۱۴۰۴ مرداد ۲۸, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۲۹۰)

  

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت پانزدهم

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۹۱ )

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

سحرگه مجال نمازش نبود

ز یاران کس آگه ز رازش نبود

به آبی فرو رفت نزدیک بام

بر او بسته سرما دری از رخام

معنی تحت اللفظی:

حریف

پس از محتلم شدن شبانه در عالم خواب،

می بایستی قبل از اقامه نماز صبح غسل کند و در سرمای سحرگاهی وارد حوض آبی شد.

 

سعدی در این بیت شعر، عاشق واجب الغسل را به برکه یخزده می برد تا غسل کند و بعد نماز بگذارد.

چه ریاضتی!

ملامت دشمن از سوئی، دیو پریچهره شبانه از سوی دیگر و وجوب غسل و تطهیر و نماز از سوی دیگر.

 

نصیحتگری لومش آغاز کرد

که خود را بکشتی در این آب سرد

معنی تحت اللفظی:

ناصحی او را دید و به سرنشش پرداخت که اب تنی در هوای یخبندان مرگبار است.

 

در این واویلا ست که ناگهان سر و کله نصیحتگر (دشمن) پیدا می شود، با شیشه زهر در آستین.

 

خدا را شکر که تریاک دوست حساب دشمن را خواهد رسید.

 

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر