۱۴۰۴ آذر ۱۷, دوشنبه

درنگی در بیت شعری از طالب آملی


محمد طالب آملی 

 (زادهٔ ۹۹۴ در آمل – درگذشتهٔ ۱۰۳۶ هجری قمری در لاهور)

 از شاعران بزرگ پارسی و طبری سرا سدهٔ یازدهم قمری

  شاهد یکرنگی ام با دوست در معنی
که او پیمانه می نوشد که نوشش باد
و
من مستم
  طالب آملی

 
معنی تحت اللفظی:

دوستم شراب می نوشد و به عوض او، من مست می شوم
اگر این دال بر بی ریایی ماهوی من با دوست نیست،
پس چیست؟


این بیت شعر طالب آملی
احتمالا تحت تأثیر شیخ شیراز است:
دیالک تیک صورت و معنی
از دیالک تیک های مهم سعدی است که بسط و تعمیم دیالک تیک فرم و محتوا و دیالک تیک ظاهر و ذات است
.


طالب آملی چنان با دوست صمیمی و یگانه است که او شراب می نوشد و طالب آملی مست می شود.


این البته ربطی به  یکرنگی و بی ریایی ندارد.
اعجاز عشق همین است
بی دلیل نیست که عاشق به تغذیه داوطلبانه معشوق می پردازد و از سیری او
عمیقا حظ می کند و لذت می برد.


البته نیمکاسه پنهان زیر این کاسه انتظار کامگیری عمیق او  از معشوق است.


دیالک تیک داد و ستد

دیالک تیک یونیورسالی است
تار و پود قرآن کریم
مبتنی بر این دیالک تیک است:
احسان می کنی و اجر می بری
خست به خرج می دهی و زجر می بری

 

پایان

درنگی در کنفوسیوس و جهان بینی او (۳۳)

 

    

 
نام هنگام تولد
 کوین شاه
(۵۵۱ قبل از میلاد ـ  ۴۷۹ قبل از میلاد)
(عمر: ۷۱–۷۲ سال)
 
درنگی 
از
شین میم شین 

کنفوسیوس
 
گاهی رشد واقعی در سکوت اتفاق می‌افتد، درست مانند دانه‌ای که بی‌صدا زیر خاک، آینده‌ای سبز را رقم می‌زند.
در مقابل،
 ویرانی همیشه پرصداست؛ 
مثل درختی که با صدایی مهیب فرو می‌ریزد.
این یادآور قدرت سکوت و آرامش در مسیر خلق است…
در سکوت رشد کن،
 در آرامش قوی شو، 
و بگذار صدای تو کارهای تو باشد،
 نه فریادهایت.

ادامه تجزیه و تحلیل  این دعاوی کنفوسیوس:

 
۱
گاهی رشد واقعی در سکوت اتفاق می‌افتد، درست مانند دانه‌ای که بی‌صدا زیر خاک، آینده‌ای سبز را رقم می‌زند.
در مقابل،
 ویرانی همیشه پرصداست؛ 
مثل درختی که با صدایی مهیب فرو می‌ریزد.

لین ادعای کنفوسیوس نه اعتبار علمی و تجربی دارد و نه تعمیم پذیر است.

درختی و یا پلی و عمارتی که ناگهان فرو می ریزد، بر خلاف تصور کنفوسیوس،

تعییرات کمی تدریجی درازمدتی را از سر گذرانده است و سقوط آن پس از رسیدن تغییرات کمی به حد عینی معینی به صورت تحول کیفی جهشی و ناگهانی صورت می گیرد.

این در مورد رشد و نمو و بنای پل و ساختمان و غیره هم صدق می کند.

بنای پلی و رشد دانه ای و نوزادی 

یکشبه صورت نمی گیرد.

آنهم از گردنه دیالک تیک کمیت و کیفیت می گذرد.

مثال:

 جوشیدن ناگهانی آب و تبخیر آن و یا انجماد  آب نیز چیزی جز گذار از تغییرات کمی به تحولات کیفی نیست.   

۲
این یادآور قدرت سکوت و آرامش در مسیر خلق است

این ادعای کنفوسیوس فاقد ارزش علمی و تحربی و واقعی است.

اتفاقا قضیه درست بر عکس تصور او ست:

در دیالک تیک کمیت (تعییرات تدریجی آرام) و کیفیت (تحول جهشی و ناگهانی) 

نقش تعیین کننده از آن کیفیت است.

سعدی هم از این حقیقت امر عینی و علمی (مارکسیستی) خبر داشته است:

اسب تازی، اگر ضعیف بود

باز هم از طویله ای خر، به

معنی تحت اللفظی:

یک (کمیت) اسب تازی مردنی (کیفیت)، صدها بار بهتر از یک طویله (کمیت) مملو از خر (کیفیت)  است.

۳
در سکوت رشد کن،
 در آرامش قوی شو، 
و بگذار صدای تو کارهای تو باشد،
 نه فریادهایت.

 رشد و زوال 

مبتنی بر قانون دیالک تیکی است که ذکرش گذشت.

یعنی

ربطی به سکوت و صدا ندارد.


ادامه دارد.