۱۴۰۴ مرداد ۱۰, جمعه

درنگی درمفهوم فقهی ـ «فلسفی» تکوین (۲۳)

        

فلسفه مَشّاء یا مکتب مشاء 

مکتبی از فلسفه است که از آموزه‌های ارسطو الهام می‌گیرد.

ویکی پیدیا

 

درنگی

از

شین میم شین

 
   امکان اشرف

در مرتبۀ تکوین، 

وجودِ چیزی که کون بعد کون را قبول کند

 ــ یعنی ماده بـا امکـان و استعدادش ــ

 و

 چیزی کـه حدوث بعد حدوث را  میسر سـازد 

ــ یعنی حـرکت بـا تجـدد و اعدادش ــ 

ضروری است.

معنی تحت اللفظی:

تکوین یکی از مراحل وجود است.

پیش شرط اساسی تکوین (روند پیدایش و زوال)، وجود پیشاپیش ماده است.

ماده ای که دیالک تیکی از امکان و واقعیت (بالقوه و بالفعل) باشد.

پیش شرط اساسی حدوث (پدید آمدن چیز از نیستی)،

تغییر کمی و کیفی است.

روی این تعریف از امکان اشرف باید اندکی خم شد:

 

۱

در مرتبۀ تکوین

جهان ـ تصویر فقهی و «فلسفی» کذایی 

سرشته به خیالات و خرافات مذهبی رنگارنگ است.

حضرات

خیال می کنند که از نیستی می تواند هستی پدید آید.

برای استدلال بخور و نمیر این پندار،

وجود قوه ای ماورای طبیعی (مثلا خدا و مخلفات)  

پیش شرط قرار داده می شود.

خدا

به پیروی از ارسطو

علت العلل جا زده می شود.

بدین طریق

دیالک تیک علت و معلول

(اصل علیت)

تحریف می شود:

بنا بر اصل علیت، علت العللی وجود ندارد و نمی تواند هم وجود داشته باشد.

هر علتی خواه و ناخواه معلولی است و هر معلولی خاوه و ناخواه علتی.

تفاوت فقط در سیستم مختصات است.

مثال رایج:

خانه معلول عمله و بنا ست.

بنابرین ادعای ناقص، هستی طبیعی، جامعتی و فکری هم معلول خدا ست.

سؤالی که حتی طرح نمی شود، این است که عمله و بنا معلول چیستند و کیستند

و

خدا معلول چیست و کیست؟

وقتی حضرات از مرتبه تکوین دم می زنند، 

خالق و خدایی را تصور و تصویر می کنند که انواع گوناگون وجود را اراده کرده است.

یعنی

برای تکوین کاینات قبل از همه جوهری به نام خدا اختراع می کنند.

جوهری که فرم مطلق است.


پودر آهن و کاربرد آن

 

فرمی که به زبان ارسطو در ماده عاری از فرم نفوذ می کند 

و

 به زبان فردوسی ناچیز به چیز مبدل می شود.

مثلا تل عاری از فرم  آهن به شمشیر و تیر و تبر تبدیل می شود:

که ایزد ز ناچیز چیز آفرید.

 

سؤال این است که ماده بی فرم و بی جوهر از کجا آمده است؟

 

جهان بینی ارسطو ماتریالیستی است.

یعنی

ارسطو ماده را ازلی و ابدی و خلق ناپذیر و فناناپذیر می داند.

جهان بینی فقها اما برعکس، ایدئالیستی است.

به همین دلیل فرم و یا جوهر و یا خدای کذایی را مقدم بر ماده می دانند

و

ماده را مخلوق خدا جا می زنند.

بدین طریق

جای ماده را خدا می گیرد.

یعنی

خدا ازلی و ابدی تلقی می شود.

یعنی

خدا خلق ناپذیر و فناناپذیر جا زده می شود

و

سردرگمی آغاز می شود.

خدای خیالی و واهی

 جهان مادی را و جهان واهی را از نیستی خلق می کند.

 

ادامه دارد.  

قرآن کریم از دیدی دیگر (سوره الأنعام ) (۴۴۸)

   

 ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

 

﴿إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ﴾
[ الأنعام: ۱۱۷]

پروردگار تو به كسانى كه از راه وى دور مى‌گردند آگاه‌تر است و هدايت يافتگان را بهتر مى‌شناسد.

کریم
 در این آیه
برای هراس افکندن در دل مسلمین منافق و مزور، 
همه چیز آگاهی الهی را به رخ آنان می کشد.

محتوای این آیه کریم هم دیالک تیک شیرینی و شلاق (دیالک تیک تطمیع و تهدید و یا دیالک تیکی امید و بیم) است:
سعادت نصیب کسانی خواهد شد که از صراط الله منحرف نشوند
و
بدبخت کسانی که منحرف شوند.

شرایط پسیکولوژیکی همبود مسلمین در این آیه انعکاس می یابد:
روی سخن کریم
با کسانی بوده است که نظاهر به ایمان کرده اند، ولی در خفا برای بنی اسرائیل و بنی عیسی ابن مریم خبرچینی کرده اند.
 
مثل شرایط کنونی
که
 بخشی از اعضای هیئت حاکمه و مدیران و سپاهیان و منافقین و غیره
برای موساد و سازمان سیا و دیگر سازمان های اطلاعاتی امپریالیستی 
خبرچینی و حتی خرابکاری می کنند.
 
تنها چاره ای که کریم می بیند،
تأکید بر همه چیز آگاهی الهی است.
 
ادامه دارد.
 

خود آموز خود اندیشی (۱۲۷۹)

 

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت پانزدهم

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۹۱ )

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

سحرگه مجال نماز اش نبود

ز یاران کس آگه ز رازش نبود

 

به آبی فرو رفت نزدیک بام

بر او بسته سرما دری از رخام

معنی تحت اللفظی:

حریف همجنس باز از جنس خود سعدی

پس از محتلم شدن شبانه در عالم خواب،

می بایستی قبل از اقامه نماز صبح غسل کند و در سرمای سحرگاهی وارد حوض آبی شد.

 

نصیحتگری لومش آغاز کرد

که خود را بکشتی در این آب سرد

معنی تحت اللفظی:

در این واویلا

سر و کله ناصحی پیدا شد

که

آب تنی در سرمای سحرگاهی را خطرناک می دانست.

 

در این سه بیت شعر سعدی

سر و کله دیالک تیک سه عضوی عاشق و رقیب و معشوق

به صورت دیالک تیک همجنس باز و نصیحتگر و پسر بسط و تعمیم داده می شود.

 

دیالک تیکی که در حکایت قبلی به صورت دیالک تیک عاشق ـ دشمن ـ دوست

بسط و تعمیم داده شده بود

و

در حکایت دیگربه صورت دیالک تیک زاهد ـ ابلیس ـ حق

و

یا

به صورت دیالک تیک پارسا ـ نفس ـ خدا.

 

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم فلسفی (د) دئيسم (ضد ته ئیسم) (۲)

Das Banner der Rhetos-Website: zwei griechische Denker betrachten ein physikalisches Universum um sie herum.


پروفسور دکتر  مارتین فونتیوس

برگردان

 شین میم شین

 

نام دئیست

 

۱

·    نام دئیست در قرن شانزدهم، احتمالا برای نامیدن طرفداران سوسی نیاریسم و یا مکتب ضد تثلیث به کار می رفت که از (اب و ام و روح القدس) تنها اب را به مثابه خدا قبول داشتند.

 

۲

·    در ادبیات مدرن، واژه «دئیست» را برای اولین بار چارلز بلونت (۱۶۵۹ ـ ۱۶۹۳ میلادی) در مورد خودش به کار می برد.

 

۳

·    معانی مترادف با دئیست، به شرح زیر بوده اند:

 

الف

·    «آزاد اندیش»، که به کسانی اطلاق می شد که جسارت تفکر آزاد علیه اوتوریته کلیسا را داشته اند.

 

ب

·    «ناتورالیست»، که در مورد کسانی به کار می رفت، که با اعتقاد به ماوراء الطبیعه و وحی مخالف بودند.

 

پ

·    طرفداران طبیعمذهب.

 

۴

·    منشاء تاریخی دئیسم حاکی از فرقه ای مسیحی است که علیرغم داشتن برچسب انتقاد از مذهب، دارای اعتقادات مذهبی راستین بوده است و بارها در صدد تشکیل همبود مذهبی دئیستی برآمده است، ولی ناکام مانده است.

·    (تولاند، ولتر، روبسپیر).

 

۵

·    میراث فکری دئیسم را هگل، در اثر خود تحت عنوان «مذهب شنلسی آلمانی قرن نوزدهم میلادی» بارآور می سازد.

 

۶

·    هگل در این اثر خود همه جا از مسائلی آغاز به بحث می کند که دئیست ها مطرح کرده اند.

 

۷

·    مهمترین نمایندگان دئیسم به شرح زیر بوده اند:

 

الف

برونو باوئر 

(۱۸۰۹ ـ ۱۸۸۲)

تئولوگ (فقیه)

منتقد انجیل

 فیلسوف

تاریخدان

 

·    هگلیانیست های جوان

·    (اشتراوس، برونو باوئر)   

 

ب

·    بنیانگذار مکتب توبینگر

·    (کریستیان باوئر)،  که ماتریالیسم تاریخی در چالش با نظرات آنان ـ آن سان که فرانتس مرینگ خاطر نشان می شود ـ به حل مسئله پیدایش مسیحیت نایل می آید.

 

۸

داوید فریدریش اشتراوس

 (۱۸۰۸ ـ ۱۸۷۴)

نویسنده

 فیلسوف

 تئولوگ

 

·    از اواخر قرن نوزدهم، با کاهش نفوذ تفکر اروپا سنتریکی (اروپا مرکز بین) و با رشد تفکر ماتریالیستی که پیدایش تفکر مذهبی از موضوعات مهم آن بوده است، جذابیت علمی دئیسم رو به افول می رود.

 

۹

·    بررسی کلی ارنست ترولچ  جوان در سال ۱۸۹۲ میلادی راجع به دئیسم هنوز هم اعتبار خود را حفظ کرده است.

 

 

ادامه دارد.