۱۴۰۴ مرداد ۱۶, پنجشنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۵۲۲)

      


میم حجری
 

کانال ۱۲:
معترضان در اعتراض به قصد دولت برای گسترش جنگ در غزه، بزرگراه آیالون در تل‌آویو را مسدود کردند. آنها جاده را آتش زدند و شعار دادند: «ما اجازه نمی‌دهیم خون سربازان و زندانیان بیشتری ریخته شود. جنگ را متوقف کنید و زندانیان را فوراً بازگردانید.»



بنا بر گزارشات رسانه های امپریالیستی و صهیونیستی
۸۰ هزار سرباز و درجه دار اسرائیل
تحت مداوا قرار دارند
خودکشی یکی از مدهای همه گیر مدرن در اسرائیل شده است.
بشر دیگر دد درنده نمی تواند باشد
توسعه و تکامل
بالنده است
به پیش تازنده است
و
نه به عقب برگردنده.
نازی های نازی اباد آلمان
برای تسهیل جنایات
به دادن قرص های روان گردان به سربازان پرداختند
بعد
رب النوع تکامل
وارد عمل شد و جامعه دارالمجانین شد و خودکشی رونق گرفت.
یکی دیگر  از بدبختی نوین در اسرائیل
اعتیاد جوانان  به مواد مخدر است که از سوریه و غیره به اسرائیل قاچاق می شود.
شاید یکی از دلایل بمباران وزارت خارجه جولانی هم همین بوده است
  شیره ای ها
را  نمی توان شیر کرد و به جنگ شیران فرستاد و کشورگشایی کرد



کومله همانقدر کمونیست است که نتان یابو
 

وزارت امور خارجه ایالات متحده در مورد مسئله آب در ایران.(به فارسی):
 در روزهای گرم تیرماه، مردم به آب برای نوشیدن، حمام کردن، شستشو یا خنک کردن خانه‌هایشان دسترسی ندارند. مردم ایران نیز از عواقب فساد و مدیریت ضعیف آب توسط رژیم رنج می‌برند.
پ.ن:
«جواب پزشکیان به انتقادهای قطع شدن آب:
به من چه مربوطه؟ مگه من قطعش کردم؟!
برید یقه اونی رو که قطع کرده رو بگیرید!»
و پزشکیان ناآگاهانه  در جهت برنامه  دشمن کار میکنه .
دشمن از مسئله آب برای رسیدن به اهداف خود در کشور استفاده می‌کند.و هدف ایجاد نارضایتی در توده های مردم است. چرا؟
چرا در طول ۱۲ روز جنگ، هیچ گروه تروریستی از مرزهای شمال غربی و جنوب شرقی ایران حمله ای را آغاز نکرد؟
فرصت خوبی برای آنها بود - تمام توجه ارتش به اسرائیل و ایالات متحده معطوف شده بود. با این حال، نه جیش‌العدل و نه تروریست‌های کردستان عراق فعال نبودند. چرا؟
پاسخ:عدم حمایت مردم محلی. بدون حداقل حمایت جزئی از طرف مردم، گروهک ها دستور حمله دریافت نمی‌کنند. حمله در زمان جنگ مانند همکاری با آمریکا و اسرائیل است و فقط باعث عدم پذیرش عمومی توده ها می‌شود.
 گروهک ها چه زمانی می‌توانند حمله کنند؟
وقتی نارضایتی عمومی در میان مردم از اقدامات دولت بی صلاحیت در منطقه افزایش یابد.و نیروهایی در داخل ایران از طریق محروم کردن نیازهای ضروری این نارضایتی را افزایش میدهند.
 به همین دلیل است که گروهک ها اکنون فعال نیستند. اما اگر ناآرامی‌های داخلی آغاز شود، ممکن است فعال شوند. و این نقشه دوم دشمن خواهد بود.
 دشمن همیشه ناگهانی عمل می‌کند. در حالی که تمام توجهات معطوف به تهدید خارجی است، دشمن می‌تواند از درون ضربه بزند. در شرایط فعلی، این احتمال وجود دارد که دشمن سعی کند همزمان از بیرون و درون ضربه بزند.
 وضعیت فعلی سوریه احتمالاً یک میدان تمرین برای این سناریو علیه ایران است.
 چرا من اینقدر در مورد آب اصرار دارم؟
چون آب کلید ناآرامی‌های اجتماعی است، به خصوص در جنوب شرقی و شمال غربی کشور. می‌تواند به کاتالیزوری تبدیل شود که دشمنان از آن استفاده خواهند کرد.
 هوشیار باشید. در عراق و سوریه، اوضاع با آب بسیار بدتر است. خودتان خواهید دید که فرات چگونه بزودی خشک خواهد شد.
والستانی.ا



همین هفته قبل
با سفر نمایدگان ایران به پاکستان
 غول آساترین پروژه صتعتی
 تحت رهبری دولت پزشکیان در فقیرترین استان ایران شروع شده است.
فریب سادکی ظاهری آذری ها را نباید خورد.
ما درون را بنگریم و حال را
ما برون را ننگریم و قال را
تعیین کننده در دیالک تیک ظاهر و ذات
ذات است و نه ظاهرزیبا و فریبا
صورت زیبای ظاهر هیچ نیست
ای برادر
سیرت زیبا بیار



نه.
اولین انقلاب را در تاریخ ایران
فرقه دموکرات آذربایجان می کند
که یکسال عمر داشته است و سرکوب می شود
جلاد این  انقلاب
یعنی دربار و امپریالیسم
بالاجبار
به وصایای ضد فئودالی  انقلاب سرکوب شده
جامه عمل می پوشانند و اسمش را  انقلاب سفید می گذارند.
جلاد انقلاب سفید
یعنی روحانیت خمینیستی
به وصایای  انقلاب سفید هم جامه عمل می پوشانند و هم خصلت ملی یعنی ضد امپریالیستی بدلت می بخشتذ



اشغال غزه ایده‌ای بسیار بد، خطرناک و وحشتناک است
رهبر اپوزیسیون اسرائیل، یائیر لاپید، پس از جلسه امنیتی ۴۰ دقیقه‌ای با بنیامین نتانیاهو، به شدت با طرح اشغال غزه مخالفت کرد:

ما در اسرائیل وارد جنگ نمی‌شویم مگر اینکه اکثریت مردم پشت‌سر ما باشند و مردم اسرائیل علاقه‌ای به این جنگ ندارند. اشغال غزه ایده‌ای بسیار بد، خطرناک و وحشتناک است. ما هزینه‌های سنگینی پرداخت خواهیم کرد؛ هم تلفات انسانی و هم میلیاردها دلار هزینه از جیب مالیات‌دهندگان. می‌خواهیم مصر را وارد غزه کنیم تا دولتی دیگر، غزه را به جای ما اداره کند و سپس به هدف اصلی یعنی نابودی حماس بپردازیم. این روند زمان‌بر خواهد بود.



**در دهم فوریه ۱۹۳۳، هیتلر در کاخ ورزش برلین، با شعار "آلمان را از مارکسیسم آزاد سازیم"،
به هموطنانش یادآوری کرد که دشمن اصلی‌اش کمونیسم است:
احزاب مبارزه طبقاتی باید متقاعد شوند که من با تمام قوا و تمامی اراده ام خواهم کوشید تا آن‌ها را نابود کنم.
هرگز از وظیفه‌ام برای نابودی مارکسیسم و جلادانش در آلمان دست برنخواهم داشت و هرگز به هیچ سازشی تن نخواهم داد.
 یکی باید پیروز شود:
یا مارکسیسم یا مردم آلمان،
و آلمان پیروز خواهد شد.**
لطفی
این جملات هیتلر
هارت و پورت اند.
هیتلر اصلا نمی داند که مارکسیسم چیست.
مگر لطفی طرفدار مارکسیسم است؟




نه سوادی و نه صداقتی
تخریب بی پروای هر رهگذر
 پزشکیان بهترین شحصیت سیاسی است که ایران به خود دیده است
سیاحان از خودراضی کیانند؟



انقلاب مشروطه ؟

فرح سرکوهی که سواد نداشته و ندارد
اهل هارت و پورت بوده است و است.
ما برخی از مقالات او را تحلیل و منتشر کرده ایم.
مهرداد درویش پور کیست که معنی انقلاب  را حتی نمیداند؟
سرداران جنبش مشروطه خوانین بوده اند
ستار خان باقرخان یپرم خان و غیره
اماج جنبش مشروطه تعویض فرم حکومت بوده است
گذار از استبداد سلطنتی به مشروطه سلطنتی بوده است.
اینکه انقلاب نامیده نمی شود.
انقلاب = گذار از فرماسیون اقتصادی نازل به عالی
مثلا گذار از فئودالیسم به کاپیتالیسم
الفیای مارکسیسم بیاموزیم تا رستگار شویم






انیمه ای که لحظه فاجعه هیروشیما با بمب اتمی آمریکا را به تصویر کشیده.
آزمایش چنین سلاح‌هایی روی انسان‌های زنده اوج بربریت بود، و این بربریت در ویتنام،و امروز در غزه ادامه دارد.
بله، یک بار دیگر ثابت می‌کند که ناتو،ایالات متحده و اسراییل نیروهای ضد بشر هستند که از انسان‌ها در آزمایش‌های خود استفاده می‌کنند.

اسکندر

با ساده سازی مسائل
مسائل
نه ساده می شوند و نه حل.
بلکه
لایتحل می مانند.
این «تحلیل» ها فقط به درد غوامفریبی میخورند و نه به درد روشنگری علمی و انقلابی.
بربری و بربریت و مقاهیم دیگر تعریف دارند
کسب و کار ۲۵ است که سال ترجمه مفاهیم از عالی ترین دایرة المعارف های جهان و تمرین کاربست آنها ست که احدی حتی نمی خواند.
برای اینکه همه در بند بند تنبانند.
کسی دنبال حقیقت نیست.
یکی طرفدار حسن است و دیگری طرفدار حسین و در تحلیل نهایی طرفدار منافع شخصی حقیر خویشتن است.
به آلمان هیتلری
بمب اتم نیاختند
ولی به خرابات شام تبدیلش کردند تا تسلیم شد
همان المانی که ۶۰  میلیون نفر را  و شهرها و روستاهای کشورهای دیگر را کشتار و ویران کرده بود
گرسنگی داده بود و به خوردن گوشت همدیگر وادشته بود
جنایاتی که فاشیسم ژاپن بر سر همین یانکی ها در پرل هاربرو فیلیپین و غیره مرتکب شده بود
نتیجه اش همین واکنش اتمی بوده است
فاشیسم ٰژاپن  در حمله به همسایه چینی اش
به قول ژنرال های هنوز زنده اش
وحشتناک بوده است:
مثال
۲۰ هزار زن و بچه چینی را
سربازان فاشیسم    ژاپن
مورد تجاوز جنسی کلکتیو قرار می دهند و بعد
همه را به رگبار می بندند و در گورهای دسته جمعی چال می کنند
 فاشیسم    ژاپن
شهرها و روستاهای چین
را
به آزمایشگاه بمب های میکروبیولوژیکی تبدیل می کند:
اول بمباران میکروبیولوژیکی می کند و بعد نتایج حاصله پروتوکلیزه می کند
حیابان های شهرهای اشغال شده چین
را
 به نعش زار بی حد و حضر مبدل می سازد
 فاشیسم    ژاپن
حتی پس از بمباران اتمی هیروشیما
حاضر به تسلیم نمی شود.
فاناتیسم  فاشیسم    ژاپن
بی نظیر بوده است
همان توحشی را که طالبان و داعش و القاعده و غیره
از سر ضعف
جامه  می پوشاندند
 فاشیسم    ژاپن از سر قوت و برتریت به صورت خلیان های کامی کازه جامه عمل می پشاند
حضرات باده فتح سر می کشیدند و با هواپیمای خود بر ناوهای یانکی می زدند.
موضع امپریالیسم امریکا و انگلیس
موضعی ضد فاشیستی بوده است
موضعی خلقی و انقلابی و عقلی بوده است.
اصلا قابل مقایسه با دولت اسرائیل نبوده اند
نتان بهترین متحد فاشیست های خودی و بین المللی است

  مملکت خر تو خر همینه
بیش از یکصد سال از پایه گذاری حوزه علمیه قم بدست انگلیس میگذرد.
  در این دوران هزاران آیت الله حجت الاسلام آخوند و طلبه و دست نشاندگان بدون عمامه
برای منافع انگلیس کار و بدینگونه منافع ملی ایران را لگدکوب میکنند.
برای نمونه:
دار و دسته رفسنجانی، کروبی، احمدی نژاد، پزشکیان، عراقچی، خاتمی، موسوی، جواد ظریف، گنجی، زیبا کلام، معصومه ابتکار و و و
 مسخرگی کار در آنستکه:
فرزندان همین ها دو یا چند پاسپورتی هستند، با پولهای دزدیده شده از ملت ایران،
در بانک های اروپایی، آمریکایی، ترکیه، کانادا، استرالیا و کشورهای شاخاب (خلیج) پارس،
هزاران میلیارد دلار پوند و یورو انباشته اند و همین ها در ساختار قدرت سیاسی ایران نقش اول را بازی میکنند.
 شما نمی توانید
با این دار و دسته تازی دوست و آنگلوفیل (انگلیس دوست) نشست و برخاست کنید چرا که ژنتیک این باندهای تبهکار ایرانی نیست.
حریف

 این نحوه استدلال کسانی است که از الفبای مارکسیسم
کمترین خبری ندارند.
ماهیت فرماسیونی ـ اقتصادی ایران چیست؟
طبقه حاکمه ایران کیست؟
مگر ایران جامعه ای کمونیستی است تا همه برابر باشند؟
مگر روسیه و ج خ چین
بهتر از ایران اند؟
بیشترین میلیونرهای جهان چینی اند  
که
عمدتا نه در چین یلکه در کانادا و غیره خوشگذرانی می کنند  
اولیگارش های روس
نه در روسیه بلکه  بیشتر در مترپول های امپریالیستی و دوبی و قطر و غیره اند
یاخت های پوتین و شرکاء
در اقیانوس ها هستند
زن جوان پوتین با خانواده اش ساکن قصری در سوئیس است
امپریالیسم
حتی دختر پسکوف (مناره پوتین) را تحریم کرده است و به گریه افتاده است
چون نمی تواند در ایتالیا و نییورک و لندن و غیره
ولخرجی کند.
سیدعلی و سران و فرماندهان و داشنمندان ایران
پاکدامن تر از همه سران جهانند.
شهیدان زنده اند
به قول حضرت علی
عروس دنیا را دیری است که طلاق داده اند.


منظور حضرت اسحاق از این خیر و شر چیست و کیست؟
امپریالیسم امریکا
اگر به بمباران اتمی مبادرت نمی ورزید
نه تنها صدهاهزار سرباز امریکایی کشته می شدند
بلکه خود سکنه ژاپن
به خودکشی کلکتیو
دست می زدند و احدی زنده نمی ماند




میلان کوندرا و ر. اعتمادی
در فاصله ی ۲۴ ساعت دو نویسنده از یک نسل ، یکی جهانی و دیگری ایرانی پرواز کردند.
میلان کوندرا ستاره ادبیات معاصر چک روز سه شنبه ۱۱ جولای در پاریس و دیگری رجبعلی اعتمادی نویسنده ی شهیر ایرانی روز چهارشنبه ۱۲ جولای در تهران در گذشتند.
اولی ۹۴ سال داشت و دیگری ۹۰ ساله بود.
اولی با رمان بار هستی ادبیات جهان را تسخیر کرد و دیگری در ایران با رمانهای رمانتیک و عشقی اش بسیاری را به خواندن واداشت.
اولی شهرتش جهانی شد و دومی نامش از مرزهای کشورش فراتر نرفت.
اولی دو بار از حزب کمونیست اخراج شد. ترک وطن کرد و در پاریس تا پایان عمر راحت زیست و آثارش را منتشر کرد.
اما دومی ،مدتها فراری بود ولی ترک وطن نکرد و ساکن محله ی غم شد و با دریایی بغض و اندوه سالها زیست و ساخت تا پرواز کرد.
در اوایل میلنیوم، چند بار برای دیدار کوندرا تلاش کردم که نتیجه نداد. کوندرا در خلوت خویش در پاریس نشسته بود ، می نوشت و از گفتگو گریزان بود.
اما در نوجوانیم ، ر اعتمادی را در دفتر ساده اش یافتم. او با مهربانی اولین مقاله ام- نقدی بر برنامه های تلویزیون ملی- را پسندید و سه شما ره پیاپی در اطلاعات جوانان منتشر کرد.
کوندرا و ر اعتمادی، هردو انسان هایی والا، فرهیخته
و هنرمند بودند، اما با ارزشها و جایگاه های متفاوت. ماندنی در ادبیات معاصر با مضمونی مشترک.
هردو در باره عشق می نوشتند، اما یکی در جهان کتابش دست به دست می شد و دیگری در وطنش.
بهمن مقصودلو، نیویورک
احمد

عحب حرفی حریف دارد.
میلان کوندورا
نویسنده مرتجعی بوده است
به همین دلیل به شهرت رسیده است.
ما برخی از دعاوی او را همینجا تحلیل کرده ایم.
شما هر چه از او دارید و دانید منتشر کنید تا تحلیل مارکسیستی شود و متوجه ماجرا بشوید.








«تمام این سرزمین مال ماست و واضح است که ما نمی‌توانیم در کنار فلسطینی‌ها زندگی کنیم. هیتلر میگفت: «ما نمی‌توانیم در جهانی زندگی کنیم که حتی یک یهودی هم در آن باقی مانده باشد» و ما می‌گوییم تا زمانی که حتی یک عرب در غزه باقی مانده باشد، نمی‌توانیم در این سرزمین زندگی کنیم.» موشه فیگلین، یک صهیونیست متعصب که عضو حزب لیکود نتانیاهو و عضو پارلمان اسرائیل بود، هیتلر را به عنوان نمونه‌ای از آنچه باید با فلسطینی‌ها در غزه انجام شود، ذکر می‌کند. این نازی‌هایی که کیپا به سر دارند، همان‌هایی هستند که ادعا می‌کنند کسانی که نسل‌کشی در غزه را محکوم می‌کنند، نازی و یهودستیز هستند.


گم شدم در خود ندانم من کیم یا چیستم؟
حریفه

ویرایش:
گم شدم در خود ندانم  کیستم یا چیستم.

اگر نمی دانی بپرس تا به پرسشت پاسخ بشنوی و از خود گمکردگی نجات یابی و خودشناس شوی.
خریت
نیتجه علافیت است.
کار
نه تنها سرچشمه لذت است
بلکه علاوه بر این سرچشمه کسب معنویت (اسباب کشف معنای زندگی) است.
ضمنا
اسباب مطمئن خودشناسی و همنوع شناسی و جامعه شناسی است


این نظر او ست.
نظرات افراد که حتما نباید برای شما مطلوب باشند.
به عوض تزویر و ریا و چاپلوسی و بندبازی
همان بهتر که هر کس ابراز نظر کند.
اگر گاوان و گوسفندان
بی هر اس از داوری های این  و آن
ابراز نظر می کردند
سلاخ خانه ها تعطیل می شدند و قصاب ها بیکار.
دو تابعیتی بودن کسی
چه ایرادی دارد؟
مثال:
ما همگی دو تابعیتی هستیم.
بخش اعظم سکنه جهان چه بسا حتی سه تابعیتی هستند.
تابعیت چه ربطی به ماهیت ارتجاعی و  یا انقلابی کسی دارد؟
معیار تعلقات طبقاتی اند.
معیار پایگاه طبقاتی است.



هیییچ انسانی نمی تونه رازی را در ناخودآگاه پنهان کند زیرا تمام اعضای بدن با زبان بدن ،فکر ناخودآگاه او را نشان می دهد...اگر لب هایش خاموش باشند،انگشتانش حرف می زنند
ناخودآگاه از هر منفذی بیرون می تراود
رازهایی را که انسانها از خود هم پنهان کرده اند .زبان بدنشان براحتی نشان می دهد....(کارل یونگ )
عجب خرافاتی



شک
به تنهایی وجود ندارد.
یقین
 هم به تنهایی وجود ندارد.
هیچ چیز به تنهایی وجود ندارد.
همه چیز در داربستی دیالک تیکی وجود دارد:
دیالک تیک شک و یقین
مشخصه هر دیالک تیکی
 استحاله اقطاب دیالک تیکی  به یکدیگر در سیستمهای مختصات مختلف است:
مثلا
استحاله  شک به یقین
 و
 یقین به شک
هیچ پدیده روانی
به تنهایی وجود ندارد.
هر پدیده روانی
انعکاس پدیده ای مادی و خارجی در آییته ضنیر بشر است.
مثال:
بچه ات بیمار می شود
انعکاس بیماری او در آیینه ذهن و ضمیرت به غم (یک پدیده روانی) منجر می شود
بچه ات دارو می خورد و بهیود می یابد
شادمان می شوی
دیالک تیک شادی و غم
فرمی از بسط و تعمیم  دیالک تیک مادی و روحی و یا روانی است




خریت های استالین و مائو
صدهزار بار بدتر و بیشتر از خمینی بوده است.
 خامنه ای همان کاری را با خمینیسم میکند
که خروشچف و دن سیائوپینگ
با استالینیسم و ماوئیسم کرده اند.
ما حرف های خامنه ای را همین روزها تحلیل می کنیم.

ده روز پیش اجلاسی باشرکت حدود بیست کشور آفریقایی در سن پترسبورگ در روسیه برگزار شد که ابراهیم ترائوره، ۳۵ ساله رهبر بورکینافاسو که از سپتامبر سال گذشته سر کار آمده است ، سخنرانی کوتاه اما جالب کرد که میتواند ذات خبیث امپریالیسم و استعمار را برای ما ایرانیها آشکار کند.
او در حالیکه کلاهی همانند کلاه توماس سانکارا
( رهبر انقلابی سابق کشورش که در سال ۱۹۸۷ترور شد )
را بر سر داشت، سخنرانی خود را اینطور شروع کرد:
سئوالی که نسل من میکند اینست که ما نمیفهمیم که چطور آفریقا با چنین ثروت در خاک خودمان، طبیعت سخاوتمند، آب، آفتاب و فراوانی به یک قاره فقیر تبدیل شده است؟
آفریقا الان یک قاره گرسنه است.
این سئوالاتی است که ما می‌کنیم و هنوز هم برای آن جوابی پیدا نکرده ایم.
همینطور نسل من از من میخواهند که بگویم
( عده ای که بخاطر فقر مجبور میشوند که اقیانوس را رد شده و خود را به اروپا میرسانند و در راه اقیانوس میمیرند )
بزودی انها دیگر مجبور نیستند که از اوقیانوس عبور کنند، انها به شهرهای ما خواهند آمد تا بتوانند نان روزانه شان را در اینجا جستجو کنند.
موقعیتی پیش آمده است که ما میتوانیم با ایجاد یک ارتباط جدید خودمان را بسازیم و امیدواریم که این ارتباط جدید برای مردم ما ، بهترین آینده را بسازد.
آنچه که بورکینافاسو امروز نگران آنست، اینست که برای هشت سال ما با راههای خشونت امیز و بربریک توسط امپریالیست و استعمارنو مواجه بودیم و مورد جنگ و تجاوز قرار گرفتیم.
بردگی ادامه داشته است، ولی نسل قبل از ما ، بما یک چیز را آموخته است:
«برده ای که نمیتواند قیام خود را برعهده بگیرد سزاوار ترحم نیست».
ما برای خود احساس تاسف و ترحم نمیکنیم، ما از کسی نمیخواهیم که بما احساس تاسف و ترحم بکند، مردم بورکینافاسو تصمیم گرفته اند که بجنگند. بر علیه تروریسم بجنگند ، آنهم بمنظور راه اندازی مجدد توسعه کشور خودشان….
پ.ن. در این اجلاس پوتین میلیاردها میلیارد قروض این کشورها را بخشید و به انها قول داد که غلات را به طور مجانی در اختیار انها قرار خواهد داد.
تمام این بذل و بخشش در زمانی است که روسیه خود در حال جنگ است و این نشان دهنده قدرت روسیه است.
همین قدرت روسیه و کمک پوتین به کشورهای آفریقایی انرژی و توان و امکان ادامه مبارزه را با امپریالیسم میدهد.
مسخره اینکه محمد بازوم رئیس جمهور قبلی نیجر که با ‌کودتا کنار گذاشته شد، درست مثل بعضی از ایرانیها، از کشورهای غربی و امریکا خواسته که دخالت کنند ولی بورکینافاسو و مالی و گینه اعلام کرده اند که در مقابل دخالت انها به نیجر کمک خواهند کرد.
در آفریقا، جوان‌هایی دارند روی کار میایند که بخاطر گذشته رقت بار خود و نجات کشورشان از بند دزدان جنایتکار و غارتگر ، به مبارزه برخاسته اند.
از سال ۲۰۰۸ یازده کودتا در آفریقا صورت گرفته است و این نشان دهنده اوضاع تنش بار آفریقا است.
مبارزه شروع شده، ممکن است که سالها طول بکشد ولی راه باز شده و این خود جای امیدواری است. وجود قدرتهای دیگر چنین امید را بانها میدهد. زمانیکه امریکا قلدر جهان بود، چنین امکاناتی وجود نداشت.
تصویر دست راست ، توماس سانکارا رهبر سابق بورکینافاسو ، که در سال ۱۹۸۷ ترور شد. او را چه گوارای آفریقا مینامند.


افلاطون بدبخت ایدئآلیست است.
ما مارکسیستیم.
جهان بینی ما ماتریالیستی ـ دیالک تیکی است

ترکیه به تحریم‌ها علیه اسرائیل نپیوست.
یک طرح اقدام شش ماده‌ای علیه سیاست اشغالگری و نسل کشی اسرائیل در اجلاس گروه لاهه که در ۱۵ و ۱۶ ژوئیه در بوگوتا، کلمبیا برگزار، و تصویب شد. این سند موارد زیر را اعلام می‌کند:
• محدودیت در تأمین سلاح برای اسرائیل،
• ممنوعیت ورود کشتی‌های حامل محموله‌های نظامی به بنادر،
• پیگرد قانونی برای جنایات در فلسطین بر اساس اصل صلاحیت و قوانین جهانی.
ترکیه فقط یک بیانیه سیاسی کلی را امضا کرد، اما از حمایت از تحریم‌های خاص خودداری کرد. به گفته وزارت امور خارجه ترکیه، دلیل این امر این است که این طرح بر اساس کنوانسیون سازمان ملل در مورد حقوق دریاها است که می‌تواند بر اختلافات دریایی آنکارا با یونان تأثیر بگذارد.
پ.ن:
کشورهای باصطلاح مسلمان نشسته و به جنایت و نسل کشی نگاه میکنند،زمانیکه کشورهای مسیحی غیرمسلمان هرهفته اعتراضات وسیع میکنند.اسلام تاریخی(اسلام گلوبالیستی)فقط یک سری وظایف و آیین های مذهبی را اجراء میکند، که تاثیری بر توسعه،تغییرات،عدالت در جامعه انسانی ندارد۰یعنی نیروی بالنده نیست.مسلمانان ترکیه و کشورهای عربی در خدمت گلوبالیست ها هستند.
ترکیه و نوچه اش علیف
تأمین کننده پیگیر حوایج نفتی و گازی اسرائیل اند.
ترکیه که سهل است
حتی دول قبیلتی عربی از اردن تا امارات و مصر وعربستان و غیره
دیگر حوایج مادی اسرائیل را پیگیرانه تأمین می کنند
بی اعتنا به هولوکاوست غزه و سلب مالکیت ارضی و ملکی دم به دم از خلق فلسطین.
سران ایران
اندک اندک به صحت ارزیابی های حزب توده از جهان
ایمان  می آورند
و
در اوتوپی اسلامی کذایی خود  
مجبور به  تجدید نظر شده اند و می شوند.
برای مارکسیسم
در راه کشف حقیقت
بدیل و آلترناتیوی وجود ندارد.



دشمن از مسئله آب برای رسیدن به اهداف خود در کشور استفاده می‌کند.و هدف ایجاد نارضایتی در توده های مردم است. چرا؟
«جواب پزشکیان به انتقادهای قطع شدن آب:
به من چه مربوطه؟ مگه من قطعش کردم؟!
برید یقه اونی رو که قطع کرده رو بگیرید!»
و پزشکیان ناآگاهانه در جهت برنامه دشمن کار میکنه .

من یادم میاد وقتی چین میخواست قرارداد راهبردی را با ایران بنویسه ، ضد چینی ها جیغ و داد میزدند که موش و گربه ای ما را چینی ها خوردند.بویژه این رسانه های صهون-نازیستی منوتو، عنترنشنال و غیره.....
حتی من و دوستان دیگر از این قرارداد راهبردی پشتیبانی میکردیم توهین و فحش میخوردیم.جنگ ۱۲روزه نشان داد که دولت روحانی-ظریف چه بلایی بر سر مملکت آورند.آنوقت چین حاضر بود جنگنده و سیستم های پدافندی بفروشه .تمام کشورهای دنیا دنبال سرمایه گذاری زیرساختی میگردند، خیانت دولت روحانی بود که جلوی این سرمایه گذاری ها را گرفت
اسکندر


فریدریش انگلس
«اگر مردی به دیگری آسیب جسمی وارد کند و چنین آسیبی منجر به مرگ قربانی شود، ما این را قتل می‌نامیم؛
اگر قاتل از قبل می‌دانست که این آسیب کشنده خواهد بود، عمل او را قتل عمد می‌نامیم.
با این حال، اگر جامعه صدها نفر از پرولتاریا را در موقعیتی قرار دهد که ناگزیر محکوم به مرگ زودرس و غیرطبیعی، مرگی به خشونت مرگ با شمشیر یا گلوله باشند؛
اگر هزاران نفر از اعضای خود را از شرایط لازم زندگی محروم کند، آنها را در شرایطی قرار دهد که نتوانند در آن زندگی کنند؛
اگر آنها را با دست قدرتمند قانون مجبور کند تا در این شرایط زندگی کنند تا زمانی که مرگ به عنوان پیامد ضروری آن فرا برسد؛
اگر بداند، خیلی خوب بداند که هزاران نفر باید قربانی چنین شرایطی شوند و با این حال این شرایط را از بین نبرد،
آنگاه این قتل به همان اندازه قتل یک فرد است،
 اما فقط یک قتل پنهان و موذیانه است که هیچ کس نمی‌تواند از خود در برابر آن محافظت کند،
که ظاهر قتل را ندارد،
 زیرا قاتل قابل مشاهده نیست،
 زیرا این قاتل همه هستند و هیچ کس نیستند،
زیرا مرگ قربانی ظاهری شبیه مرگ طبیعی دارد
و
به این دلیل که گناهی مرتکب نشده، بلکه گناهی مجاز است.
اما با این وجود، قتل باقی می‌ماند.»
(فردریش انگلس / «وضعیت طبقه کارگر در انگلستان»)
عجب ترجمه تق و لقی.
بیچاره انگلس.
بیچاره زبان فارسی



نتان
در دور عندیشی
معرکه است.
حتی سکنه چاپان را که بردگان مسلم و مطلق مدرن اند
به خیابان آورده است.


انتظار ظهور منجى آخرالزمانی و تغییرات آینده در نظم موجود امور در سیاره زمین معمولاً با ظهور یک فرد خاص در قالب جسمانی مرتبط است که در بین افراد با انواع مختلف آگاهی و باورها، مذاهب نام‌های متفاوتی دارد.
1-در آیین هندو از موعود آخرالزمان به نام «آواتاراى دهم» یا دهمین آواتارا، یاد مى شود. هندوها انتظار میکشند که «عصر تاریکی» (کالی یوگا) به زودی پایان خواهد یافت و انتظار ظهور دهمین آواتار را دارند.
2- بوداییان انتظار منجى آخرالزمان در دین بودایى ورود پنجمین بودای دانای کل آینده با نام مایتریا (نیک) را دارند که ۱۲ شاهکار انجام خواهد داد و نظم را برقرار خواهد کرد، و لامائیست‌ها مطمئن هستند که دالایی لامای فعلی، چهاردهمین، آخرین نفر در این صف است، زیرا هر پنج دوره آموزه‌های بودای چهارم، شاکیامونی، به پایان رسیده و زمان تجدید حیات نزدیک است (احتمالاً قبل از ۲۰۵۰).
3- یهودیان و پیامبران بنى اسرائیل، نوید ظهور رهبرى بزرگ به نام «مسیح» یا ماشیح را میدهند - یک پادشاه-کاهن با نام ماشیح (نجات‌دهنده)، و از سال ۱۹۹۵ خاخام‌های حسیدی-کابالیستی آشکارا اعلام کرده‌اند که «ماشیح پیش از این آمده (متولد شده)» و اکنون تنها ظهور او در قدرت است.
4- مسیحیان منتظر دومین ظهور باشکوه مسیح هستند و کاتولیک‌ها به طور فعال در مورد پیشگویی ملاکی با پاپی به نام "پطرس رومی" به پایان می‌رسد که ادعا می‌شود دوره‌ی پاپی او مقدمه نابودی شهر رم و رستاخیز نهایی خواهد بود.
5-ارتدکس‌ها بار دیگر ایده «مسکو - روم سوم»، آخرین دژ ایمان قبل از آمدن دجال(مسیح دروغین) ، را مطرح کرده‌اند.دو روم سقوط کرده . روم سوم قد علم کرده و روم چهارمی در کار نخواهد بود.روسیه روم سوم را اعلام خواهد کرد.
6- پروتستان‌های آمریکایی «صهیونیسم مسیحی» خود را به ایده «پایان تاریخ» با مفهوم «ایالات متحده آمریکا - اسرائیل نوین» توجه مسیحیان و یهودیانِ آمریکایی به کنعان (فلسطین) به عنوان سرزمین موعود و مقدس است.
مفهوم اعتقاد به عصر سعادت (یا همان دوره ی بازگشت دوباره ی حضرت مسیح ) است.
7- یکی از نشانه‌های تغییرات قریب‌الوقوع برای مسلمانان شیعه، ظهور امام مهدی غایب، منادی روز قیامت خواهد بود و «ارتش مهدی» («ناجی» مؤمنان و «شمشیر مجازات» کافران) در حال حاضر در عراق فعال است؛ به گفته فعالین «ارتش مهدی»، نبرد نهایی برای خلافت از سال ۲۰۱۳ در جریان است.
8-چین در انتظار آغاز دوره‌ای بی‌سابقه به نام «هماهنگی جهانی» است که معانی تاریخی عظمت امپراتوری تانگ را به طور فوق‌العاده‌ای تکرار خواهد کرد و پس از آن، از سال ۲۰۴۴، چرخه شماره ۷/۲ از تاریخ بی‌پایان آنها آغاز خواهد شد.
9-غیب‌گرایان و فراماسونری، با تکیه بر کهن‌الگوهای ناخودآگاه، آغاز قریب‌الوقوع «نظم نوین جهانی» را که با عصر آبریز(دوره آکواریوس) به عنوان عصر طلایی جهان اجدادی مرتبط است، پیشگویی می‌کنند.
10-چند خداپرستان و جادوگران معتقدند که در سال ۱۹۹۶ «هفت حلقه تاریکی» به پایان رسید، زمین به «تالار گرگ» منتقل شد و از سال ۲۰۱۲ این سیاره وارد دوره‌ای از آشوب شده است.
11-شمنیست‌ها که هیچ اصول یا نظریه مکتوبی ندارند، انتظار بازگشت مردگان و کشف هر آنچه در تاریخ گم شده است را دارند، در حالی که تغییر نظم با پایان گاهشماری مایا در تاریخ ۲۱/۱۲/۲۰۱۲ مرتبط است، و پس از آن ظاهراً «دوران تاریک فجایع و تصادمات» آغاز خواهد شد.
12-آتئیست‌ها(خداناباوری) به تغییرات در پارامترهای ژئوفیزیکی کره زمین توجه می‌کنند: گرمایش جهانی با ذوب شدن یخ‌های قطب شمال و تخریب کلاهک یخی قطب جنوب، اثر گلخانه‌ای، افزایش فعالیت‌های لرزه‌ای و آتشفشانی؛ شگفتی‌های نجومی (ظهور سیارک‌ها و دنباله‌دارهای جدید) و همه اینها را به عنوان نشانه‌هایی از یک فاجعه قریب‌الوقوع در ابعاد کیهانی تفسیر می‌کنند.
نتیجه:
کاملاً واضح است که سناریوهای تغییرات و انتقال به زندگی در عصر جدید، که از آموزه‌های دینی، سنت‌ها و دیدگاه های آخرالزمانی پایان جهان و تاریخ بشری نیست. به طور کلی، پایان عصر قدیم و آغازی نو است. و هم زمان عبور از گاهنامه : ۲۰۱۲، ۲۰۲۵ و ۲۰۴۰، با هم منطبق هستند.و ظهور منجى آخرالزمانی در باورها، مذاهب یعنی پیام به پایان عصر قدیم، و انتقال به عصر جدید است.با سپری شدن آخرالزمان دوره جدیدی فرا میرسد که بسیار با وضعیت پیشین آن متفاوت باشد.
والستانی.ا


پتر پاول،
رئیس جمهور چک، گفت
 که اوکراین باید برای بقا با اشغال موقت بخشی از خاک خود موافقت کند.
 او معتقد است که آزادسازی همه سرزمین‌ها در آینده‌ای قابل پیش‌بینی بدون تلفات انسانی عمده غیرممکن است.
 پاول در مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی گفت:
«ما می‌خواهیم که اوکراین به عنوان یک کشور مستقل و دارای حاکمیت باقی بماند.
اگر بهای بقای آن اشغال موقت بخشی از خاک باشد، پس چه بهتر.
ما هرگز این سرزمین‌های اشغالی را به طور قانونی به عنوان سرزمین روسیه به رسمیت نمی‌شناسیم.»
 او معتقد است که فشار ایالات متحده و اروپا بر اقتصاد روسیه «دیر یا زود» فدراسیون روسیه را مجبور به نشستن پای میز مذاکره خواهد کرد.

این دعاوی را حضرت اسرافیل شخصا ترجمه می کنند؟
قصدشان روشنگری است؟
طرفدار حقیقت اند؟
پس چرا کلمه ای از پست های ما  را نمی خوانند؟
جقیقت حتما در بی بی ۳۰ و ۳۰ عن عن است؟
پوتین چه فرقی با پاول و پالان و نتان و عربان و علیف و عردوغان و هاشمیان دارد؟
هدف رسمی پوتین در تجاوز به اوکراین
نه اشعال خاک و الحقش به روسیه
بلکه نازی زدایی بوده است.
باند فاشیستی استفان باندرا
حتی در دوره شوروی محبوبیت ملی داشته است که با ارتش هیتلر همکاری عملی کرده اند و به کشتار یهودیان و کمونیستها پرداخته اند.
زلنسکی که هم روس تبار است و هم یهودی تبار
بهترین روابط را با این دار و دسته دارد.
بهترین رزمندگان ارتش اوکران همین نازی ها هستند و تا اخرین نفس می جنگند و دل و دین مردم اوکراین را می ربایند.
تجاوز پوتین
به تحکیم و توسعه نفوذ باند باندرا منجر شده است و نه به تضعیف آن.
مگر پوتین و دار و دسته اش کمونیست و انتی فاشیست اند؟
پوتین در ملاقات با سران امپریالیسم
گفت:
مراد من پینوچه است.
پوتین حاوی دست و دلباز نئوفاشیست های اروپا و امریکا ست.
پوتین خواهان پیوستن به ناتو بود.
راستی چرا خواهشش مقبول نیفتاد؟
نظر حضرت اسرافیل در این زمینه چیست؟
ماهیت جنگ ها در قرن ۲۱
نه طبقاتی، بلکه الواطی است.
حالا فرض کنیم
پوتین پیروز شود و یا پالان پیروز شود
چه فرقی خواهد داشت؟
اصلا چه تفاوت طبقاتی بین طبقه حاکمه روسیه و اوکراین وجود دارد؟
چه فرق طبقاتی
بین چک و سفته و پاول و عربان و عردوغان وجود دارد؟
نظر بی بی صفر و بی بی ۳۰ و بی بی ۳۰۰ چیست؟



بحث بر سر افراد که نیست. لامصب. بحث بر سر افکار است. چرا نمی خواهی بفهمی؟

دکترحان  
ویرایش اشتباهات املایی:
ا افراد مسن و نه محسن. ت
سریع و نه تسریم.
تسریع به معنی سرعت بخشیدن است.
 با پوزش



حضرت اسرافیل
و
روشنگری هایش.

به کجا چنین شتابان؟
صفر از سفیر پرسید.

 ایکاش یک صدم همین فقیرنوازی را
حضرت  ترامپ و عایجناب  نتان
به توده های فقیر امریکا و کودکان فلسطین می کردند.
اوپوزیسیون ایران
 معرکه است.
هنری جز انتقاد بند تنبانی ندارد.
مهدسین ایرانی
 در حال عملی کردن پروژه  های زیرساختی غول آسا هستند که آب و برق را برای سکنه کشور مجانی خواهد کرد
باش تا صبح دولتش بدمد
کاین هنوز از نتایج سحر است




فارین پالیسی یانکستان و «تحلیل» اش که تحلیل نیست.
فقط خدا می داند که چیست.
این که تحلیلی رئالیستی و راسیونالیستی نیست.
بهترین فرماندهان و دانشمندان و پزشکان و پرستاران و سیاستمداران ایران ترور شده اند.
تأسیسات اتمی صلح امیز ایران به طرز تبهکارانه ای بمباران و حتی موشک باران شده اند.
نه ترور هایی از این دست در قوانین بین المللی مجازند
و
نه بمباران تأسیسات هسته ای به طور کلی.
این کردوکارهای امپریالیسم و صهیونیسم
تبهکاری های جنگی اند.
فارین پالیسی چه انتظاری داشت که برآورده نشده است؟
۲ هواپیمای مسافربری به دو برج یانکستان زدند
جهان به فریاد برخاست
و
به بهانه اش
عراق تکه تکه شد
افغانستان اشغال و ویران شد و خاومیانه به خرابات شام مبدل شد.
آبروی رژیم ایران را در ملاء عام جهانی ریختند.
هر چه خواستند کردند و جهان به تماشا نشست.
مقایسه کنند
این تجاوز را با حمله روسیه با اوگراین و واکنش اروپا و امریکا بدان.
سه سال است که سیلی از دلار و اطلاعات و تسلیخات به اوکراین جاری است
وشب و روز از اوکراین گزارش لحظه به لحظه می دهند
جهان شده شهر هرت


آرش و روشنگری هایش.
اولا
حرف های ترامپ اصلا حرف نیستند
حرف چیست؟
ثانیا
فرض کنیم
همه اغذیه و اشربه جهان به غزه داده شود.
درد خلق فلسطین که فقط آب و نان نیست.
چیست؟
 اتفاقا در شرایطی که سکنه غزه هم نان داشتند و هم آب
۵۰ هزار نفر نفله و ۱۰۰ هزار نفر مجروح و علیل و ذلیل شده بودند
غزه
تکرار بی سر وصدای هولوکاوست است.
طنز تلخ تر از زهر تاریخ
این است که جلادان این هولوکاوست
قربانیان هولوکاوست نازی ها هستند.
کلیپی منتشر شده که تیز زنان (scharfschutzer) اسرائیلی
 کودکی را در فاصله ای هزار و اندی متری می زنند و بقیه بر تیرانداز تیز بین تیز زن
آفرین می گویند و حط وافر می برند.
چه رنگ باختی ای روزگار رنگ امیز
که ان سپید، سیه گشت و این سیاه ، سپید



ابراز نظر افندی.
فرق گاو و خر با بشر در ابراز نظر است.
اگر کاوان و گوسفندان ابراز نظر می کردند سلاخ خانه ها تغطیل می شدند وقصابان علاف و بیکار می ماندند.


آره
 مش در زبان دهاقین ایران احترام واژه است د
هاقینی که پروردگار ما هستند و ما دار و ندار خود را مدیون آنانیمو محروم از زیارت انان.

آره.
خلق چین
هم ریاضت کشیده است و به اینجا رسیده است.
بنا بر گزارش های امپریالیستی
در روند توسعه و تعالی ج خ چین
 ۳۰ میلیون نفر از گرسنگی مرده اند.

 نا برده رنج گنج میسر نمی شود

مجله آمریکایی فارین پالیسی با انتشار مقاله‌ای جدید، تحلیل کرده است که
«حمله اسرائیل، آینده سیاسی ایران را تغییر داد و نگرش نسل جدید را از اساس عوض کرد.»
 این مجله مدعی است
 که
 مهم‌ترین و ماندگارترین اثر جنگ ۱۲ روزه،
 تغییر دیدگاه جوانانی است که بعد از انقلاب و در دنیای اینترنت و اثرگذاری رسانه‌های غربی به دنیا آمدند
و
در این سال‌ها از ایدئولوژی جمهوری اسلامی فاصله گرفتند؛
 اما حالا همان‌ها نسبت به غرب تجدیدنظر کرده‌، به گفتمان مقاومت نظام ایمان آورده‌اند
 و می‌گویند:
«باید برنامه موشکی، نیروهای منطقه‌ای و گفتمان مقاومت را قوی‌تر کرد تا ایران مستقل و مقتدر باقی بماند.»
 فارین پالیسی این جمع‌بندی را ارائه می‌دهد که چنین چیزی
 «یک میراث بزرگ برای آینده ایران است و اگر این تغییر ادامه یابد، سیاست داخلی و منطقه‌ای ایران را برای چند دهه آینده شکل خواهد داد.»
اسکندر

به سیاست خارجی یانکی
بگویید:
این نتیجه گیری را
دو سه روز پس از تجاوز (و نه جنگ) ۱۲  روزه امپریالیسم و اسرائیل (و نه اسرائیل به تنهایی)
محسن رضایی در رسانه ها و مناره های ایران اعلام داشته است
و
حتی مدت مشخص معینی برای آن پیشگویی کرده است:
۵۰ سال آینده.
و
حتی به مراتب دیالک تیکی تر:
او ضمنا اعلام کرده است که اسرائیل بر عکس،
 تا ۵۰ سال دستخوش بحران خواهد بود
علاوه بر او
پزشکیان هم طی سخنرانی در ایلام به همین پیامد مثبت برای ایران اشاره کرده است:
دختران بی حجاب
با عکس سیدعلی در دست
در واویلای ترور و تهدید و تخریب
 به خیابان آمده اند و حمایت از سیستم را  رسما اعلام داشته اند.

آینده ایران
 اما نه در شرایط سوبژکتیو (ذهنی) و فکری
بلکه در شرایط اوبژکتیو (عینی) و مادی (اقتصادی، جامعتی و جهانی)
رقم می خورد.
در موفقیت ایران در اجرای پروژه های چین آسا.



 ترکیب اعضای شورای دفاع کشور:
 روسای سه قوه،
 ۲ نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی،
 وزیر اطلاعات،
 رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح،
فرمانده کل سپاه،
 فرمانده کل ارتش
 و
 فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء،
 از جمله اعضای شورای دفاع خواهند بود.
رئیس‌جمهور، رئیس شورای دفاع می‌شود.
همه منتخبین رهبری هستند؟

این ادعای آرش که همه منتخبین رهبری هستند، ساده سازانه و تقلیلگرانه است.
انتخاب اعضای هر انجمنی
 مسیر سازمانی خاص خود را طی می کند و نهایتا توسط شورای رهبری تأیید ویا رد می شود.
مثال:
فرج سرکوهی در مصاحبه با ایرج اسکندری
می خواست به این خرافه  برسد که  دبیر اول حزب توده
نتیجه انتخابات در کمیته مرکزی آن نبوده است.
بلکه  انتصابی بوده است.
یعنی
دست نشانده  مثلا برژنف بوده است.
گرفتن پست و مقام در شرایط دشوار کنونی در ایران
اصلا رشگ انگیز نیست.
به معنی امضای پیشایپش وصیت خویش است.
میزان نفوذ سازمان های امنیتی صهیونیستی و امپریالیستی و مزدوران ایرانی شان در نهادهای دولتی
هنوز مشخص نیست.
دشمن بیرحم  در کمین نشسته است.
ضربه هر لحظه می تواند فرود آید.
اعلام اسامی اعضای این شورا
خلاف مصالح امنیتی کشور است.



ارزیابی هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
بازگشت مردم به صحنه مبارزات سیاسی و مطالباتی
اکنون که حاکمیت در وضعیت بحران گسترش یابنده قرار دارد و ناتوان از پاسخگویی به نیازهای اولیه مردم است و مبارزات مردمی روز به روز گسترش می یابند، ضرورت ایجاد ستاد سیاسی مبارزات مردمی روز به روز برجسته تر می شود. چنین ستاد سیاسی مردمی می تواند تحولات را هدایت کرده و با قدرت گیری مبارزات توده ای و سراسری شدن آن امکان انتقال قدرت را فراهم آورد. با چنین انتقال قدرتی و در پی گسترش آزادی های سیاسی و تاکید بر دمکراسی می توان انتظار فراخواندن مجلس موسسان را داشت. مجلس موسسانی که با آرای همگانی، سراسری، مخفی و حفاظت شده تمام مردم کشور تشکیل شود، می تواند قانون اساسی جدید را تدوین کرده به رای همگانی مردم بگذارد. نیروهای رادیکال، مترقی و چپ باید حامی چنین روند دمکراتیکی باشند.
چه تحلیلی خدا داده است.
اگر من جای او بودم
  به جای ترامپ و نتان
  ممی شالگونی  را  جایزه باران می کردم
ایران
توسط بدترین دشمنان بشریت محاصره شده است و هر ان میتواند
مجددا مورد حمله قرار گیرد.
ایران
بهترین سرداران و دانشمندان و پزشکان و پرستاران و سیاستمداران خود را
از دست داده است.
سرنگونی رژیم ایران آرزو و اماج امپریالیسم و صهونییسم است
هدف حضرات
 بالکانیزاسیون ایران است.
اگر هشایر نباشیم،
امروز  لیبی و سومالی و عراق و لبنان و غزه و سوریه
فردای ایران خواهد بود.
حتی
علی اوف سنگر عوض کرده است و به صهیونیسم و عردوغان و بن سلمان  پیوسته است
و
 آذربایجان شالگونی ها را به پهباد اسرائیل بسته است
و
رئیسی را با یاران و همراهان
جزغاله کرده است.

مردم باید خیلی خر باشند که به یاری امپریالیسم و صهیونیسم بشتابند و به روز سکنه غزه بیفتند که آب و نان بخور نمیر
به ارزوی دست نایافتنی تبدیل شده است.
ایران مسیری چین آسا طی می کند
و
 یکشبه ره صد ساله می رود
و تحسین جهانیان را برانگیخته است.


در حضور راویِ ترانه و تبعید
دیداری با ایرج جنتی عطایی در بستر بیمارستان
وقتی به ملاقات او می‌روی، با تخت بیمارستان و سفیدی دیوارهایش کاری نداری. آن‌چه می‌بینی، قلّه‌ای‌ست که هنوز، پس از دهه‌ها کوچ، ترک اجباری خاک، و تبعید، قامت راست کرده است.
مردی که به‌جای فراموشی، حافظه شد.
به‌جای ناله، روایت.
و به‌جای تن دادن، ترانه دادن.
من سال‌های پیش، بارها سعادت دیدارش را داشتم؛ در مکان‌هایی گاه دور از هیاهو، و گاه لبریز از خاطره. و همیشه، این فرصت را تورج – برادری که چون کوه پشت ایرج ایستاده است – برایم فراهم می‌کرد؛
مردی که بی‌صدا و استوار، وزن زندگی را از شانه‌های شاعر برداشته بود تا ترانه بماند.
اما این بار…
در بیمارستان، چیزی در من متفاوت بود.
نه فقط به‌خاطر تخت، و نه به‌خاطر هوای نیمه‌خاموش اطرافش؛
بلکه چون چهره‌ای را دیدم که از دل تاریخ می‌آمد و هنوز فرو نریخته بود.
و فرو نخواهد ریخت.
ایرج جنتی عطایی را نمی‌شود تنها “ترانه‌سرا” نامید
او راوی سال‌هایی‌ست که گم شدند، خفه شدند، و به خاک تبعید افتادند.
او شاعری نبود که در خلأ بسراید.
او در دل تاریخ ایستاد و ترانه را در میدانِ تیر فریاد کرد.
ما امروز، به دیدارش می‌رویم نه برای حال‌پرسی،
بلکه برای ادای دین به حافظه.
او که ترانه را نه برای دل،
که برای دلِ زخمی می‌سرود،
اکنون در بستر بیمارستان نیز،
بلندتر از بسیاری ایستاده است!
اتاق بزرگ بود، آرام،
و در عین حال، سنگین‌تر از هر میدان نبردی که دیده‌ام!
انگار هر نفس در آن، حامل حافظه‌ای‌ست که نمی‌شود با لبخند یا سلام، ساده از کنارش گذشت؛
سلامم نیمه‌کاره ماند،
نه از دیدن تخت،
بلکه از بغضی که گلوی مرا برید.
ایرج جنتی عطایی هنوز همان بود:
شاعر زخمی‌ها،
صدای بی‌صدایان،
کسی که ترانه را برای بازی های‌ سازها ننوشت،
بلکه برای زخم‌هایی که بی‌صدا گریه می‌کردند.
نمی‌دانم چه گفتم. نمی‌دانم چه شنیدم.
اما می‌دانم در آن لحظه، تاریخ به من نگاه می‌کرد.
و من، با تمام ناتوانی‌ام، فقط تلاش کردم، از این نگاه عبور نکنم.
کنج اتاق،
یار و رفیق همیشه‌اش — همسرش —
ساکت و متفکر، و در تماشای لحظه،
همچنان مثل سال‌های پیش،
هم‌پای تبعید، خستگی، و ایستادگی.
و باز هم تورج،
همان‌طور آرام،
با دست‌هایی که تحمل سال‌ها نگه‌داشتن برادری چون ایرج را در خود داشت.
در سکوت میان ما،
واژه‌ای نگفته، اما مشترک، جریان داشت:
“مانده‌ایم.”
هرچند زخمی،
هرچند خسته.
من ماندم.
بی‌حرکت.
نه از ضعف،
بلکه از سنگینی چیزی که نمی‌توانی با زبان توصیفش کنی.
نه بیمار بود، نه شکسته.
کوهی در برابرم بود که تاریخ را ترانه کرده بود.
کوهی که درد را بلعیده،
و به واژه تبدیل کرده بود.
و حالا، آرام آن‌جا آرمیده بود؛
نه برای استراحت،
برای ایستادگیِ بی‌کلام!
نمی‌دانستم به کجا نگاه کنم:
به چشم‌هایی که هنوز می‌دیدند؟
به دست‌هایی که سال‌ها نوشتند؟
یا به سکوتی که میان‌ ما افتاده بود؟
سکوتی نه از تهی،
بلکه پر از فهم، شرم، و احترام.
سخت بود،
واقعاً سخت بود که مستقیم به چشم‌هایش نگاه کنی
نه از ترس.
از این‌که بدانی پشت آن نگاه،
یک نسل زخم‌ خورده ایستاده است،
و تو فقط تماشاگری،
با چشمانی پُر و بی‌پناه.
و بعد…
لحظه‌ای چشم‌هایش را بست
آرام.
نه برای خواب،
شاید برای آن‌که
صدایش درون خودش بپیچد،
و ترانه‌ای خاموش را باز بخواند
بی‌آنکه کسی بشنود.
من نگاه می‌کردم
به چهره‌ای که دیگر مرا نمی‌دید،
اما از من پر بود.
و آن‌جا بود که فهمیدم:
نگاه نکردنِ او، از هزار نگاهِ پرتابی، پُرتر بود.
از اتاق بیرون آمدم.
آهسته در را بستم.
نه برای آن‌که صدا نپیچد،
بلکه چون داشتم
صفحۀ آخر یک کتاب را آرام ورق می‌زدم،
تا چیزی از آن خط‌های نانوشته، پاره نشود.
راهرو خلوت بود.
صدای قدم‌هایم روی سنگِ سرد بیمارستان،
با من حرف می‌زد.
نه مثل کسی که عیادت کرده،
بلکه مثل کسی که
دست بر شانهٔ تاریخ گذاشته و برگشته.
چیزی در من جا ماند —
میان آن نگاه بی‌ادعا،
میان آن پوستِ پیر اما نجیب،
میان صدایی که هنوز در گوشم بود،
بی‌آنکه حرفی زده باشد!
رفتن از اتاق،
مثل بیرون آمدن از یک تونل نبود.
مثل بیرون آمدن از یک دوران بود.
دورانی که در آن،
ترانه، سلاح بود؛
کلمه، پناه؛
و شاعر،
نه برای دل،
بلکه برای دل‌های زخمیِ بی‌پناه، می‌سرود.
هم پدر بود، هم برادر و هم رفیق.
تورج، مثل همیشه،
آرام و کوه‌ وار،
بی‌نیاز از حرف،
اما تکیه‌گاهی بی ادعا و خاموش.
وقتی از ساختمان بیرون آمدیم،
هوا روشن‌تر از قبل بود.
اما من،
سنگین‌تر از همیشه.
نه از غم،
از مسئولیت دیدن؛
دیدنِ ایرج،
در آن تخت،
در آن اتاق،
در آن تاریخ.
و صدایی آرام در درونم می‌گفت:
“من هنوز آماده‌ام
دوباره ترانه خواهم ساخت”!…
آگوست ۲۰۲۵
ناصر کمالی

مش ناصر بوشهری
این شعارهای خیالی کمالی را خودتان خوانده اید؟
مگر جنتی عطایی
تحفه طنز بوده است که اینهمه هندوانه زیر بغلش می چپانید؟
علاوه بر این
شعر و بقیه انواع هنر
مخرب خرد اندیشنده    و مبلغ خریت و خردستیزی اند.
حتی
 کریم گفته است و حق هم داشته است:
الشعراء کذاب.
بی دلیل نیست که کثیف ترین فلاسفه امپریالیستی از شوپنهاور تا نیچه و هایدگر
یا شاعرند و یا نثر شعرگونه دارند
شناخت و شعور هنری
بدوی ترین و خرافی  ترین  فرم شناخت و شعور است
آثار هنری باید زیر ذره بین تحلیل مارکسیستی قرار گیرند و زهر زدایی شوند.
شعر فقط به درد خودفریبی و عوامفریبی و خردستیزی می خورد.


شما اصلا کامنت همنوع بدبخت خود را نمی خوانید. پوتین فرقی با لات ها و لاشخورهای دیگر ندارد. بهترین رفقای پوتین کثیفترین لات های جهانند


مدام می‌گویند برویم و مذاکره کنیم، مگر وسط مذاکره نبودیم که به ما حمله کردند؟
حسین راغفر، استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا:
دعوت به مذاکره در این شرایط به معنای دیگر دعوت به کودتای مخملی است
حالا که کودتای نظامی جواب نداد می‌خواهند کودتای مخملی کنند
چرا عده‌ای دوباره تاکید می‌کنند که برویم و مذاکره کنیم؟

پس از شکست سوسیالیسم واقعا موجود
جهان از شعور و شخصیت تهی شده است
و
به لات خانه و لوطی حانه مبدل شده است
 و
سران و سیاستمداران جهان شده اند، مشتی لات و لومپن و لوطی.
جای سیاست را زورگویی زور گیری علنی و عریان گرفته است.
سردسته لات های جهان
اسم زورگویی و زورگیری را معامله گذاشته است.
معامله ای که  در آن
مجال چانه زدن حتی نیست.
کسب و کار اکثریت سیاستمداران  
شده خ. مالی لات بزرگ و طلب عفو و اغماض
خ. مالی هر چه عمیق تر
تعرفه های گمرکی به همان اندازه کمتر.
سران و سیاستمداران ایران
خر نیستند.
شعور و شخصیت دارند
و
بر خلاف بقیه اجامر جهان
حاضر به خ. مالی و دادن هدیه های مثلا  ۳۰۰ میلیون دلاری به لات بزرگ جهان نیستند.
سیدعلی هم عنبا می گوید:
دوره بزن در رو
گذشته است.
بزنی خواهی خورد.
به قول حریفقه ای:
نهال کوچک خانه ایران
چندان رشد کرده که دیوار را برای برگ های جوان خود معنی کند.


به فراخور دوازدهم اَمرداد، زادروز محمد قاضی
نمی شود اهل کتاب باشی، کتاب باز باشی و یکی از ترجمه های محمد قاضی را نخوانده باشی؛ رد خور ندارد.
اصلا محمد قاضی انتخاب ها و ترجمه هایش یکه بودند. نان و شراب ، سپید دندان، دُن کیشوت، شاهزاده و گدا، مسیح باز مصلوب، زوربای یونانی...و آن ترجمه کوتاه و دلنشین شازده کوچولو و خلاصه بسیاری آثار دیگر، فقط با ترجمهٔ محمد قاضی شوق به خواندن را برمی انگیزند.
محمد قاضی چند نسل از کتاب خوانان را با آثارش تحت تاثیر قرار داده است. نام محمد قاضی پای هر کتابی تضمین فروش و خوانده شدنش بود. اکنون هم ترجمه های او از جمله پر طرفدارترین کتاب ها هستند. مردی که اگر چه حنجره اش را از دست داد و برای سخن گفتن نیاز به دستگاه داشت؛ اما با قلمش و ترجمه های دلچسبش، صدایش را به گوش عاشقان فرهنگ و کتاب می رساند.
یاد و آثارش ماندگار باد.

یاد و آثارش ماندگار باد؟
مگر همه اثاری که محمد قاضی ترجمه کرده، مثبت و مفید و مترقی و ارجمند بوده اند تا ماندگار باشند؟
مثال:
نان و شراب سیلونه
باید تحلیل مارکسیستی شود
سیلونه پس از ج ج دوم
از مزدبگیران سیا بوده است و این اثر او
حاوی مستور ایده های امپریالیستی  در لفاله چپ نمایی است.
خیلی از خام اندیشان
خیال کرده اند که نا ن وشراب
اثری کمونیستی است.
مثال دیگر:
شازده کوچولو
اثر سنت اگزوپری
محتوای این اثر فاشیستی است
عوامفریبانه است.
به همین دلیل
سازمان سیا این اثر سنت اگزوپری را و همه زباله های او را به همه زبان هاس جهان
 ترجمه کردانده و منتشر سازانده است.
اگر چه قاصی ان را ترجم کرده بود
به
 عادولف شاملو هم ترجمه این زباله
پیشنهاد شده  
تا زهر ایده ئولوژیکی ـ فاشیستی اش
هرچه بیشتر در روح نحیف  کودکان و جوانان  ایران رخنه داده شود




آجرچینی جزو اصیل ترین و قدیمی ترین هنرهای معماری ایرانی با قدمتی بالغ بر ۷۰۰۰ سال است که به لطف خلاقیت و هنر معماران نسل جدید، در نماهای مدرن جلوه‌ی متفاوتی پیدا کرده
سرای آجر گردان ۱۳۹۶
معمار : فرهاد میرزائی
@farhad.mirzaie
مجتمع مسکونی خیام ۱۳۹۸
معمار : اسفندیار عبدشاه
@esfandiar_abdeshah
مجتمع مسکونی سعادت آباد ۱۳۹۷
معمار : محسن کاظمیان فرد
@mohsen_kazemianfard
مجتمع مسکونی آجرپوش ۱۳۹۳
معماران : شبیر موسوی، امیررضا فاضل
دفتر معماری : استودیو آدمون
@admunstudio
مجتمع مسکونی سایه پود ۱۳۹۵
معمار : فائزه هادیان _ دفتر معماری تچرا
کوچه خانه ۱۴۰۰
معماران :




مش مایا
ما عمری خر بوده ایم
و پس از فرار از دیار بی یار
در عربت فرنگ
 ترک خریت کرده ایم و سگ شده ایم
پست های ما پارس های ما هستند
پارس به زبان شیرین پارسی.
 خر که خر نیست.
 خر خردمند است.
 تو خرشناس نئی جان خر خطا اینجا ست

اما سگ
نه فقط حردمند، بلکه خردپرور و خردگستر است
یعنی
روشنگر است.
سگ به راه توده می رود
سگ به راه آنچه دانش زمانه اش نموده می رود.


خمینیسم
در ایران
شبیه استالینیسم
در شوروی
و
مائوئیسم
در ج خ چین است.
هر سه جریان
مولود شرایط عمیقا عقب مانده اند،
برای غلبه سریع السیر بر عقب ماندگی عظیم جامعه.
خدماتی که طبقه حاکمه کنونی
در ۴ دهه
پس از ۸ سال جنگ فرساینده با میلیون ها شهید و مجروح و علیل و زمینگیر
 به توسعه نیروهای مولده ادا کرده است،
 غول آسا ست.
حتی تحسین بدترین دشمنان خلق ها را برانگیحته است.
 ایران مسیری چین آسا طی می کند.
چشم باید داشت و دید.

باش، تا صبح دولتش بدمد
کاین هنوز از نتایج سحر است

رضا پهلوی عروسک خیمه شب بازی اسرائیل

نمایش بردگی در مونیخ: از تعظیم تا طناب دار
علی جوادی در این دیدگاه می‌نویسد: «کنفرانس مونیخ آینه‌ تمام‌ نمای بیگانگی یک اپوزیسیون دست راستی و ارتجاعی با بدنه جامعه و اعتراضات رادیکال بود. نه از اعتراض کارگران به فقر و استثمار خبری بود، نه از مطالبات معلمان برای زندگی انسانی و رایگان بودن آموزش همگانی، نه از خواست‌های زنان برای ریشه کن کردن مبانی نابرابری زن و مرد، و نه از فریادهای ضد مذهبی جوانان شورشی».

علی جوادی:
«کنفرانس مونیخ آینه‌ تمام‌ نمای بیگانگی یک اپوزیسیون دست راستی و ارتجاعی با بدنه جامعه و اعتراضات رادیکال بود. نه از اعتراض کارگران به فقر و استثمار خبری بود، نه از مطالبات معلمان برای زندگی انسانی و رایگان بودن آموزش همگانی، نه از خواست‌های زنان برای ریشه کن کردن مبانی نابرابری زن و مرد، و نه از فریادهای ضد مذهبی جوانان شورشی».

مشد علی جوادی
خود جنابعالی چپ  تشریف داری؟
اگر آری،
آخر لامصب
تو چه چپی هستی که
 از
«یک اپوزیسیون دست راستی و ارتجاعی»
انتظار داری
که
« اعتراض کارگران به فقر و استثمار و غیره و غیره»
را
تماتیزه کند (موضوعیت بخشد)
سانترالیزه کند (مرکزیت بخشد)
و
در کنفرانس خود انعکاس بخشد
و
به صورت شعار در اورد؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر