تحلیلی
از
شین میم شین
شاه و روحانیت
(بهمن قاضی)
آنچه
ما امروز در خاورمیانه شاهد آن هستیم نتیجه سیاست های دهه های گذشته است
که اکنون به ثمر رسیده اند.
خاورمیانه نا امن و بی ثبات
تضمین کننده منافع
اقتصادی سرمایه بزرگ جهانی است تا از آب گلآلود بهتر ماهی بگیرد.
وضعیت دانشجویان در کشورهای مجاور و اروپا از ایران بهتر بود.
حریف
افسار سخن را به دست باد یرگردان سپرده است:
معلوم نیست که مقایسه وضع دانشجویان کشورهای همسایه و اروپا با وضع دانشجویان ایران
چه ربطی به ناآرامی های خاورمیانه و منافع سرمایه بزرگ جهانی کذایی دارد.
ضمنا
در کشورهای همسایه و حتی اروپا
مگر دانشجویان چند در صد جمعیت کشورها را تشکیل می دهند تا تعیین کننده ثبات جوامع باشند.
حریف به دلیل بیگانگی با الفبای مارکسیسم، به اکونومیسم مبتذل پناه برده است:
ناآرامی های خاورمیانه را تضمین کننده منافع سرمایه بزرگ می پندارد.
کسی که با اشاره به اسناد تاریخی انشای خود را شروع کرده است،
از تاریخ معاصر بی خبر است:
ناآرامی های خاورمیانه کی شروع شده است؟
ناآرامی های خاورمیانه
پس از ناآرامی
های اروپای شرقی و فروپاشی سیستم سوسیالیستی و پایان نظم جهانی مبتنی بر
دو سیستم اقتصادی ـ اجتماعی (دوره معروف به جنگ سرد)
شروع شده است.
یعنی
پس از شکست سوسیالیسم و پیروزی امپریالیسم و پیوستن دول سابقا سوسیالیستی به امپریالیسم و چه بسا حتی به ناتو شروع شده است.
نتیجه سقوط شوروی و شکست جنبش کارگری ـ کمونیستی و جنبش های رهایی بخش ملی،
تشکیل دول اولیگارشیستی در کشورهای سابقا سوسیالیستی
و
تشکیل جنبش ها و چه بسا حتی دول فئودالیستی ـ فوندامنتالیستی ـ اسلامی سنی و شیعی
در کشورهای آسیا و افریقا بود.
ناآرامی های خاورمیانه شبیه ناآرامی های کشورهای جهان پس از شکست فاشیسم و پایان سرکردگی بریتانیای کبیر و تشکیل دو سرکرده جهانی جدید است:
این ناآرامی های جهانی و خاورمیانه ای هر دو در خدمت تسخیر مناطق نفوذ انگلیس و بعد اتحاد شوروی بوده است و است.
همه کشورهای