اثری از الفارو سیکوه ئیروز
پروفسور
دکتر ویلهلم گیروس
برگردان
شین میم شین
·
بخشی از طبیعت محسوب داشتن انسان، به معنی قطع قطعی و
اساسی رابطه با قرون وسطی بوده است.
1
·
اما تفسیر تئوریکی ماقبل مارکس قادر به توضیح نظری این
مسئله نبود که گذار از طبیعت به جامعه به جهشی کیفی مبتنی بوده است.
2
مونتسکیو (1689 ـ 1751)
رئیس مجلس
فرانسه
مؤلف
«روح القوانین» (1748)
از چهره های
اولین مرحله روشنگری فرانسه
·
به همین دلیل، گرایش حاکم، پدیده های حیات انسانی را ـ
به مثابه موضوع هنر و یا فعالیت هنری ـ بخشی از وجود انسانی تلقی می کرد و بطور
نظری از قوانین طبیعی و یا از پدیده های قابل مقایسه با پدیده های طبیعی استخراج
می کرد.
·
ما با این شیوه استخراج در آثار مونتسکیو و دیدرو مواجه
می شویم.
3
دنیس دیدرو (1713 ـ 1784)
یکی از خلاق ترین اندیشمندان ماتریالیست روشنگری اروپا
از
مؤلفین برجسته دایرة المعارف
و از همکاران و دوستان دآلمبر، روسو، کاندیلا.
·
این خط نظری عملا در آغاز قرن نوزدهم با ناتورالیسم به
پایان رسید.
4
·
در رابطه بلاواسطه با این اسطوره زدائی از هنر، مسائل
زیر مورد کند و کاو قرار می گرفتند:
الف
·
ریشه های پیدایش هنر
ب
·
ریشه های توسعه هنر
ت
·
شرایط مناسب برای توسعه هنر
پ
·
زمینه طبیعی حاصلخیز برای هنر
ث
·
مکانیسم تأثیر هنر
ج
·
فونکسیون هنر در انسانی گشتن بنی بشر
5
·
مدت مدیدی بر سر بدیل های غلط و بکلی انتزاعی زیر مبارزه
سختی در می گیرد:
الف
·
بر سر سودمندی هنر
ب
·
بر سر بت
واره سازی هنر
5
·
فقط زمانی که روشنگری
فرانسه فونکسیون فعالیت های هنری را بطور بلاواسطه از وظایف تاریخی دوران استخراج می
کند، مفاهیم سودمندی و بت واره سازی هنر،
معنای تاریخی مشخص کسب می کنند.
·
مراجعه کنید به مفهوم دوران در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر