اریش فروم
(Erich Fromm)
( ۱۹۰۰ – ۱۹۸۰)
اریش فروم
مارکس در ابتدا عمل انسان را «فعالیت»، و نه «کار» می نامید و از «الغاء کار» بعنوان هدف سوسیالیسم سخن می گفت.
موضوع این پژوهش اریش فروم
انسان از دیگاه مارکس
است.
عوامفریبی علمای امپریالیستی چپنما
در همین فرمولبندی عامیانه و عوامفریبانه آنان است.
حضرات
عینا و عملا
میان مارکسیسم و دیدگاه مارکس و چه بسا دعاوی مارکس از بدو تولد تا لحظات آخر حیات مارکس
علامت تساوی می گذارند.
یعنی
مارکسیسم را به درجه دعاوی مارکس تنزل می دهند و تحریف می کنند.
اریش فروم
مارکس در ابتدا عمل انسان را «فعالیت»، و نه «کار» می نامید و از «الغاء کار» بعنوان هدف سوسیالیسم سخن می گفت.
معنی تحت اللفظی:
مارکس در ایام جوانی و یا در نوشته ای تصادفی
عمل انسان را فعالیت نامیده است و نه کار.
ضمنا
هدف سوسیالیسم را لغو کار دانسته است.
بگذارید روی مفاهیم مطروحه در این جمله اریش فروم خم شویم:
عمل انسان
فعالیت
کار
سوسیالیسم
الغای کار.
مفاهیم
در هر رشته و حرفه و زمینه رابطه سلسله مراتبی دارند.
مثل عروسک های ماتروشکای روسی اند:
یعنی
رابطه شان مبتنی بر دیالک تیک جزء و کل و خاص و عام است:
مثال:
نباتات در بیولوژی در مقایسه با درختان، عام اند.
یعنی درختان در مقایسه با نباتات خاص اند.
یعنی
در نباتات علاوه بر درختان مثلا گیاهان و غیره هم می گنجند.
فعالیت
هم
در مقایسه با عمل و کردوکار و کار و پیکار و غیره
خصلت عام دارد.
یعنی
مفهوم فعالیت از تجرید عمل و کردوکار و کار و پیکار تشکیل می یابد.
به همین دلیل در دایرة المعارف مفاهیم مارکسیستی برای هر کدام از این مفاهیم
تعریف علمی استانداردی عرضه می شود تا خلایق هم حرف دهن خود را درست فرمولبندی کنند و هم حرف همنوعان خود را درست و دقیق بفهمند.
فعالیت
ترجمه اکتیویته است.
برای درک و توضیح هر چیز مثلا اکتیویته، باید ضد دیالک تیکی و چه بسا اضداد دیالک تیکی آن چیز را پیدا کرد.
ضد دیالک تیکی اکتیویته اولا پاسیویته است:
دیالک تیک فعالیت و انفعال.
ضد دیالک تیکی اکتیویته ثانیا سوبژکتیویته است.
دیالک تیک فعالیت و فاعلیت (ذهنیت).
منظور مارکس پیر و جوان از فعالیت
حتما نباید در کار و عمل خلاصه شده باشد.
مثال:
بازی و حقه بازی و قماربازی و آب در هاون کوبیدن هم فعالیت است.
بی آنکه کار و یا عمل انسانی باشد.
هر مفهومی منحصر به فرد است و تعریف علمی و عینی و استاندارد خاص خود را دارد.
ما بیش از ۲۰ سال است که به ترجمه تعاریف مفاهیم فلسفی و غیره شروع کرده ایم:
فعالیت هنری ـ خلقی
۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/15013
۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/15025
۳
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/15031
۴
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/15039
پایان
کار
عمل
از سویی
ترجمه ساده لوحانه و سهل انگارانه پراتیک است.
عمل
یکی از انواع بیشمار پراتیک است.
پراتیک
در دیالک تیک تئوری و پراتیک وجود دارد.
دیالک تیک نظر و عمل
یکی از فرم های بسط و تعمیم همین دیالک تیک است.
عمل
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3644
پایان
عمل
https://hadgarie.blogspot.com/2019/07/blog-post_759.html
پایان
پراتیک
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11454
پراتیک
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5381
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5380
پراتیک
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3011
پایان
تئوری
(نظریه)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7501
قسمت اول
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7502
قسمت دوم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7503
تئوری (نظریه)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13635
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر