

منصور حکمت
اولین اثر منصور حکمت که بهطور مشترک با حمید تقوایی، رهبر کنونی حزب کمونیست کارگری ایران، نگاشته شد، انقلاب ایران و نقش پرولتاریا: خطوط عمده
نام دارد
که بهخوبی مواضع این جریان جدید را که بیشتر از دل کمونیسم غربی بیرون آمده است تا گرایشهای کمونیستی مرسوم در ایران، مشخص میکند.
حکمت
خود را پیرو کارل مارکس، فردریک انگلس و ولادیمیر لنین میدانست
و
بعدها، جنبش خود را که به عقیدهٔ وی چیزی جز ادامهٔ همان جنبشی که مارکس و انگلس و لنین به آن تعلق داشتند، نبود،
کمونیسم کارگری نامید.
این نام نماد تفاوتهای این جنبش با بقیهٔ جریانها و جنبشهایی است که به زعم او «غیرکارگری» و «بورژوایی» بودند.
منصور حکمت
از مؤثرترین چهرههای تشکیل حزب کمونیست ایران بود.
از آغاز کار، منصور حکمت به همراه دیگر کمونیستهایی که مارکسیسم انقلابی را قبول داشتند، بر ضرورت تشکل و فعالیت حزبی تأکید داشتند و به این منظور بر تأسیس حزب کمونیست ایران پافشاری میکردند.
آنها پس از نقد همهٔ تئوریهایی که تشکیل حزب کمونیست را به دلایل مختلف ازجمله به علت عدم نزدیکی با طبقهٔ کارگر، (معروف به تئوری پیوند) رد میکرد،
در صدد تأسیس حزب کمونیست ایران برآمدند.
در این سالها، کومهله (به کردی: جامعه)، سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران، که سازمانی مسلح در کردستان ایران به حساب میآمد و بر بعضی از مناطق مرکز و شمال کردستان ایران تسلط داشت، به نقد خطمشی مائوئیستی خود پرداخت و از مارکسیسم انقلابی دفاع کرد و برای اتحاد مبارزان کمونیست پیغام فرستاد.
اینکه کومله آنها را جدی گرفته است، بهت و ناباوری اعضای اتحاد مبارزان کمونیست را برانگیخت.
گرچه این سازمان در این سالها بسیار رشد کرده بود و چند هستهٔ کارگری داشت، هنوز از نظر اندازه قابل مقایسه با سازمان عظیمی چون کومه له نبود.
بههرحال در ۱۱ شهریور ۱۳۶۲ کومه له، اتحاد مبارزان کمونیست و تعدادی از کمونیستهای عضو پیکار و چریکهای فدائی که همزمان با بقیهٔ سازمانهای چپ، سالهای تلخ کشتار و دستگیریهای شدید توسط حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و نابودی حوزهها و هستههای حزبی و کارگری را سپری میکردند،
به تشکیل حزب کمونیست ایران اقدام کردند.
تشکیل حزب کمونیست کارگری ایران و مهاجرت به خارج از ایران
منصور حکمت، در نقد عدم پیشروی مارکسیسم انقلابی در حزب کمونیست ایران و ضرورت کارگری شدن این حزب با مشاوره رضا مقدم در دههٔ هفتاد هجری شمسی،
فراکسیون «کمونیسم کارگری» را در «حزب کمونیست ایران» تشکیل داد
که
علاوه بر این دو نفر، ایرج آذرین و کورش مدرسی را هم دربرگرفت.
همانطور که قبلاً اشاره شد، این نام نشاندهندهٔ تفاوت خط فکری آنان با جنبشهای دیگری بود که خود را کمونیست مینامیدند، اما به زعم آنها «غیرکارگری» بودند.
بعد از مدتی، حکمت به همراه دیگر اعضای بنیانگذار و عضو فراکسیون کمونیسم کارگری از این حزب جدا شدند و «حزب کمونیست کارگری ایران» را بنیان گذاشتند.
این حزب، در اوایل دههٔ ۹۰ و در اوج فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، و حملهٔ همهٔ متفکران و قشرها مختلف به کمونیسم، تشکیل شده بود و تلاش داشت که یک کمونیسم کارگری را در چپ ایران شکل بدهد.
اولین انشعاب در حزب کمونیست کارگری در اواخر دهه ۹۰ میلادی رخ داد.
در سال ۱۹۹۹ پس از دومین کنگره این حزب، قریب ۱۰۰ نفر از اعضا و کادرهای این حزب، در اعتراض به مباحث جدید این حزب، استعفا کردند.
با این وصف، حککا، که منصور حکمت اصرار داشت باید از چیزی که او «گروه فشار» و «دستگاه تبلیغ و ترویج» مینامید به یک «حزب سیاسی» واقعی تبدیل شود و با گرفتن قدرت سیاسی در ایران، زندگی مردم را تغییر دهد،
به تدریج شهرت بیشتری یافت،
بهطوریکه در کنگرهٔ سوم این حزب در سال ۲۰۰۰، منصور حکمت، سال مذکور را «سال حزب کمونیست کارگری» نامید.
به این اعتبار که این حزب اتفاق جدیدی است که در صحنهٔ سیاست ایران رخ نموده است.
منصور حکمت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر