شین میم شین
بوستان
باب سوم
در عشق و مستی و شور
حکایت پانزدهم
بخش اول
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۹۱ )
ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم
سحرگه مجال نمازش نبود
ز یاران کس آگه ز رازش نبود
به آبی فرو رفت نزدیک بام
بر او بسته سرما دری از رخام
معنی تحت اللفظی:
حریف
پس از محتلم شدن شبانه در عالم خواب،
می بایستی قبل از اقامه نماز صبح غسل کند و در سرمای سحرگاهی وارد حوض آبی شد.
سعدی در این بیت شعر، عاشق واجب الغسل را به برکه یخزده می برد تا غسل کند و بعد نماز بگذارد.
چه ریاضتی!
ملامت دشمن از سوئی، دیو پریچهره شبانه از سوی دیگر و وجوب غسل و تطهیر و نماز از سوی دیگر.
نصیحتگری لومش آغاز کرد
که خود را بکشتی در این آب سرد
معنی تحت اللفظی:
ناصحی او را دید و به سرنشش پرداخت که اب تنی در هوای یخبندان مرگبار است.
در این واویلا ست که ناگهان سر و کله نصیحتگر (دشمن) پیدا می شود، با شیشه زهر در آستین.
خدا را شکر که تریاک دوست حساب دشمن را خواهد رسید.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر