۱۳۹۲ مهر ۵, جمعه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (33)



فصل دوم

مبارزه بر سر فلسفه و «نا فلسفه»

پروفسور دکتر اندراس گدو

برگردان شین میم شین

پیشکش به رضا خسروی که قلب ما ست.



بخش چهارم

«نا فلسفه» در مبارزه بر ضد فلسفه

1

·        مبارزه «نا فلسفه» بر ضد فلسفه ـ حتی قبل از هگل ـ مبارزه ای بر ضد ایده خرد بود.
·        مبارزه ای بر ضد ایده خردی بود که به درک جهان مبادرت می ورزید.
·        مبارزه بر ضد ایده خردی بود که عالی ترین مرجع و اوتوریته (مقام) تلقی می شد.  
  
2

 ولتر (1694 ـ 1778)

از متنفذترین مؤلفین روشنگری فرانسه

در فرانسه، قرن هجدهم را «قرن ولتر» می نامند.

از منتقدین سرسخت استبداد، حاکمیت فئودالی و انحصار جهان بینانه کلیسای کاتولیک.

از تدارک بینندگان معنوی برجسته انقلاب فرانسه

حربه او در دفاع از اندیشه های خویش عبارت بود از

استیل بیان عامه فهم، طنز و طعنه و ریشخند


·        وقتی ولتر در شرایط تشدید این مبارزه «به دفاع پر شور از فلسفه برخاست و بر ضد لجن پراکنی های اراذل»، علنا موضع گرفت، به فرمولبندی باور قلبی مشترک جناح های مختلف جنبش فلسفی روشنگری پرداخت:
·        «نا فلسفه» ی روشنگری ستیز بر ضد فلسفه و فلاسفه مبارزه می کند و هدف و آماجش «قلع و قمع خرد است.»
·        (ولتر، «مکاتبات از 1749 ـ 1760»، ص 247 )     

3

 کوندرسه (1743 ـ 1794)

فیلسوف، ریاضی دان، سیاستمدار روشنگری فرانسه در دوره انقلاب کبیر فرانسه

·        کوندرسه در دوره انقلاب فرانسه از مبارزات روشنگری جمعبندی به عمل می آورد:
·        «آماج مخفی» مبارزه به اصطلاح «فلسفه» و به اصطلاح «فلاسفه» عبارت بود از «ابدی سازی جهل و تمدید سلطه باطل و خطا و دروغ   
3

·        دشمنان روشنگری «اینجا فلسفه و علوم ژرفکاو را به لجن می کشند و به مثابه تئوری هائی قلمداد می کنند که فراتر از فهم  موجودات انسانی اند که در زیر فشار حوایج زندگی قرار دارند و بار زحمات و تکالیف روزانه را به دوش می کشند.»

4

·        دشمنان روشنگری فلسفه و علوم ژرفکاو را مورد تحقیر قرار می دهند و به مثابه تلنباری از گمانورزی های مشکوک، نامعقول و مبالغه آمیز جا می زنند که در مقایسه با تجربیات اداری و لیاقت های دولتمردان جا افتاده پشیزی نمی ارزند.»
·        (کوندرسه، «طرحی از تبیین پیشرفت روح انسانی»، ص 163، 1976)  

5

·        دیالک تیک خاص این مبارزات ـ قبل از همه ـ در نکات زیر بود:

الف

·        «نا فلسفه» از سوئی به دفاع از نظام فئودالی می پرداخت که زیر ضربات فلسفه کلاسیک بورژوائی از نفس افتاده بود و سرنگون شده بود.
ب 

·        «نا فلسفه» از سوی دیگر به دفاع از عقاید مذهبی مبادرت می ورزید که همه از دم زیر علامت سؤال قرار داشتند.
·         
ت

·        «نا فلسفه» از سوی دیگر نطفه های فکری لازم را برای چرخش آتی تفکر فلسفی بورژوائی پدید می آورد و توسعه می داد.  
پ

·        نه فقط بدان معنی است که جهان فکری بورژوائی واپسین به گشتاورهای فیده ئیستی خردگرائی ستیز (ضد راسیونالیستی) و به سنت روشنگری ستیزی روی می آورد، بلکه همچنین بدان معنی است که «نا فلسفه» فرم های نطفه ای نگرش های فلسفه حیات و پوزیتیویسم را و مواضع فلسفی متناقض، دوپهلو، تق و لق و درب و داغان و موضعگیری متناقض، دوپهلو، تق و لق و درب و داغان نسبت به فلسفه را طرحریزی و یا پیشاپیش پدید می آورد.    

·        مراجعه کنید به فیده ئیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر