پروفسور
دکتر ویلهلم گیروس
برگردان
شین میم شین
ولتر (1694 ـ 1778)
از متنفذترین مؤلفین روشنگری فرانسه
در فرانسه، قرن هجدهم را «قرن ولتر» می نامند.
از منتقدین سرسخت استبداد، حاکمیت فئودالی و انحصار جهان
بینانه کلیسای کاتولیک.
از تدارک بینندگان معنوی برجسته انقلاب فرانسه
حربه او در دفاع از اندیشه های خویش عبارت بود از
سبک بیان عامه فهم، طنز و طعنه و ریشخند
·
مونتسکیو، ولتر، روسو و دیدرو
فعالیت هنری را به مثابه بخشی از مبارزه در راه پیشرفت و عزت انسانی خلق محسوب می
دارند.
·
البته با نتیجه گیری های متفاوت،
بویژه در رابطه با مسائل استه تیکی (مثلا ولتر)
1
·
مونتسکیو، ولتر، روسو و دیدرو بر
آن بوده اند که ماهیت هنر را طرفداری از حاملین آینده تشکیل می دهد.
·
(منظور از حاملین آینده و یا فردا، سوبژکت تاریخ
و به عبارت دقیقتر، طبقه انقلابی در زمان مورد نظر است. مترجم)
2
·
آنها خود در مبارزه بر ضد متافیزیک
هنجاری هنر در دوره رونق استبداد (قرن هفدهم) کم و بیش با ماهیت پویای هنر به
مثابه بخشی از مبارزات اجتماعی، آشنا می شوند.
3
ژان چاپلن (1595 ـ 1674)
نویسنده فرانسوی
·
تئوریسین های هنری نامدار قرن
هفدهم را اعتقاد راسخ به این نکته که آثار هنری بوسیله قوانین عینی تعیین می شوند،
به نظر باطل زیر سوق می دهد:
·
برای هنر و ارزیابی هنر، قواعد
مطلقا مستقل از زمان و مکان وجود دارد.
·
(ژان چاپلن، بوالو)
نیکولاس بوالو (بوالو دسپره) (1636 ـ 1711)
نویسنده و مؤلف معروف فرانسه
4
·
بدین طریق، تئوری واحدهای سه گانه
(عمل ـ زمان ـ مکان) در رابطه با درام از جزم (دگم) هنجاری زیر پدید می آید:
·
زمان مطروحه در درام باید با زمان
تماشاچی ها انطباق داشته باشد، تا میزان مطلوبی از احتمال هنری و حقیقت هنری حاصل
آید.
5
·
در این دوره، میان قانونمندی عینی و
قوانین مطلق علامت تساوی گذاشته می شود.
6
لودویگ
شانزدهم (1754 ـ 1793)
پادشاه فرانسه
و نوارا
آخرین پادشاه
رژیم آنشی
که بوسیله
انقلاب فرانسه سرنگون و اعدام شد.
·
اعتبار مطلق قائل شدن به متافیزیک
هنجاری هنر در کلاسیسیسم فرانسه به نحوی از انحاء با مطلقیت دعاوی فئودالی در
حاکمیت فئودالیسم واپسین (لودویگ شانزدهم) انطباق داشته است.
7
·
ضمنا تله ئولوژی توسعه ی هنری
خودویژه ای با آن در رابطه تنگاتنگ قرار داشته است.
·
(تله ئولوژی یک واژه یونانی است.
·
تله ئولوژی نامی است که کریستیان
ولف به آموزش فراگیر، معنوی، ایده ای و بالاخره الهی هدفگذاری برای هرحرکت و هر توسعه در جهان داده است. مترجم)
8
·
تئوری کلاسیک فرانسه، هنر قرن
هفدهم را به مثابه آماج نهائی و قله
تکاملی ئی تلقی می کند که از هلاس یونان به روم ایتالیا، بعد به فلورانس و مستقیما
به مارسه (فرانسه) رسیده است.
9
·
این متافیزیک تله ئولوژیکی هنر بخشی
از روشنگری فرانسه (ولتر) را تحت تأثیر قرار می دهد.
10
·
رهایش از چنگ تئوری هنری کلاسیسیسم
فرانسه دشوار بوده است.
·
برای اینکه روشنگری فرانسه در دو
نکته زیر با آن اصولا همنظر و همرأی بوده است:
الف
·
نکته اول عبارت از این بوده که قوانین
عینی بر مجموعه حوادث و ضمنا بر تولید هنری حاکم اند.
ب
·
نکته دوم عبارت از این بوده که هنر
حاوی آماجگذاری ذاتی خویش است که با مفهوم «ارزش» نامگذاری می شود.
·
البته نظرات ژان ژاک روسو و دیدرو
با نظرات کورنه در رابطه با مفهوم «ارزش» تفاوت های جدی داشته اند.
11
ژان ژاک روسو (1712 ـ 1778)
نویسنده، فیلسوف، پداگوگ، طبیعت پژوه و کمپونیست
از تدارک بینندگان معنوی انقلاب فرانسه
·
منظور از مفهوم «ارزش»، کرد و کار دولتی
ـ شهروندی بوده است که به آلمانی ـ به غلط ـ به عنوان «فضیلت» ترجمه شده است.
·
ارزش از دید ژان ژاک روسو به معنی
پای بندی به اصول جمهوری بوده است.
12
·
هیچکدام از این جریانات،عاری از ابهام و تناقض نبوده است.
·
معایب و نواقص اصلی آنها به شرح
زیر بوده اند:
الف
·
آنها خلاقیت هنری را بخشی از روند
تولید اجتماعی تلقی نمی کردند.
ب
·
آنها توسعه نیروهای مولده مادی جامعه
را به مثابه بنیان عام برای مادیت یابی تصورات هنری برسمیت نمی شناختند.
ت
·
آنها نمی دانستند که تصورات هنری
از تضادهای حیات واقعی ـ عینی (مادی) جامعه
نشئت می گیرند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر