۱۴۰۴ مهر ۱۱, جمعه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۵۴۰)

      https://img2.chinadaily.com.cn/images/202005/27/5ece2147a310a8b2fa4bc20c.jpeg  


میم حجری



تخیل توانگر کند فرد را
خبر کن حریف جهانگرد را.

 
 به عوض دادن شعار توخالی
پیش به سوی کسب شعور علمی و انقلابی



دیدن از نزدیک بس دشوار است،
همانطور که درک کردن یک جریان تاریخی در درون آن دشوار است.
حریف


دیدن از نزدیک
اتفاقا
سهل و آسان است.
موضوع شناخت (عردوغان و نتان و بن سلمان و این و آن)
هر چه نزدیکتر باشد
برای ارگان های حسی (چشم و گوش و دست و غیره)
مرئی تر و مسموع تر و محسوس تر خواهد بود.
اشکال کار
در این است که با شناخت حسی نمیتوان به کشف حقیقت نایل آمد.
برای اینکه حقیقت در اعماق است و برای اعضای حسی غیرقابل دسترس است.
برای کشف حقیقت
به فلسفه علمی (مارکسیسم ـ لنینیسم) نیاز است.
شناخت حسی
در بهترین حالت
 به این نتیجه می رسد که زمین ساکن و مسطح است و خوزشید دور زمین می گردد.
شناخت حسی
 به این نتیجه می رسد که
عردوغان و نتان و بن سلمان
تحفه نطنزند و آورنده آب و ابادی و آزادی به ایران و ایرانیان و ترکیه و عربستان و ترکان و اعراب


 
بیچاره مردم ترکیه
ظاهرا نمی دانند که عردوغان
اگر بدتر از نتان نباشد
بهتر ازا و نیست.

« دومین شب پیاپی که مردم آزاده جهان بیدار مانده اند»
خروش اعتراضی و حمایت از غزه از اروپا تا امریکا، از آسیا تا کشورهای عربی بشدت جریان دارد و شریفترین ملتهای جهان با اعتراضشان در حمایت از کشتی های محاصره شکن غزه برآمدند.
سالها سرگرم خود شدیم و هندوانه زیر بغل هم گذاشتیم و توهم زدیم کل جهان بیشعور است و فقط ما هستیم که آدمیم…
تا اینکه سیر حوادث و رسیدن به «روز واقعه» ما را با این حقیقت تلخ روبرو کرد که احتمالا تصورمان برعکس بود!!


سالها سرگرم خود شدیم و هندوانه زیر بغل هم گذاشتیم و توهم زدیم کل جهان بیشعور است و فقط ما هستیم که آدمیم
سیاحان
محتوای این جمله سیاحان ظاهرا نوعی انتقاد از خود و امثال خود است
 سیاحان
خیال کرده اند که بشریت بیشعور است.
سؤال از سیاحان این است که
 شعور چیست و بیشعور کیست؟
معیار عینی و علمی برای باشعوری و بیشعوری چیست؟
مگر تظاهرات به طرفداری از چیزی ویا به مخالفت با چیزی
به معنی باشعوری است و خودداری از تظاهرا به معنی بیشعوری است؟
ممد رضا خیال می کرد که ازادی زنان می نی ٰوپ پوشی است
باشعور بود و یا بیشعور؟
بعضی ها خیال می کنند که معیار اخوت و وحدت
عقیده مذهبی است
حضرا ت باشعورند وی ابیشعور؟
ضمنا
ضد دیالک تیکی بیشعورکه آدم نیست.
ضد دیالک تیکی آدم چیست؟

اظهارات کلیدی ولادیمیر پوتین در جلسه عمومی باشگاه والدای:
 ما باید برای هر چیزی آماده باشیم.
 ما در زمانی زندگی می‌کنیم که همه چیز در حال تغییر است، و خیلی سریع.
 مسائل چندقطبی در جهان امروز شایسته توجه ویژه است.
 جهان چندقطبی بسیار پویا است؛ پیش‌بینی تغییرات گاهی غیرممکن است و نیاز به پاسخ سریع دارد. در دنیای امروز، باید به دنبال نکات مشترک باشیم.
 هرگز پیش از این، این همه کشور در صحنه جهانی به دنبال تأثیرگذاری بر اوضاع جهان نبوده‌اند.
 هرگونه راه‌ حلی در جهان تنها بر اساس توافق‌هایی که همه یا اکثریت را راضی کند، امکان‌پذیر است؛ در غیر این صورت، غیرقابل اجرا هستند.
 روسیه آماده همکاری با شرکای غربی خود بود، اما آنها تمایلی به کنار گذاشتن کلیشه‌ها نشان ندادند. غرب تمایلی به دست کشیدن از هژمونی خود نشان نداد و تسلیم وسوسه قدرت مطلق شد.
 تمام تلاش‌ها برای دیکته کردن رفتار به کشورهای دیگر با شکست مواجه شده است. هیچ نیرویی در جهان وجود ندارد و هرگز نخواهد داشت که رفتار  را به همه دیکته کند.
 منافع کشورها هرگز کاملاً بر هم منطبق نمی‌شوند. کل تاریخ روابط بین‌الملل، مبارزه‌ای بین کشورها برای منافع خودشان است.
 جهان، علیرغم تشدید درگیری‌ها، همچنان منسجم و به هم پیوسته است. کشورها باید هنگام حل مشکلات و درگیری‌ها، دیدگاه‌های یکدیگر را در نظر بگیرند..
 ز نظر تعداد اقدامات تنبیهی، که با شرمندگی تحریم نامیده می‌شوند، روسیه رکورددار مطلق در جهان است. روسیه بالاترین درجه مقاومت در برابر تحریم‌ها را نشان داده است. اقدامات تنبیهی علیه روسیه کاملاً شکست خورده است. برخی کشورها می‌خواهند شکست استراتژیکی را به روسیه تحمیل کنند تا مردم آن را رنج دهند؛ وقت آن است که آنها آرام شوند.
 من مطمئنم که شاهد یک رنسانس در هنر دیپلماسی خواهیم بود. بریکس و دیگر همکاری های منطقه‌ای با روحیه دیپلماسی قرن بیست و یکم در حال گسترش هستند. گرایش‌های «بلوک‌گرایانه» در دنیای مدرن، نابهنگام و بی‌مورد هستند.
 اروپا قرن‌ها پیش ایده دشمنی با روسیه را ابداع کرد؛ سیاست نخبگان اروپایی چیز جدیدی نیست. هیچ‌کس شکی ندارد که واکنش روسیه به نظامی‌سازی اروپا دیری نخواهد پایید. اگر کسی می‌خواهد با روسیه رقابت کند، بگذارید تلاش کند.
 اگر امنیت یک زخم به قیمت زخم دیگری تضمین شود، هیچ امنیتی برای هیچ‌کس وجود نخواهد داشت. تنها کار مشترک و پرزحمت کشورها می‌تواند مشکلات امنیتی قرن حاضر را حل کند. امنیت بشریت به توانایی آن در پاسخگویی به چالش‌ها بستگی دارد. امنیت در جهان امروز پدیده‌ای پیچیده‌تر از گذشته است. مهم است که تشخیص دهیم امنیت یک آرمان مشترک است؛ پاسخی که تنها از طریق همکاری جمعی می‌تواند زاده شود.
 سازمان ملل متحد با چالش‌های زیادی روبرو است، اما هیچ چیز بهتر از سازمان ملل متحد امروز نیست. جهان تلاش‌هایی را برای اتحاد، تحمیل یک مدل جهانی که مغایر با فرهنگ اکثر ملت‌ها بود، تجربه کرده است. جهان وارد یک دوره طولانی جستجو شده است، که عمدتاً موضوعی برای جستجو و کاوش بوده است. سازمان ملل متحد فرهنگ‌ها و سنت‌های بسیاری را جذب کرده و قبل از جهان چندقطبی شده است. در تطبیق سازمان ملل متحد با واقعیت‌های مدرن، مهم است که هدف اصلی این سازمان تحریف نشود.
 دولت فعلی ایالات متحده بر اساس منافع کشورش عمل می‌کند؛ این یک رویکرد منطقی است. روسیه حق خود را برای هدایت منافع ملی خود محفوظ می‌دارد. روسیه به دنبال احیای کامل روابط با ایالات متحده است. در روابط بین کشورها تناقضاتی وجود دارد، اما این طبیعی است.
 بسیاری از نهاد های بین‌المللی معنای خود را از دست داده‌اند و رو به زوال رفته‌اند. سازمان امنیت و همکاری اروپا به مجمعی برای بحث در مورد حقوق بشر در فضای پس از شوروی تبدیل شده است. سازمان همکاری شانگهای و بریکس در حال کسب نفوذ جهانی هستند. کشورهای بریکس شرکای طبیعی هستند؛ منافع مشترک آنها را گرد هم آورده است.
 وضعیت غزه یک رویداد هولناک در تاریخ مدرن بشر است. روسیه آماده است تا از پیشنهاد ترامپ در مورد غزه حمایت کند.



اسکندر
خیال میکند که پوتین علامه است و لاطائلات پوتین را آیه به ایه به خورد خلایق میدهد.
پوتین
نه شعور دارد
نه شخصیت
 و
نه شرم.
پوتین فرقی با لاشخورها دیگر ندارد.
پوتین
اصلا سواد ندارد تا معنی قطب و قطب زاده و جهان سه قطبی  را بداند.
جامعه و جهان ایدئآل پوتین چه جامعه و جهانی است؟
بهترین رفقای پوتین کیانند؟
طبقه حاکمه در روسیه کیست؟
جنگ ها در قرن ۲۱
پس از فروپاشی سوسیالیسم رئال
فاقد محتوای طبقاتی و فرماسیونی ـ اقتصادی اند
جنگ های مافیایی اند
زرگری اند



آنچه که ساده و عامیانه  می نماید،
اندیشیده و حساب شده و برنامه ریزی شده است.
ایرانیان در این ۴۰ سال رشد کرده اند.
چه بسا ره صدساله رفته اند.
سانترالیزه کردن سیدعلی
اولا
واکنشی بر تحقیر و تضعیف او به مثابه رهبر جمهوری
توسط رسانه های امپریالیستی ـ صهیونیستی و اوپوزیسیون قلابی است
ثانیا
واکنشی به چاپلوسی های سران دول امپریالیستی به مش دونالد است
ثانلثا
واکنشی به به سلف سانترالیزاسیون (هندوانه زیر بغل خود جپاندن کودکانه مداوم مش دونالد) است   
گزارشات مکرر راجع به توان دفاعی نیروهای مسلح ایران توسط سران دولت و ارتش و سپاه
در پی هفت فرمان سیدعلی است:

هفت تکلیف راهبردی برای ملت سرافراز ایران

سیّدعلی خامنه‌ای
(۳ مرداد ۱۴۰۴)
 
فرمان هفتم:
۷
 و حفظ شور و شوق و شعور انقلابی

 وظیفه‌ی یکایک ما و بویژه جوانان است.

https://hadgarie.blogspot.com/2025/09/blog-post_20.html





حضرات اسرافیل و ایرادات آنچنانی اش.
 مگر از خود حضرت عزرائیل چند نفر در کشتی بوده است؟
مگر خود حضرت اسراقیل ایرانی نیست.
 چرا خودش  و هوادارانش  نبوده اند؟
 نکند به هولوکاوست غزه معترض نباشند؟


در دوران حکومت استالین، حتی یک پنی هم افزایش قیمت در کشور رخ نداد. برعکس، هر سال قیمت مواد غذایی، کالاهای صنعتی و به طور کلی کالاهای مصرفی کاهش می‌یافت. این یک واقعیت است، اعلیحضرت، یک واقعیت! هیچ ضد شوروی نمی‌تواند این را انکار کند! زیرا سیستم حکومتی که او به عنوان رئیس دولت تأسیس کرد، در جهت بهبود معیشت مردم بود.
روحش شاد!
ترجمه از ترکی آذربایجانی...
استالینیست ها و تروتسکیست ها با ترجمه های شان از ترکی علی پف و عردوغانف
ما را کشتند.
در دوره حکومت کذایی استالین
در همین اوکراین که هم اکنون لت و پار می شود
میلیون ها تن از قحطی مرده اند
یعنی
اصلا نان نبوده تا قیمتش   افزایش یابد


یکی میاد میگه اگر چهار روز دیگه ادامه میدادیم چیزی از اسراییل باقی نمیماند. خب چرا ادامه ندادید تمام کنید؟!! اونم بمب اتمش را گذاشته ترشی بندازه؟
یکی دیگه میگه با بک‌موشک ۱۶ خلبان را زدیم!! تعدادشان را میدانید اما اسم یک کدامشان را نمیدانید؟ با کدام سند و‌ مدرک؟
یکی دیگه میگه حتی از ساعت حمله هم باخبر بوده در اماده باش کامل بودیم. مجری میپرسه پس چرا فرماندهان در خانه شان زده شدند؟ جواب میده چون همه کارهاشون را کرده بودند و دیگر کاری نمانده بود و در خانه استراحت میکردند!!
اینها قراره کشور را حفظ کنند؟ اگر اینطور باشه که بدبخت شدیم رفت
سیاح

سازمان اطلاعات ج اسلامی را نباید دستکم گرفت
نه تنها اسامی خلبان های اعزرائیل را می دانست
بلکه حتی آدرس شان را می دانست
ضمنا هشدار می داد که هر کس با ما در افتد «بر او آن رود که بر باخه رفته است.» (ملیله و دمنه)
ضمنا مرکز تجمع خلبان ها را زده است
حساس ترین مراکز علمی و پژوهشی ـ سیبرنتیکی ـ نظامی عزرائیل را زده است.
واکنش جمهوری اسلامی به تجاوزات اخیر
راسیونال و تحسین برانگیز بوده است.
سپاه می داند که هنوز اول ماجرا ست.
فقط می توان به سپاه و بسیح و اطلاعات و غیره فخر کرد



بیرون زِ تو نیست هرچه‌ در عالم هست
در خود بطلب هرآنچه خواهی که توئی
" مولانا "

واقعا؟
هر چه هست در خود ما ست؟
هولوکاوست غزه در خود سکنه غزه است؟
بستگی به خود سکنه غزه دارد؟

نه.
 زیربنای اقتصادی = مناسبات تولیدی = حاکمیت طبقاتی.
 مناسبات تولیدی چیست
و
 ضد دیالک تیکی اش چیست؟
حضرت کیومرث
مثل بقیه حضرات
 انشاء می نویسند.
برای اینکه تعریف مارکسیستی مفاهیم را نمی دانند و نمی خواهند بدانند.
ما ۲۵ سال است که تعریف این مفاهیم را از عالی ترین دایرة المعارف های مارکسیستی ترجمه و منتشر می کنیم
و
احدی نمی خواند

حضرت اسرافیل مهمترین پیش شرط امپریالیسم امریکا را فراموش کرده است:
دادن مواد رادیو اکتیو غنی شده به مش دونالد را


صداقت به چه معنی است و صادق چه مشخصه ای دارد؟
ریا که ضد دیالک تیکی صداقت نیست.
ریا
ضد دیالک تیکی یکرویی و رک گویی و غیره است.

ریا اصلا چیست؟
ریا که بد نیست.
همه موجودات جهان
اهل ریا هستند
 تا
هم قادر به شکار باشند
و
هم
شکار نشوند.
ریا در طبیعت
استتار نامیده می شود.
مثلا گلی که خود را به شکل بلبلی در می اورد
گربه ای که خود را باد میکند و به شکل شیری در می اورد


در رسانه های روسی
خبر از حمله قریب الوقوع به ایران می دهند
به نظر ما
قرار است که اول ونزوئلا را به خرابات شام تبدیل کنند
بعد
به ایران بپردازند
و
بعد به روسیه و چین

پلیس گشتاپوی پاریس.
تصور کنید, ما الان در جهانی زندگی می‌کنیم که در آن ممکن است به خاطر گفتن «کودکان را نکشید» دستگیر، از کار معلق یا حسابی کتک بخوریم، چرا؟ چون ممکن است احساسات قاتلان را جریحه‌دار کنیم.
دور دور جنایتکاران است و باید این وضع را دگرگون کرد.
فلسطین را آزاد کنید
لطفی
پلیس گشتاپوی پاریس.
لطفی

این عنوان لطفی
رئالیستی (مبتنی بر واقعگرایی)  نیست
ولی راسیونالیستی (مبتنی بر خردگرایی) است.
دولت فرانسه
دولت نازی ها و فاشیستی ها نیست.
دولت فرانسه
دولتی امپریالیستی است.
فاشیسم روی دیگر امپریالیسم است که اگر در تنگنا گیر افتد، نشان خلایق می دهد.
دولت فرانسه
 اما نماینده سرمایه مالی  است که مهم ترین و انگل ترین و مرتجع ترین و فاسد ترین قشر بورژوازی انحصاری (امپریالیستی) است.
پروردگار ماکرون و مرتس و دونالد و غیره
سرمایه مالی و یا بانکی است.
مرتس از مدیران بلک راک (؟) بوده است و یکشبه میلیونر شده و هواپیمای شخصی دارد.
همین سرمایه مالی
حامی اصلی نازیسم و فاشیسم هم بوده است
در حرب کارگری هیتلر و ترامپ
طبقه کارگر نماینده ندارد
فقط سرمایه والی همه کاره است.
دلیل ارادت همه سران همه کشورها به دونالد و نتان و غیره
 هم تعلق عیمق  آنها به سرمایه مالی است.
دولت ترامپ و نتان و غیره
نتیجه ذوب سرمایه مالی در دولت است.
سرمایه انحصاری ـ دولتی
به قول لنین
که
یادش به یاد باد
نفرین به باد
باد
نفریب برآنکه رسم ستم را نهاد
باد


جامعه
 یک مفهوم است.
مفهوم چیست؟
 جامعه
 یک مفهوم فلسفی است.
مفاهیم تعریف استاندازد دارند.
جامعه را نمیتوان به میل و هوس خود «تعریف» کرد و تحریف نکرد.
جامعه بسان عمارتی است.
 شالوده عمارت چیست؟


زشتی دنیا به دلیل وجود آدم های بد نیست
به دلیل سکوت آدم های خوب است
حریف هنرپیشه

آدم ها را نمی توان به طبقه خوب و طبقه بد طبقه بندی کرد و خودفریبی و عوامفریبی نکرد.
برای اینکه خوبی و بدی رابطه دیالک تیکی با هم دارند.
در نتیجه
 به همدیگر تبدیل می شوند.
خوب امروز، بیشک بد فردا
و
بد امروز بیشک خوب فردا می شود.
خوبی و بدی
نسبی اند و نه مطلق.
موقتی اند و نه دائمی و ابدی و ازلی.
ضمنا
چرا وبه چه دلیل
«زشتی دنیا به دلیل وجود آدم های بد نیست»؟
مثال:
عدم و وجود امثال نتان و دونالد و پینوچه و  بوش و بلر و غیره یکسان است؟
سکوت چیست؟
سکوت در دیالک تیک سخن و سکوت وجود دارد.
اگر خوبان کذایی دیوار سکوت را بشکنند و سخن بگویند
معجزه که نمی شود.
بخش مهمی از بشریت در سخن است
و
جهان در تظاهرات عظیم است
ولی
 هولوکاوست در غزه و غیره
بی اعتنا به شکست سکوت
همچنان  برپا ست


هر جامعه‌ای در مسیر تاریخ خود یا به سوی آگاهی می‌رود یا در تاریکی ناآگاهی باقی می‌ماند.
ملتی که آگاه باشد، هیچ قدرتی نمی‌تواند او را به ابزار مطامع شخصی و گروهی تبدیل کند.
 این آگاهی است که انسان را از بنده بودن به شهروند بودن می‌رساند.
در جوامعی که مردم ناآگاه نگه داشته می‌شوند، قدرت‌مداران تنها با زور و اسلحه حکومت نمی‌کنند؛ آن‌ها از زبان دین، سنت و باورهای مقدس نیز سود می‌برند. وقتی مردم آموزش و بصیرت نداشته باشند، هر شعاری به نام خدا، ایمان یا سنت، می‌تواند آنان را به اطاعت کورکورانه وادارد. اما تفکری که انسان را به عدالت، پرسشگری و برابری دعوت می‌کند، هرگز با استبداد سازگار نیست.
ملت آگاه می‌فهمد که عدالت اجتماعی، آزادی بیان و حقوق برابر، ارزش‌هایی‌اند که نه تنها با عقل و دانش همخوانی دارند، بلکه با روح راستین ایمان نیز در تضاد نیستند. چنین ملتی فریب کسانی را نمی‌خورد که به نام دین یا سنت، آزادی و ثروت مردم را غصب می‌کنند.
در مقابل، ملت ناآگاه به آسانی به خدمت گرفته می‌شود: امروز با شعار مذهبی، فردا با وعده نجات اخروی، و پس‌فردا با ترس از گناه. این ملت است که بار استبداد را به دوش می‌کشد، بی‌آنکه بداند چرا عقب مانده و چرا فقر و تبعیض پایان نمی‌یابد.
راه رهایی، در دانش، آزادی اندیشه و مشارکت مردم است. وقتی شهروندان پرسشگر شوند و حقیقت را از تبلیغ تشخیص دهند، دیگر هیچ قدرتی ـ چه با زر، چه با زور و چه با زبان دین ـ نمی‌تواند آنان را به بندگی بکشاند.


هر جامعه‌ای در مسیر تاریخ خود یا به سوی آگاهی می‌رود یا در تاریکی ناآگاهی باقی می‌ماند.
ملتی که آگاه باشد، هیچ قدرتی نمی‌تواند او را به ابزار مطامع شخصی و گروهی تبدیل کند.
 این آگاهی است که انسان را از بنده بودن به شهروند بودن می‌رساند.
حضرت کیومرث

همه این حرف های حضرت کیومرث
فقط به ظاهر حقیقی اند
ولی ماهیتا باطل اندر باطل اند.

جامعه چیست؟
جامعه مبتنی بر چیست؟
نیاکان ما خیال می کردند که جامعه روی شاخ نریانی قرار دارد.
این شاخ نریان استعاری چیست؟
یعنی پایه و اساس و شالوده جامعه چیست؟


سگ رباتیک نارنجک‌انداز
فرماندهی تیپ ۷۴ نیروی زمینی فرماندهی جنوبی ارتش آزادی‌بخش خلق چین، سگ رباتیک را به میدان تیر برد تا شلیک با «بازوکا» را ارزیابی کند




فرد به تنهایی وجود ندارد
میمون ایزوله و تنها
حتی
میمون نیست.
چه رسد به بشر ایزوله و تنها.
فرد
اولا
در دیالک تیک فرد و جامعه وجود دارد
و نقش تعیین کننده در این دیالک تیک
از آن جامعه است.
فرد
ثانیا
در دیالک تیک عضو و طبقه وجود دارد
و نقش تعیین کننده در این دیالک تیک
از آن طبقه است.
هیچ چیز به تنهایی وجود ندارد
از ذرات تا کاینات

بُرد دزدی را سوی قاضی عَسَس
خلق بسیاری روان از پیش و پس
گفت قاضی کاین خطاکاری چه بود ؟
دزد گفت از مردم آزاری چه سود ؟
گفت، بدکردار را بد کیفر است
گفت، بدکار از منافق بهتر است
گفت : هان ، بر گوی شغل خویشتن
گفت، هستم همچو قاضی راهزن
گفت، آن زرها که بردستی کجاست ؟
گفت، در همیان تلبیس شماست
گفت، آن لعل بدخشانی چه شد ؟
گفت، می‌دانیم و می‌دانی چه شد
گفت، پیش کیست آن روشن نگین ؟
گفت، بیرون آر دست از آستین
دزدی پنهان و پیدا، کار توست
مال دزدی، جمله در انبار توست
تو قلم بر حکم داور می‌بری
من ز دیوار و تو از در می‌بری
حد به گردن داری و حد می‌زنی
گر یکی باید زدن، صد می‌زنی
می‌زنم گر من ره خلق، ای رفیق
در ره شرعی تو "قطاع الطریق"
می‌برم من جامهٔ درویش عور
تو ربا و رشوه می‌گیری به زور
دست من بستی برای یک گلیم
خود گرفتی خانه از دست یتیم
من ربودم موزه و طشت و نمد
تو سیه‌دل مدرک و حکم و سند
دزد جاهل، گر یکی ابریق برد
دزد عارف، دفتر تحقیق برد
دیده‌های عقل، گر بینا شوند
خود فروشان زودتر رسوا شوند
دزد زر بستند و دزد دین رهید
شحنه ما را دید و قاضی را ندید
من به راه خود ندیدم چاه را
تو بدیدی، کج نکردی راه را ؟
می‌زدی خود، پشت پا بر راستی
راستی از دیگران می‌خواستی
دیگر ای گندم نمای جو فروش
با ردای عُجب، عیب خود مپوش
چیره‌دستان می‌ربایند آنچه هست
می‌بُرَند آنگه ز دزد کاه، دست
در دل ما حرص، آلایش فزود
نیت پاکان چرا آلوده بود؟
دزد اگر شب، گرم یغما کردن است
دزدی حکام، روز روشن است
حاجت ار ما را ز راه راست برد
دیو، قاضی را به هرجا خواست برد
پروین اعتصامی



خلایق خیال می کنند که افلاطون بیشتر از سعدی و سیدعلی سواد دارد
به همین دلیل خرافات او را مکرر منتشر می کنند و نه معلومات سعدی و سیدعلی را.
ضد حقیقت که دروغ نیست.
چیست؟
ضد دروغ که جقیقت نیست.
ضد دروغ راست است.
راستگویی که به معنی حقیقت گویی نیست.
راستگویی
به معنی ساده لوحی است.
راستگویی که هنر نیست
اصلا
منظور از دوست چیست؟


در کتاب  «انسان در جستجوی معنی» ویکتور فرانکل می‌گوید:
 حتی در سخت‌ترین لحظه‌ها هم اگر انسان معنی و هدف پیدا کند، می‌تواند زنده بماند و امید را حفظ کند.

فرانکل کشیش بوده است.
به همین دلیل
نه معنی معنا را می داند و نه منبع معنا را.
نه معنی امید را می داند و نه معنی هدف را.


دقیقا.
هر دو جناح و حزب و دار و ددسته و گرایش و غیره
نماینده طبقه حاکمه واحدی اند.
در بهترین حالت
 نظرات متفاوتی راجع به مسئله ای دارند
ولی وقتی پای منافع استراتژیکی طبقه حاکمه مربوطه
 به میان آید،
تفاوت های عقیدتی و معرفتی
 دود می شوند و می روند به عرش اعلی» (مش قاسم)


آره.
 ولی چه باید کرد.
ترامپ و نتان و مجانین دیگر
سودای انحلال سازمان ملل را در سر خالی از مغز خود  دارند.
میخواهند جامعه بشری را به جنگل مبدل کنند
تمدن به توحش تبدیل شود
و
قانون جنگل جای قوانین بشری را بگیرد:
حق با کسی باشد  که گردنش کلفت تر و  زورش بیشتر است.
جنگ که تنها راه حل نیست.
شعار ج خ چین و پزشکیان
حل مسائل از طرق مسالمت امیز است
اینکه امپریالیسم
نوشداروی خود را در کاسه سر جوانان بشر می نوشد
مسئله دیگری است
ج خ چین و پزشکیان  هم می دانند
به همین دلیل
مدافعه از منافع خود را سازمان داده اند.
انتقادات اسکندر
اعتبار علمی ندارند
اصلا معلوم نیست که اسکندر و اسرافیل و ارش و غیره در پی چیستند
بحث هم که نمی کنند تا ماهیت شان روشن شود


  پهبادهای روسی بر فراز دول ناتو
 حتما نباید توسط روسیه   شلیک شده باشند.
مثال:
پهباد شاهد که در لهستان به خانه ای اصابت کرد
نه توسط ارتش روسیه، بلکه توسط واحد نظامی امریکایی ـ اوکراینی
شلیک شده بود.
تا بهانه ای برای کشاندن ناتو به جنگ گردد.
تکنولوژی جدیدی که در امریکا توسعه داده شده است:
پهباد شاهد ارسالی از روسیه به اوکراین را  مانی پولیزه می کنند و به سوی لهستان می فرستند.



«صهیونیسم مادر همه بدی‌هاست. آنها قصد دارند با استفاده از فساد و باج‌گیری، جهان را کنترل کنند. ماسون‌های آزاد همان صهیونیست‌ها هستند.»
ملک فیصل قبل از ترورش سعی کرد به جهان اسلام در مورد صهیونیسم هشدار دهد.

فیصل سواد فلسفی نداشته است.
صهیونیسم یک مفهوم فلسفی است.
صهیونیسم
تعریف فلسفی دارد.
صهیونیسم
ایده ئولوژی بورژوازی یهود است
این ادعا که صهیونیسم مادر همه بدی‌هاست.
خرافه ای بیش  نیست.
بخش اعظم یهودیان مخالف صهیونیسم  اند.
مثلا یهودیان توده ای در ایران
یهودیان کمونیست در جهان

طبقه حاکمه در اسرائیل
 سرمایه مالی (اولیگارشی مالی) است که ارتجاعی ترین و مهمترین  قشر بورژوازی انحصاری است
دولت کنونی در اسرائیل و مسحیت صهیونیست در امریکا و اروپا
شبیه حجتیه در ایران است:
 اضمحلال جامعه بشری را از تورات بیرون کشیده اند و می خواهند عملی اش سازند
میخواهند که جهان را جهنم کنند تا منجی موعود ظهور کند و کار را تمام کند.
بدبخت اند.
دیوانه اند.
خر و خردستیزند








گفت چگونه‌ای؟!
گفتمش: گویی بر قایقی نشسته‌ام
میانه‌ی دریای بی‌ساحل
در آرامشی موقتی و عمیق
که نوید طوفانی سهمگین میدهد
نه سکانی‌ در دست
نه بادبانی بر باد
نه پارویی بر آب
و نه حتی پرنده ای در آسمان
که امید را زنده کند.

حال زندگی‌ام اینگونه است...!!!
#علی_سید_صالحی
بگو علافم و خودت را راحت کن

جهان بی عشق چیزی نیست
جز تکرار یک تکرار⁩
شهلا

منظور از عشق چیست؟
عشق یکی از مفاهیم دیرآشنای گل و گشاد است
عشق خورجین واژه است  که هر کس هر چه میخواهد میتواند در آن بچپاند و به خورد هر رهگذری بدهد.
عشق
تعریف روشن ندارد.
وقتی شاعری حرفی برای گفتن ندارد
دنبال دل و عشق و دلبر و معشوق می رود.
عشق
در دیالک تیک عشق و نفرت وجود دارد و نه به تنهایی
معشوق امروز خواه و ناخواه منفور فردا ست
خردگرایان دنبال دوست می گردند و نه دنبال عاشق و معشوق
دوست اما حکم کیمیا دارد
به همین دلیل بازار عشق گرم است


اسکندر و دعاوی کج و کوله  اش:
ایراد این حرف پزشکیان کجا ست:
 «ما آماده‌ایم تمام سلاح‌های خود را کنار بگذاریم، به شرط آنکه اسرائیل هم سلاح‌های خود را کنار بگذارد و یک سازمان بین‌المللی (سازمان ملل) بیاید و در منطقه امنیت تامین کند.»؟
این حرف را سران اتحاد شوروی هم سالها قبل خطاب به امپریالیسم زده اند
خلع سلاح هسته ای همگانی
شعار سانترال احزاب کمونیست در جهان بوده است
مگر خط مشی ج ک چین چیست
اگر تقویت سازمان ملل نیست؟



سرمایداری را پنجاه در صد دلالان به دست دارند که در تولید سهمی ندارند .
مشد احمد

اولا سرمایه داری و نه سرمایداری.
ثانیا
دلالی ربطی به تجارت ندارد.
ثالثا
تولید به تنهایی وجود ندارد.
هیچ چیز به تنهایی وجود ندارد.
سعدی پیشایپش گفته است:
ساختار همه چیز دیالک تیکی است:
گل و خار
و
گنج و مار
و
غم و شادی
به هم اند.
نابرده رنج
گنج میسر نمی شود
دیالک تیک رنج و گنج.

تولید
در دیالک تیک تولید و توزیع
وجود دارد.
تجارت از زیرمفاهیم توزیع است.
اگر تجارت نباشد
تولید نه میسر می شود و نه معنی پیدا میکند.
تجارت یک رشته اقتصادی صرفنظرناپذیر است.
دلالی چیز دیگری است.
دلال
 معامله میان موجر و مستأجر را
میان فروشنده و مشتری را
امکان پذیر می سازد
یعنی میان خریدار و فروشنده رابطه برقرار می کند.
خواستگاری هم نوعی دلالی است.
دلالی در شیمی کاتالیزاسیون نامیده می شود.
کاتالیزاتور ویا کتالیزور
واکنش های شیمیایی را تسریع می کنند
بدون اینکه خودش  تغییر یابند
جنس شان عمدتا از پلاتین است.
تکه چوبی هم می تواند یخ زدن آب را کاتالیزه (دلالی) کند



نه فقط علیه ما. همین عردوغان دستش به خون خلق کرد آلوده است. حتی کرد بودن این خلق را انکار میکند و کردها را ترک های کوه نشین جا می زند

خبرنگار الجزیره: درگیری‌ شدید بین ارتش اسرائیل و نیروهای مقاومت در اطراف بیمارستان الشفاء در مرکز شهر غزه رخ داده است
یک تانک در غزه مورد اصابت موشک ضد تانک قرار گرفته است.این درگیری منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از سربازان اسرائیلی شد.
بالگردهای نظامی مجروحان را به چندین بیمارستان در تل‌آویو و بئرسبع منتقل کردند.
ترامپ
دیشب
با نتان یابو
یک میلیون کفتر صلح پرواز دادند
 و
با باتوم  اولتیماتوم  به سر و کله حماس کوبیدند.
حماس باید تسلیم شود
و خلع سلاح شود
بعد مورد عفو و بخشش ملوکانه قرار گیرد و از غزه بیرون رود
و
جای حماس را
تونی بلر بگیرد
 و نه حتی مشد عباس.
حماس هم به اولتیماتوم  حضرات
یا بمب و موشک  جواب می دهد.
ترامپ خیال می کرد
که
 حماس
سیدعلی است تا از ترس بمب اتم
تن به آتش بس دهد.
حماس از بمب اتم هراس ندارد
چون انفجار بمب اتم در غزه همان و فاتحه ای بر اسرائیل همان.
این هم یکی از اهداف اصلی حماس است
عدو شود سبب خیر
اگر خدا خواهد

آره. فاشیست اند و وقتی نازی ها یهودی ها را لت و پار می کردند ترک ها به جان ارامنه افتاده بودند و مثل آلمانی ها دو بار جنک جهانی به راه انداختند و هر دو بار هم شکست خوردند

احمد کسروی
یکی از مفتخواری هایی که با آن دست به گریبانیم، دست به دست کردن کالا توسط بازرگانان است.
 این گروه آزمند در بازار جا گرفته اند و با یک میز و یک چوتکه و تلفون، صندوق پول می اندوزند. کارشان چیست؟ آیا می ریسند؟ می بافند؟ می دوزند؟ می سازند؟ می کارند؟ خیر! هیچ یک از این ها نیست.
کالاهایی که دیگران مُهَیا و آماده کرده اند تا به دست خانواده ها برسد و صرف زندگی کنند؛ اینان به دست آورده و در انبارها نگهداشته اند ، و هر کالایی را این یکی مبلغی بر آن می افزاید و به دیگری می فروشد و آن دیگری چیزی می افزاید و به سومی می فروشد...بدین سان کالاها را انبار کرده و دست به دست می گردانند. آیا این مفتخواری نیست؟ از این کار چه سودی به زندگانی مردم می رسد؟ آیا راه صحیح بازرگانی این است؟
کار آنان درست مانند آن است که در زمان ناامنی، عده ای تفنگ بر می داشتند و سر گردنه ها، راه بر کاروانیان می بستند و تا پول هنگفت یا کالای ارزشمندی نمی گرفتند، راه را باز نمی کردند... این بازرگانان همان کار را می کنند، و تنها فرق آنها این است که آنان سر گردنه ها را می گرفتند و اینان در کاروانسراها و تیمچه ها خزیده اند. آنان تفنگ می داشتند و اینان ابزاری دیگر...
"احمد کسروی- از کتاب کارو پیشه و پول، گفتار دوم، چاپ یکم، سال1323"


احمد کسروی
یکی از مفتخواری هایی که با آن دست به گریبانیم، دست به دست کردن کالا توسط بازرگانان است.

احمد کسروی
روشنگر جسوری بوده است
ولی روشنگری های او سطحی و غیرعلمی و بندتنبانی بوده اند
راه حل های او هم به درد عمه اش می خورند.
تجارت
یکی از مهم ترین رشته های اقتصادی در جامعه بشری بوده است
مفتخوری قلمداد کردن تجارت
نشانه جهالت است.
عمر تجارت به قدمت بشریت است.
اگر تجارت نباشد
توزیع و تعویض و مبادله نعمات مادی محال می گردد و جامعه بشری فرو می پاشد
بعضی از احزاب سیاسی بی خبر از «هر» و «بر» هم
بورژوازی تجاری را انگل و مفتخور جا می زنند و آبرو می برند.
امتحانش آسان است
فقط کافی است که بازار اعتصاب کند تا کسروی به بطلان خرافات خود واقف شود
در طبیعت و جامعه
تقسیم کار هست
بهتر هم همین است
بقال و عطار و تاجر فرقی با نجاز و حمال و حفار ندارد




حق و حساب گرفتن و دادن در بین این ملت و نژاد اصالت دارد
حضرت جواد

منظور از نژاد چیست؟
نژاد یک مفهوم بیولوژیکی (زیست شناسی) است و نه یک مفهوم سوسیولوژیکی (جامعه شناسی)
در جامعه بشری
نژاد وجود ندارد.
در جامعه بشری
نژاد از هزران سال قبل به طبقه تبدیل شده است
مبارزات اجتماعی نیز نه مبارزات نژادی بلکه طبقاتی اند.
ما راجع به نژاد تحلیل های مفصل منتشر کرده ایم

تئوری نژادی

۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13865

۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13870

پایان



اصلاح طلبان که همواره میتوان‌آنها را جزو شیفتگان غرب دانست ، همواره بر جنایتها و خیانتهای غرب که طی قرن‌گذشته بر ما تحمیل شده است سکوت میکنند ولی دشمنی و کینه خود را در همسویی با غرب علیه کشورهای روسیه و چین که بویژه در این شرایط در کنار ما هستند نشان میدهند ، آنها بارها اعلام کرده اند که مانند سایر کشورها نمیخواهند ایران به بمب هسته ای دست یابد و از اینرو همواره در کنار جامعه جهانی بوده اند، این نمیتواند بعنوان خیانت تلقی شود ، خیانت را کسانی مرتکب شدند که باوجود برجام از آن خارج شدند و بارها ما را تحریم کرده و حتی حمله نظامی کردند
طبقه بندی نمایندگان سیاسی و ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه
 مثلا به
 جمهوری خواه و دموکرات
سوسیال دموکرات و دموکرات مسیحی
سوسیالیست و محافظه کار
حزب کار و حزب رفاه
و
...
فاقد اعتبار علمی و عقلی اند.
فقط به درد عوامفریبی می خورد.
فرق طبقاتی ماهوی بین ایندو جناح وجود ندارد.
این احزاب و اشخاص
فقط به نیت دموکراسی نمایی و عوامفریبی تشکیل یافته اند
ضمنا از ان معیاری برای مستبد تلقی کردن دول سوسیالیستی سر هم بندی کرده اند
بدین ترفند
فیدل کاسترو مستبد است و مش دونالد دموکرات

دین ها و پیامبران
متی باجگیر یکی از اولین کسانی بود که به عیسی ایمان آورد و چنان شیفته او شد که وقتی عیسی مسیح را کشتند او جنون گرفت و گفت ممکن نیست پسر خدا بمیرد.
چند سال بعد شروع کرد به سفر کردن در اروپا و تبلیغ دینِ به اسم مسیحیت و شروع کرد به نوشتن انجیل متٰی با ذکر اینکه فرشته‌ی انجیل را از دهان عیسی برای او الهام میکند و اینکه سه روز بعد از مصلوب شدن عیسی او رستاخیز کرده و نزد متی آمده و گفته من در آخرالزمان ظهور خواهم کرد.
ولی شکی در این نبود که انجیل را از چیز های می‌نوشت که از مرشد خودش بیاد داشت و چیز های که از رفتار و کردار او برداشت کرده بود.
حالا گمان میکنید وضع در اسلام فرق می‌کند؟
محمد ص در عصر اختلاف طبقاتی شدید بدنیا آمد، در زمانی ک تازیان تیکه تیکه بودند و یک نفر صد ها برده داشت و دیگری برده‌ی صد نفر بود.
و حتی اگر تمام جنبه های الهی زندگی پیامبر اسلام را نادیده بگیریم باز او را شخصیت بزرگی می‌یابیم که یک قوم بزرگ که تیکه تیکه بود را متحد کرد و یک نیرو واحد از آنها ساخت.
ولی جنون در اسلام از اولین ساعات رحلت پیامبر ص شروع شد.
امویان با دندان های تیز کرده منتظر آن روز بودند و عایشه یکی دیگر از قدرت طلب های خاموش بود.
اوضاع تا سه سال اول حکومت ابوبکر ظاهراً بهتر بود ولی وقتی عمر حاکم شد توطئه ها آغاز شد.
عمر را کشتند، عثمان دیگر حاکم قلندری نبود و جواب مردم را در آخر نماز عصر نمیداد بلکه کاخ نشینی را آغاز کرد و نود درصد حاکمان را از قبیله خودش معرفی کرد و همین موضوع منجر به کودتا علیه خودش شد و خود مسلمین عزیز خلیفه‌ی خود را کشتند.
بعدتر جنگ جمل رخ داد و قرآن ها در میدان جنگ روی نیزه‌ سرباز های معاویه رفت.
معاویه محمد ابن ابوبکر در اسکندریه سر برید، علی را کشتند، پول های کلانی از بیت‌المال خرچ رویایی بزرگ معاویه که تصرف روم بود شد، عایشه زندانی خانگی شد، بعدتر حسین را در کربلا کشتند و......
گذشته از تمام اینا بعدتر اختلاف ها شدت تر شد،
کسانی چون قرمطیان ظهور کردند و ادعا کردند که همه‌ی دین را تعریف کردند و این دین همان چیزی نیست که پیامبر در سر داشت، به کعبه حمله کردند و کعبه را آتش زدند و حجرالاسوا را از جایش کندند و با خود بردند و.....
این اتفاق ها در این هزار و چهارصد و چند سال بسیار و بسیار افتاده و اینکه شما فکر کنید این همان اسلام است بسیار در اشتباه هستید چون دین محمد ص با خودش به آن دنیا برده شد و از همان روز رحلت تا امروز هر کسی با فتوا و جعل حدیث و آیه دین امروزی که جز خرافات و دروغ و جهل نیست را تعریف کردند.
پ.ن: بی زحمت مه ره متهم به کفرگویی نکنید
منبع تمام این حرف ها کتوب تاریخی و دیگر کتاب های چون
السيرة النبوية، نوشته‌ی ابن هشام
الطبقات الكبري نوشته‌ی ابن سعد
تاریخ طبری،
نهضت قرمطیان، نوشته‌ی دکتر ممتحن
عایشه بعد از پیامبر نوشته‌ی کورت فریشلر
است و این‌ها هیچ کدام حرف های من نیستند،
پس بنا بر این دین و پیامبر دوتا چیز جدا است و فکر نکنید که تمام احادیث که بالغ بر صدهزار تا هستند را پیامبر گفته و اسلام اصلا تعریف نشده.



بانوی اول ایالات متحده در پرونده اپستین به عنوان همدست همسرش اعلام شده است.هر دو اپستین را می‌شناختند،ملانیا بخشی از منو بود و ترامپ مشتری دائمی.

فقط  بانو و اقای اول که نیستند.
بورژوازی واپسین
سقوط اخلاقی و اخلاقی و حتی فلسفی و هنری و استه تیکی و اروتیکی و پوئه تیکی میهبی کرده است.
خرد در جوامع امپریالیستی به خواب اصحاب کهف فرو رفته است و خر و پفش گوش فلک را کر کرده است
 و
«خواب خرد به بیداری هیولا منجر شده است.» (فرانسیسکو گویا)
سران امپریالیسم علاوه بر رسیدن به نیهلیسم اخلاقی به خریت و خردستیزی رسیده اند
سطح فکری سران امپریالیسم در حد اطفال ۱۱ ساله است.
همه هم و غم حریف به عنوان مثال احسنت و مرحبا و افرین الکی و خرکی و دل خوش کنکی است.
تحلیل حرف های مثلا سران امپریالیسم و صهیونیسم الزامی است.
تا درجه سقوط عقلی و احلاقی حضرات به اسفل السافلین نوحش و بربریت  روشن شود





آرش و قبله کج و کوله اش.
اولا
ایتالیا
مهد اصلی فاشیسم بوده است.

موسولینی
سرمشق و مرجع تقلید عادولف هیتلر آلمان بوده است.
چه سخنرانی های پر شوری
 که
 وینستون چرچیل در مدح موسولینی نکرده است
 و
چه حسرت هایی که در زمینه داشتن موسولینی بریتانیایی   نخورده است
 
جزب فاشیستی ایتالیا
تحت ریاست خانوم جوجیو ملونی
یعنی نور دیده مش دونالد
هم اکنون در ایتالیا زمام  امور را در دست دارد.
از کدام مبارزه انتی فاشیستی
آرش ها داد سخن سر داده اند؟
هر مدافع حقوق خلق فلسطین که انتی فاشیست نیست.
پیش شرط داشتن گرایش آنتی فاشیستی
توده ای بودن است
ای حیزب توده
سن ها را اهل ریا هارا





اريک فروم  
ما توضيحى به كسی بدهكار نيستيم!
بگذار بگويند غير منطقى هستيم يا ضد اجتماعى هستيم، اما به اين مى‌ارزد كه خودمان باشيم.
تا زمانى كه رفتار ما و تصميم‌هاى ما به كسی آسيبی
نميزند ما توضيحى به كسی بدهكار نيستيم.

منظور از «ما» و آسیب چیست؟
دعاوی  تو را ما برای اجنه تحلیل مارکسیستی می کنیم که خرافی اند.
مگر انتشار خرافه بی ضرر و بی آسیب  است؟
تعیین کننده  نه تو و این و آن و ما و آنها
بلکه حقیقت عینی است.
اگر حرف کسی مغایر با حقیقت عینی باشد
باید به نقد کشیده شود تا جامعه طویله نشود و بشریت خر نگردد


«زن زندگی آزادی» به این سطح باید معنا و ارتقا پیدا کنه، نه یه مشت خرابکار و جیره خواران انقلاب مخملی!
درک درستی باید از آزادی باشه.
خودمدیریتی، و توسعه آزادی واقعی است
آزادی کلمه‌ای است که همه از آن صحبت میکنند و انرا دوست دارند. اما در زندگی واقعی، اغلب به صورت سطحی درک می‌شود.یا تعریف آن برای اهداف گروهی و سیاسی است.
آزادی واقعی زمانی آغاز می‌شود که فرد(زن) یاد می‌گیرد که خلق کند، و خود را مدیریت کند ، بلکه مسیر زندگی او را تعیین می‌کنند و آن را با وجدان و واقعیت خود هماهنگ می‌کنند.و شرایط خارجی اعمال او را دیکته نمی‌کنند.
این تفاوت اصلی بین آزادی خیالی و آزادی واقعی است. آزادی خیالی می‌گوید: "هیچ‌کس به من نمی‌گوید چه کار کنم."
آزادی واقعی می‌گوید: "من مسیر خودم را انتخاب می‌کنم و مسئول آن هستم."

اسکندر
اسکندر و درک اسکندر از آزادی و شعار اوجالانی زن زندگی عا «زادی؟»
سطر سطر این دعاوی اسکندر غیرعلمی و خرافی اند.
حتی بورژوایی نیستند.
شعار  زن زندگی عا «زادی؟»
شعاری فمینیستی ـ امپریالیستی است
شعار محبوب نتان یابو و دیگر اجامر امپریالیستی است.
در این شعار
زنان به صورت جمع همگونی تصور و تصویر و تصویب می شوند و نه به مثابه بخشی از جمعیت هر کشور
یعنی به مثابه طبقه اجتماعی .
زنان کلی و یکدست و  انتزاعی به این معنا اصلا وجود ندارند
هم فرح پهلوی و تاچر و هلری و مرکل و می
 زن اند
 و
هم کلفت حضرات  و هم زنان دهقان و کارگر و پیشه ور
و
هم زنان خودفروش.
 آزادی خیالی و آزادی واقعی هم خرافه ای است.
تعریف بورژوایی کلاسیک از  آزادی از مونتسکیو ست:
آزادی اسکندر در جایی خاتمه می یابد که آزادی سیدعلی آغاز می شود.
یعنی
آزادی
نه نامحدود بلکه محدود است.
آزادی افراد
حدی دارد و  بی حد و مرز نیست.
آزادی در هگل (حکیم بورژوازی آغازین)
یعنی درک جبر.

آزادی در دیالک تیک ضرورت و آزادی (جبر و اختیار) وجود دارد و نقش تعیین کننده از ان جبر (ضرورت) است.
آزادی هر کس به اندازه شناخت او از جبر است
یعنی
آزادی وابسته به آگاهی است
به همین دلیل
خر نمی تواند مختار (ٰآزاد) باشد.
با پوزش از خر که خر نیست
 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر