بیماری روانی PTSD
تازگی ندارد
بخش اعظم نظامیان یانکی در جنگ ویتنام
دچار ان بوده اند و مادام العمر رنج برده اند
حتی نظامیان نازی
پس از کشتار هزاران تن از همنوعان
دچار اختلالات روانی می شدند
به همین دیلل
هیملر و دار و دسته اش
به کشتار صنعتی (خفه کردن و سپردن به کوره های آدمسوزی) مبادرت ورزیدند.
سرباز اسرائیلی
در این ویدئو
فشار روحی و روانی خود را تخلیه می کند.
گویا
۲۰ هزار تن از نظامیان اسرائیل مبتلا به این بیماری اند که باید به روانپزشک مراجعه کنند
پیامد جنگ ها همین است
بشر به دد درنده ای استحاله می یابد.
سؤال این است که آیا رزمندگان ویتنام و ارتش سرخ و فلسطینی ها هم مبتلا به این بیماری می شوند؟
احتمالا نه.
اگر چنین باشد
دلیل ابتلا به این بیماری
وقوف سربازان یانکی و نازی و اسرائیلی به ماهیت ضد انسانی کردوکار خویش است.
مقایسه
متد بدی نیست
ولی
متد به درد بخوری هم نیست.
ترکیه و ژاپن و کره جنوبی
قابل مقایسه با کردستان و ایران و کره شمالی نیستند.
پزشکیان باید دایرة المعارف روشنگری بخواند تا هم هوشیار شود و هم رستگار
کره شمالی قحطی مهلکی را از سر گذرانده است
ترکیه دولتی غصاب و غاصب و خونریز و مرتجع است و نان خونالود میخورد
کره جنوبی
از دوره دهشتی گذشته است.
ایران
در آستانه تجاوزی هسته ای است
شاید زیر دریایی های هسته ای عزرائیل هم اکنون در اب های خلیح باشند
امپریالیسم
ج ج سوم را تدارک دیده است
و
شعله ور شدنش به بهانه ای بسته است
انتقادات پزشکیان
لازم اند تا سلب مالکیت کنندگان
سلب مالکیت شوند و توده گرسنه نماند
سفیر سابق آمریکا در عربستان سعودی:
اسرائیلی ها میخواهد هر کاری که با سوریه کردند با ایران نیز انجام دهد، رژیم را سرنگون کند و سپس کشور را به واحدهای کوچکتر تقسیم کند تا آنها را تجزیه کرده و تحت سلطه نگه دارد...
پس از ایران، نوبت ترکیه خواهد بود.
چین از یک سلاح مایکروویو زمینی رونمایی کرده است که قادر است پهپادها را در هوا با انرژی غیر جنبشی فوراً غیرفعال کند.
مهم ترین ویژگی های این سلاح:
تا 10،000 شلیک بدون نیاز به بارگیری مجدد انجام میدهد.
چندین پهپاد را به طور همزمان با پرتوهای انرژی دقیق هدف قرار میدهد.
برای استقرار سریع روی کامیونهای نظامی سیار نصب میشود.
برخلاف موشکها یا گلولهها، هیچ گونه بقایای یا ردپای قابل مشاهدهای از خود به جا نمیگذارد.
این فناوری متحولکننده، نشاندهنده تغییر در جنگهای مدرن است - دفاع مبتنی بر انرژی دیگر رویای آینده نیست، بلکه زمان حال است.
سرباز اسرائیلی فریاد میزند: «من بیش از ۴۰ فلسطینی را برای تو کشتم.»
او که اکنون از اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) رنج میبرد، به کشتن بیش از ۴۰ فلسطینی اعتراف میکند،
سپس انتظار همدردی دارد زیرا اکنون به PTSD مبتلاست.
ونزوئلا یکی از بزرگترین ذخایر نفت خام دنیا را دارد و همین موضوع آن را برای آمریکا جذاب کرده است. کنترل یا نفوذ بر ونزوئلا یعنی دسترسی به نفت و منابع طبیعی که میتواند فشار اقتصادی و سیاسی جدی روی رقبا ایجاد کند
همچنین ونزوئلا سرشار از منابع معدنی است
«در دنیای فناوری مدرن، دسترسی به فلزات و منابع حیاتی مثل طلا ، نقره ، نیکل، مس و بوکسیت برای تولید باتریها، الکترونیک و انرژی اهمیت استراتژیک دارد و همین باعث ارزش بالای ونزوئلا شده.»
از دکاتر جهان چه پنهان
که
مادورو
رسما اعلام کرده است که حاضر به فروش نفت ونزوئلا به کنسرن های امپریالیستی امریکا ست
نفت و طلا و غیره
مسئله مناقشه نیست.
مسئله مناقشه چیست؟
مثال:
رهبر یوگوسلاوی
همه انعطافات و احترامات فائقه را به امپریالیسم جهانی نشان داد
ولی مفید نیفتاد و کشور تکه تکه شد
معمر قذافی
حتی به گناهان ناکرده اقرار کرد
و
به خانواده های انفجار لوکربی
میلیون ها دلار اعلی غرامت داد
ولی کارگر نیفتاد.
لیبی سابثا رشگ انگیز و مرفه
شد جهنم.
بشر الاسد
هر خوش خدمتی که توانست برای سازمان سیا و امپریالیسم کرد
حتی
در شکنجه مظنونین به حمله بر برج های دوقلو و جمع اوری اطلاعات
سنگ تمام گذاشت
حتی با عردوغان و ضعیفه به پیک نیک خانوادگی رفت
ولی مؤثر نیفتاد.
ما نمی اندیشیم
پس هستیم.
به قول ننه دکارت
هم ترامپ و هم جی دی ونس و هم روبیو، و هم حتی نتانیابو، قانون دیروز پنجشنبه کنست را، مبنی بر الحاق کرانه های باختری به اسرائیل را توسط اپوزیسیون نادرست خواندند.
از سوی دیگر، جرد کوشنر « داماد چشم سنگی و بیروح ترامپ» ، دو روز پیش میگوید:
“ من هر چه لازم باشد انجام خواهم داد تا فلسطینی ها را از غزه بیرون کنم و آنجا را برای برنامه هایی که در نظر داریم آماده کنم.
گروه پشت سر ترامپ و خود ترامپ، چون خودشان احمق هستند، سازمان ها، نهادها، فعالین حقوق فلسطین را هم احمق میپندارند.
اتفاقاً این نهادها و سازمان ها و افرادی مثل یان ایگلند، مشاور پناهندگان که خود نروژی است، دارد سابقه این متجاوزین را از گذشته در کرانه های باختری و غزه تا بحال بررسی میکند تا آنرا بمردم دنیا نشان دهد.
سازمان ملل، درخواست کرده که اسرائیل مرزهای رفح را برای رساندن آذوقه و مایحتاج زندگی باز کند.
هنوز این جنایتکاران در عالم خود بسر میبرند، روز گذشته اسموتریچ، عربها بخصوص
بن سلمان را مسخره میکند و میگوید:
“ اینکه عربستان میخواهد در مقابل نورمالیزه کردن روابط
( برسمیت شناختن پیمان ابراهیم ) باید به قبول استیت فلسطین تن بدهیم، باید بگویم: نه ممنون، بروید شتر خود را در صحرا برانید. “
البته بلافاصله با دستور ترامپ، به عذرخواهی و گوه خوردن افتاد. چون ماه آینده بن سلمان، قاتل جمال قاشقچی بعد از آخرین مسافرتش در سال ۲۰۱۸ به کاخ سفید مسافرت میکند و مسلماً ترامپ نمیخواهد یکی از گاوهای شیر ده را از خود ناراضی کند، چون برای ساختن بالرووم در پشت ساختمان کاخ سفید که دارند برای همین منظور تخریب میکنند باز به این گاو شیر ده احتیاج دارد.
بهر حال نه تنها فعالین و سازمانها برای گرفتن حقوق مردم فلسطین تلاش میکنند، ما افراد عادی هم باید این جنایتکاران را افشاء کنیم.
ترامپ در صدد اینست که سال ۲۰۲۸ بار دیگر خود را برای ریاست جمهوری کاندید کند و فعالیت حقوق فلسطین باید از این موقعیت ( که نه تنها با دشمنان، حتی با دوستان خود از جمله مارک کارنی و کانادا هم درافتاده) استفاده کنند و در این سه سال آینده، از آن اسرائیل ۷۷ سال گذشته آثاری باقی نماند.
مطمئناً هر زمان که مردم خواهان عدالت و حقوق فلسطین یک قدم عقب بکشند، این جنایتکاران بیشتر متجاوز تر خواهند شد.
این جنایتکاران بلدند که چطور مردم را کنار بزنند، هم میخواهد حماس را کنار بزند، هم اونرا را بعد اگر مردم اهمیت ندادند، قدم های بعدی را برمیدارند. منتها ترامپ و اکیپش مثل بایدن و دموکراتها ریاکاری بلد نیستند و دستشان را راحت رو میکنند.
تام فلچر، رئیس امور بشردوستانه سازمان ملل، میزان تخریب غزه را به هیروشیما تشبیه کرده است.
آقای فلچر که پس از آتشبس برای کمکرسانی در غزه حضور داشت، گفت خیابانهایی که قبلاً پوشیده از اجساد بودند، در حال پاکسازی هستند، اما پس از بمباران اسرائیل کیلومترها آوار و نخاله ساختمانی باقی مانده است.
او در مصاحبهای گفت که اگر دونالد ترامپ بتواند به صلح در خاورمیانه دست یابد، به همه ثابت کرده است که «کاملاً اشتباه میکنند.» آقای فلچر که از سوی اسرائیل به یهودستیزی متهم شده است، گفت که از این موضوع خشمگین شده و ضروری است که بین انتقاد از اسرائیل و یهودستیزی تمایز قائل شویم. او گفت ایا اگر اسرائیل را، مانند سایر کشورها، ملزم به رعایت استانداردهای بینالمللی بدانیم، یهود ستیز محسوب می شویم!؟
تعداد بیسابقهای از اسرائیلیها در حال ترک کشور هستند و قصد بازگشت ندارند.
اسرائیلیها در حال ترک و بازگشت به سرزمینهای اصلی خود هستند. در سالهای اخیر، جریان مهاجرت معکوس شده است: تعداد افرادی که از آنجا میروند بیشتر از افرادی است که به آنجا میرسند، که این نشانه بدی برای یک کشور استعماری است.
دادههای رسمی نشان میدهد که اسرائیل در چهار سال گذشته تراز مهاجرت منفی قابل توجهی را ثبت کرده است. به گفته رسانههای اسرائیلی، دولت «هیچ برنامهای برای متوقف کردن این روند نگرانکننده ندارد».
در سال ۲۰۲۰، ۳۴۴۰۰ نفر مهاجرت کردند، در حالی که ۳۲۵۰۰ نفر بازگشتند و این شکاف هر ساله بیشتر میشود. در سال ۲۰۲۱، ۴۱۴۰۰ نفر، در سال ۲۰۲۲، ۵۹۴۰۰ نفر و در سال ۲۰۲۳، رکورد ۸۲۸۰۰ نفر از کشور خارج شدند.
تا سال ۲۰۲۴، که دوره زمانی ژانویه تا آگوست را پوشش میدهد، ۴۹۰۰۰ اسرائیلی آنجا را ترک کرده بودند، در حالی که تنها ۱۲۱۰۰ نفر به آنجا بازگشته بودند.
در مجموع، بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴، اسرائیل ۱۴۵۹۰۰ نفر از ساکنان خود را به دلیل مهاجرت از دست داد. این ارقام نشاندهنده شدیدترین جریان خروج جمعیت پایدار در دهههای اخیر است.
نتیجه کاملاً واضح است: در حالی که فلسطینیها با وجود گرسنگی و کشتار در غزه میمانند، اسرائیلیها در حال ترک آنجا هستند زیرا سرزمینی که به آن آمدهاند، متعلق به آنها نیست.
رسانههای اسرائیلی ارزیابی مرکز تحقیقات و اطلاعات پارلمان را گزارش دادند. گیلاد کاریو، رئیس کمیته پارلمانی، اذعان کرد: «این دیگر روند خروج مردم از کشور نیست، بلکه یک سونامی است. بسیاری از اسرائیلیها تصمیم میگیرند آینده خود را در خارج از کشور اسرائیل بسازند و تعداد کمتری تصمیم به بازگشت میگیرند.» وی افزود: «این وضعیت تابآوری جامعه اسرائیل را تهدید میکند و باید به عنوان یک تهدید استراتژیک واقعی در نظر گرفته شود.»
او در پایان میگوید: «این سرنوشت نیست، بلکه نتیجه اقدامات دولت است که جامعه اسرائیل را قبل از جنگ دچار شکاف کرده و در دو سال گذشته جبهه مدنی را نادیده گرفته است.»
افزایش تعداد افرادی که اسرائیل را ترک میکنند، نشان دهنده ناامیدی و نارضایتی فزاینده است، زیرا اسرائیل از اواخر سال 2023 وارد مرحلهای از جنگ دائمی در جبهههای مختلف شده است.
علیرغم آتشبس در غزه، که تلآویو تاکنون دهها بار آن را نقض کرده است، رهبران اسرائیل همچنان فلسطینیها را به حملات جدید تهدید میکنند و به تهدیدهای مشابهی که علیه حزبالله، ایران و یمن صادر شده است، میافزایند.
طبق نظرسنجی سال گذشته سازمان جهانی صهیونیسم، ۸۰ درصد از اسرائیلیهای ساکن خارج از کشور گفتهاند که قصد بازگشت به «سرزمین موعود» را ندارند.
حتی قبل از شروع جنگ در غزه، تعداد اسرائیلیهایی که برای گذرنامههای خارجی درخواست میدادند به دلیل فضای سیاسی نامناسب، به شدت افزایش یافته بود.
موج مهاجرت، ترس دیرینه اسرائیل از «مهاجرت معکوس» را زنده کرده است، مهاجرت دستهجمعی جمعیت به سایر نقاط جهان - دقیقاً نقطه مقابل مهاجرت دستهجمعی در آغاز قرن گذشته که منجر به تشکیل کشور شد میباشد.
لطفی
روسیه از رگ گردن به ما نزدیک تر است ( آیت الله روسوفیل دامت برکاته)
ولادیمیر پوتین شخصاً مجوز حملات هوایی اسرائیل در خاک سوریه را صادر کرده است
یوسی کوهن، رئیس پیشین موساد، در کتاب تازهاش با عنوان «شمشیر آزادی»
فاش کرد
که ولادیمیر پوتین شخصاً مجوز حملات هوایی اسرائیل در خاک سوریه را صادر کرده است؛ حملاتی که با هدف توقف انتقال تسلیحات جمهوری اسلامی به حزبالله لبنان انجام میشد.
کوهن مینویسد پس از سفرش به مسکو و گفتوگوی مستقیم با پوتین، توانست استدلال اسرائیل را برای اجرای این عملیاتها به او بقبولاند.
پوتین پس از پذیرش استدلالها، حتی پیشنهاد ایجاد یک کانال ارتباطی مستقیم میان ارتش روسیه و اسرائیل را مطرح کرد تا خطر سوءتفاهم و برخورد ناخواسته کاهش یابد.
به گفته کوهن، همین چراغ سبز پوتین حیاتی بود؛ چرا که روسها سامانههای دفاع هوایی پیشرفته اس-۳۰۰ و اس-۴۰۰ را در سوریه مستقر کردهاند که قادر به هدف گرفتن جنگندهها تا ارتفاع ۳۰ کیلومتری هستند.
او تاکید کرده که اسرائیل نمیخواست چنین ریسکی متوجه هواپیماهای خود بهویژه جنگندههای اف-۳۵ شود.
آرش
حضرت اسحاق
از میان ۱۲۴ هزار پیغمبر
به حضرت جرجیس دخیل بسته است.
شکست ما و از ما بدتران
نه در موفقیت ما (کدام موفقیت؟)
بلکه در خریت ما ست
شرمنده تر از ما
احدی نیست.
پدرمان
ما را کره خر می نامید و عقب عقب دویدیم و نره خر شدیم
اصلا
شنیده ای که کسی در عقب عقب دویدن به گرد ما برسد؟
توهینها و تهدیدهای دونالد ترامپ نسبت به آقای *زهران ممدانی* که مسلمان است، باعث میشود مردم نیویورک علیه ترامپ به ممدانی رأی بدهند، و نامزدهای ترامپ را شکست دهند تا او شهردار نیویورک شود!! ممدانی اعلام کرده است اگر شهردار شد و نتانیاهو به نیویورک بیاید او را بعنوان جنایت علیه بشریت دستگیر خواهد کرد!
اولا
سکنه نیویورک
با سکنه شهرهای دیگر یانکستان فرق دارند
و
توهین ترامپ
نقش تعیین کننده ای در انتخاب ممدانی ندارد
ثانیا
اعتقادات مذهبی
معیار نیستند.
نه برای ترامپ و نه برای سکنه نیویورک
بهترین رفقای ترامپ
بن سلمان و بن قطر و بن عمارات و غیره اند
مسلمان بودن تعیین کننده نیست
تعیین کننده
تعلقات طبقاتی اند.
ثالثا
ممدانی و همدانی در حرف می توانند
به نیت عوامفریبی و درو کردن خرمن آرای سکنه نیوویرک
به نتان خط و نشان بکشند
ولی به عمل کار بر آید
به سخنرانی نیست
افسار همه سیاستمداران جهان سرمایه داری در دست انحصارات بانکی و یا مالی است که طرفدار اسرائیل اند
ما برون را ننگریم و قال را
بل درون را بنگریم و حال را
«وقتی علیه عمالیق (فلسطینیها) وارد جنگ میشوید،آنها مثل هیچ ملت دیگری نیستند.
تورات به ما میگوید که به آنها رحم نکنیم؛
این به معنای کشتن زنان، مردان، کودکان و نوزادان است.»
خاخام صهیونیست "زور" از آکادمی نخبگان صهیونیستی بنی داوود،
جایی که افسران نظامی و عالیرتبه اسرائیلی از نظر ایدئولوژیک آموزش میبینند،
ادعا میکند که تورات به آنها میگوید که علیه فلسطینیها (که او آنها را به عنوان شخصیت کتاب مقدس عمالیق توصیف میکند)،
کشتن کودکان و نوزادان برای جلوگیری از باقی گذاشتن «شر بر روی زمین» ضروری است.
صهیونیسم بزرگترین و خطرناکترین فرقه روانپریشان در جهان است.
آنها متعصبان برتریطلبی هستند که سلاح هستهای دارند، اما بسیاری هنوز نمیخواهند این را درک کنند.
تورات
در رابطه با نازیسم
چه رهنمودی داده بود؟
رابطه یهودیان و یه ویژه صهیونیست ها با نازی های نازی آباد از چه قرار بود؟
اولا
قبل از انتقاد از کسی ویا چیزی
باید قادر به تمیز «هر» از «بر» بود.
غر زدن الکی و خرکی و دل خو ش کنکی که انتقاد نیست.
ثانیا
انتقاد از مهره ای، نوکری، مأموری، مزدوری و شاهی، شازده یا، شیخی و یا دست نشانده ای
نشانه نادانی منتقد است.
مأمور بدبخت
معذور است.
گیر دادن به مأمور
هنر نیست.
هنر چیست؟
ثالثا
جامعه
تعریف دارد
زیربنا و روبنا دارد.
بود و نبود این و آن
تغییری در زیربنای جامعه نمی دهد.
زیربنای جامعه چیست؟
چگوارا در نبرد با ارتش زحمی و دستگیر می شود
چوپان محفبگاه شان را لو داده بود
چون صدای تبر موجب فرار گوسفندانش می شد
شب، چشمان اسبان که در شب میلرزند،
شب، چشمان آب در کشتزرای خفته،
شب در چشمان تو، چشمان اسبان، که در شب میلرزند،
در چشمان آب پنهانی تو.
چشمان آب برکه،
چشمان آب چاه،
چشمان آب رویا.
سکوت و انزوا
چون دو حیوان کوچک به هدایت ماه
از این آبها مینوشند،
از این چشمان.
اگر تو چشمان را بگشایی
شب دروازههای خزهاش را میگشاید،
قلمرو پنهانی آب دروازههایش را میگشاید،
آبی که از دل شب چکه میکند.
و اگر آنها را ببندی،
رودی، جریانی بیصدا و آرام،
به درونت سیلاب میریزد، پیش میرود، مکدرت میکند:
شب کرانههای روحت را میشوید.
شبانه|اکتاویو پاز|ترجمه: احمد میرعلایی
• در دوم آبان ۱۳۷۴، احمد میرعلایی به دست اوباش حزباللهی - در ادامهٔ قتلهای زنجیرهای- بهقتل رسید!
غرب به رهبری صهیوفراما آمریکا ... خوب میدانند باید قدرت را تحویل بدهد به شرق و کنار بنشیند اما همچنان دارند تقلا میکنند شاید یک معجزه ای روخ بدهد
علی کاپو
بهتر است روی مفاهیم علی کاپو
اندکی خم شویم:
الف
غرب به رهبری صهیوفراما آمریکا
این جور مفاهیم
حتی اگر حاوی ذراتی از حقیقت باشند
ضدعلمی و ضد عقلی و باطل (ضد حقیقی) اند
صهیوفراما آمریکا
صهیوفاشیسم و صهیونیسم و مسحیت صهیونیستی و یهودیت صهیونیستی و شیطان بزرگ و غیره
بیشتر به درد خودفریبی و عوام فریبی می خورند.
افسار امپریالیسم (و نه غزب) در دست سرمایه مالی و یا بانکی است.
محبوبیت اسرائیل هم در سیستم سرمایه به همین دلیل است . ن هبه دلیل چشم و ابروی یهودیان.
بورژوازی مالی و یا بانکی
تعیین کننده ترین قشر بورژوازی انحصاری (امپریالیستی) است و بشریت اسیر این قشر عمیقا پارازیتر (انگلی) و ارتجاعی است.
همه مفاهیم فوق الذکر
برای استتار این قشر بورژوازی امپریالیستی است که همه کاره است.
کاشف این حقیقت امر لنین بوده است که کاشف امپریایلسم هم بوده است.
ب
غزب
همچنان دارند تقلا میکنند شاید یک معجزه ای روخ بدهد
نه.
امپریالیسم در پی برافروختن ج ج سوم است
جنگ
برای امپریالیسم
همان آب حیات معروف است
جنگ
برای امپریالیسم
تنها ره رهایی موقتی از چنگ تضادهای درونی ویرانگر است.
جنگی که بیشک هسته ای و بدتر از هسته ای مثلا میکروبیولوژیکی و شیمیایی و بیوشیمیایی خواهد بود
بود و نبود بشریت در بین است
کتاب کشتار در غزه: گزارش یک فاجعه:پیشگفتار : گیدون لوی: در دست ترجمه
بدین ترتیب جنگ من در ۷ اکتبر با حسی از ناباوری آغاز شد. ظرف چند ساعت، باید نوشتن ستون همیشگیام برای نسخه یکشنبه روزنامه هاآرتص را شروع میکردم. برای مدت کوتاهی، همچنان نقض دیوار مرزی پیچیده و ترسناکی که غزه را از اسرائیل جدا میکرد - شاهکاری از ساخت و ساز که میلیاردها شِکِل برای کشور هزینه داشت - توسط گروهی از جوانان پابرهنه که بر پشت موتورسیکلتها و دوچرخهها نشسته بودند را به عنوان نشانهای امیدوارکننده میدیدم. اولین تداعیهای من تصاویر سرنگونی دیوار برلین و شادیای بود که در سراسر جهان از آن استقبال شد. دیوار برلین در ۹ نوامبر ۱۹۸۹ شکسته شد و اکنون، در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، حصار اطراف بزرگترین گتوی جهان در مقابل چشمان ما در حال فرو ریختن بود. در ستون نظراتی که مینوشتم، این امید را ابراز کردم. اما خیلی زود، دبیر صفحه سرمقاله با من تماس گرفت و خبر اقدامات وحشتناکی را که از جنوب گزارش میشد، از جمله قتل عام و ربودن صدها شهروند اسرائیلی به غزه، به من داد. مقایسه این وقایع با سقوط دیوار برلین، خود به خود از بین رفت.
به جای آن، من این را نوشتم:
پشت همه اینها تکبر اسرائیلیها نهفته است؛ این ایده که ما میتوانیم هر کاری که دوست داریم انجام دهیم، که هرگز بهای آن را نخواهیم پرداخت و به خاطر آن مجازات نخواهیم شد. ما بدون هیچ مزاحمتی به راه خود ادامه خواهیم داد.
ما دستگیر خواهیم کرد، خواهیم کشت، آزار خواهیم داد، سلب مالکیت خواهیم کرد، و از شهرکنشینانی که مشغول قتل عامهایشان هستند محافظت خواهیم کرد. ما از مقبره یوسف، مقبره عتنئیل و قربانگاه یوشع در سرزمینهای فلسطینی و البته از کوه معبد - بیش از ۵۰۰۰ یهودی فقط در سوکوت - بازدید خواهیم کرد.
ما به سمت مردم بیگناه شلیک خواهیم کرد، چشمان مردم را از حدقه بیرون خواهیم آورد و صورتهایشان را له خواهیم کرد، مردم را بیرون خواهیم کرد، مصادره خواهیم کرد، غارت خواهیم کرد، مردم را از رختخوابهایشان خواهیم ربود، پاکسازی قومی انجام خواهیم داد و البته به محاصره باورنکردنی نوار غزه ادامه خواهیم داد، و همه چیز درست خواهد شد.
روز شنبه، اسرائیل تصاویری را دید که قبلاً هرگز ندیده بود. خودروهای فلسطینی در حال گشتزنی در شهرهایش، دوچرخهسوارانی که از دروازههای غزه وارد میشدند. این تصاویر، آن تکبر را از بین میبرد. فلسطینیهای غزه تصمیم گرفتهاند که حاضرند هر قیمتی را برای لحظهای آزادی بپردازند. آیا امیدی به این [تجربه] هست؟ نه. آیا اسرائیل درس عبرت خواهد گرفت؟ نه.
روز شنبه آنها از قبل درباره محو کامل محلههای غزه، اشغال نوار غزه و مجازات غزه «به گونهای که قبلاً هرگز مجازات نشده» صحبت میکردند. اما اسرائیل از سال ۱۹۴۸، حتی برای یک لحظه هم، از مجازات غزه دست نکشیده است.
پس از ۷۵ سال سوءاستفاده، بدترین سناریوی ممکن بار دیگر در انتظار آن است. تهدید به «با خاک یکسان کردن غزه» تنها یک چیز را ثابت میکند: ما چیزی یاد نگرفتهایم. تکبر همچنان پابرجاست، هرچند اسرائیل بار دیگر بهای سنگینی میپردازد.
گروس عبدالملکیان
اسب ها
ما چند نفر
در کافه ای نشسته ایم
با موهایی سوخته و
سینه ای شلوغ از خیابان های تهران
با پوست هایی از روز
که گهگاه شب شده است
ما چند اسب بودیم
که بال نداشتیم
یال نداشتیم
چمنزار نداشتیم
ما فقط دویدن بودیم
و با نعل های خاکی اسپورت
ازگلوی گرفته ی کوچه ها بیرون زدیم
درخت ها چماق شده بودند
و آنقدر گریه داشتیم
که در آن همه غبار و گاز
اشک های طبیعی بریزیم
ما شکستن بودیم
و مشت هایی را که در هوا می چرخاندیم
عاقبت بر میز کوبیدیم
و مشت هامان را زیر میز پنهان کردیم
و مشت هامان را توی رختخواب پنهان کردیم
و مشت هامان را در کشوی آشپزخانه پنهان کردیم
و مشت هامان را در جیب هامان پنهان کردیم…
باز کن مشتم را !
هرکجای تهران که دست می گذارم
درد می کند
هرکجای روز که بنشینم
شب است
هرکجای خاک…
دلم نیامد بگویم !
این شعر
در همان سطر های اول گلوله خورد
وگرنه تمام نمی شد
گر بسوزندم به آتش
گر به تیغ کینه شان صد پارهام سازند
گر به راه راستین تودهها آوارهام سازند
بیهراس از مرگ
میرزمم
دست مان گرز پیامِ کینه و نفرت
بر دهانِ دشمن خونخوار
سروده از رفیق انیس آزاد
هشدار ژائو استدیلِ سیاستمدار برزیلی:
«به یانکیها میگویم، جرات نکنید وارد ونزوئلا شوید. ما مردم برزیل با همهی شما خواهیم جنگید.»
پشت پرده اعدامهای اخیر حماس در غزه
بر اساس گزارشها، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، گروهی از فلسطینیهای ساکن غزه را مسلح کرده بود تا در کنار نیروهای اسرائیلی علیه حماس بجنگند.
یاسر ابوشباب، یکی از قاچاقچیان شناختهشده مواد مخدر در فلسطین، رهبری گروهی موسوم به «نیروهای مردمی» را بر عهده دارد. این گروه که تحت حمایت اسرائیل در نوار غزه فعالیت میکند، از مخالفان سرسخت حماس بوده و گفته میشود با شاخههایی از گروه تروریستی داعش نیز ارتباط دارد. ابوشباب از قبیله بدوی ترابین در شهر رفح است.
آویگدور لیبرمن، سیاستمدار برجسته اسرائیلی، در گفتوگویی با رادیو و تلویزیون این کشور فاش کرد که اسرائیل «تعداد زیادی سلاح تهاجمی و سبک» را به شبهنظامیان جنایتکار در غزه منتقل کرده است؛ اقدامی که به گفته او «به دستور مستقیم نتانیاهو» و بدون مجوز رسمی کابینه امنیتی صورت گرفته است.
لیبرمن تأکید کرد که رئیس سرویس امنیت داخلی اسرائیل (شینبت) از این عملیات آگاه بوده، اما احتمال میدهد که رئیس ستاد ارتش در جریان جزئیات آن نبوده است. او هشدار داد: «ما در واقع درباره معادل داعش در غزه صحبت میکنیم. هیچ تضمینی وجود ندارد که این سلاحها در آینده علیه خود اسرائیل به کار نروند. هیچ سازوکاری برای کنترل یا پیگیری این روند وجود ندارد.»
دفتر نخستوزیری اسرائیل سخنان لیبرمن را تکذیب نکرد و تنها در بیانیهای اعلام کرد: «اسرائیل، با بهرهگیری از همه ابزارها و بر اساس توصیه نهادهای امنیتی، از تمامی اهرمهای فشار برای شکست دادن حماس در غزه استفاده میکند.»
اعدامهای اخیر حماس در غزه احتمالاً پاسخی به فعالیتهای همین گروههای مسلح و عوامل مرتبط با اسرائیل بوده است.
عبور بیسروصدای جنگندههای چین از دریای سرخ؛ نگرانی آمریکا واسرائیل
رسانههای عبری گزارش دادند که انتشار خبر عبور یک اسکادران از جنگندههای پیشرفته چینی از دریای سرخ به مقصد مصر، بدون شناسایی شدن توسط نیروهای آمریکایی، موجی از نگرانی را در محافل نظامی و اطلاعاتی اسرائیل برانگیخته است.
عزرائیل:
حماس پیش از این نیز مخالفان و منتقدان خود را ترور کرده است.
شیر یک روز طعنه زد به شغال
که تو لاشخور، چقدر خونریزی.
پرویز اعتصامی
حماس اکنون حساب باندهای داعشی دست پرورده عزرائیل را می رسد و نه حساب طوایف و قبایل غزه را
الشرع جولانی و مریمیون جولیانی و بن سلمانی کجان؟
سیب و اشیای دیگر
هویت دارند
و
نه شخصیت.
هویت
در دیالک تیک هویت و تفاوت وجود دارد.
پیش شرط تشکیل شخصیت،
تشکیل پیشاپیش شعور است.
بیشعور
نمی تواند شخصیت داشته باشد
دنی سیترینوویچ، رئیس پیشین دایره تحقیقات و تحلیل مرکز اطلاعات ارتش اسرائیل:
باید واقعبین باشیم، اما متأسفانه در اسرائیل هیچکس واقعبین نیست.
در جنگ ۱۲ روزه تصور میکردیم تنها با بمباران هوایی میتوان رژیم را تغییر داد،
اما نتیجه برعکس شد؛
ایران از همان جنگ برای تقویت موقعیت خود بهره برد.
مشکل اصلی این است که در ایران اپوزیسیون واقعی وجود ندارد و اپوزیسیون خارجنشین هم توان انجام کاری را ندارد.
رضا پهلوی را شخصیتی نمیدانم که بتواند به ایران بازگردد و کنترل اوضاع را در دست بگیرد.
جنگ ۱۲ روزه نشان داد ما از بیرون قادر به تغییر رژیم در ایران نیستیم. و....
فریب این حرف های حضرات عزرائیل را نباید خورد.
هنوز
ماجرا اتمام نیافته است.
ایران هر لحظه می تواند مورد حمله قرار گیرد.
آتش بس در غزه هم شاید برای همین باشد
اوپوزیسیون ایران که فقط شازده نیست
باشد اندر پرده لاشخورهای دیگر
غم بخور
در جهان امروز، تقریباً هیچ فناوری پیشرفتهای بدون «عناصر کمیاب زمین» ساخته نمیشود. از تلفونهای هوشمند، لپتاپها، تلویزیونهای رنگی و موترهای برقی گرفته تا موشکها، جتهای جنگی و ماهوارهها — همه به این ۱۷ نوع فلز نادر نیاز دارند. این عناصر مانند «نمک تکنولوژی» هستند؛ مقدارشان در هر وسیله کم است، اما نبودشان همه چیز را متوقف میسازد. در نیمهٔ قرن بیستم، ایالات متحده آمریکا رهبر اصلی تولید این عناصر بود و معدن بزرگ «مانتین پس» در کالیفرنیا تقریباً تمام نیاز جهان را برآورده میکرد. در همان زمان، چین هنوز در مرحلهٔ یادگیری بود، ولی بهجای رقابت مستقیم، استراتژی هوشمندانهای را در پیش گرفت: مهندسان خود را به آمریکا فرستاد تا روشهای استخراج و تصفیه را یاد بگیرند، و سپس در داخل کشور شبکهای از معادن کوچک و کارخانههای ساده راهاندازی کرد. برق ارزان، نیروی کار زیاد و قوانین نرم زیستمحیطی به چین اجازه داد تا تولید را با هزینهٔ بسیار پایین انجام دهد. از دههٔ ۱۹۸۰ به بعد، چین بهجای تمرکز بر فروش مواد خام، بهدنبال تسلط بر کل زنجیرهٔ تولید — از استخراج تا فناوری مگنت و وسایل پیشرفته — رفت. در همین زمان، آمریکا با مقررات سختگیرانهٔ زیستمحیطی و هزینههای سنگین روبهرو شد. وقتی در دههٔ ۱۹۹۰ نشت زبالههای رادیواکتیو در معدن مانتینپس اتفاق افتاد، تولید آمریکا عملاً متوقف شد، و چین که بهآرامی ولی هدفمند پیش میرفت، جای آمریکا را گرفت. تا سال ۱۹۹۸، چین به بزرگترین تولیدکنندهٔ عناصر کمیاب زمین در جهان تبدیل شد و تمام رقبای خود را با قیمتهای بسیار پایین از بازار بیرون راند.
تسلط چین فقط به تولید ختم نشد؛ این کشور در سالهای بعد با دقت فناوری و بازار جهانی را نیز در کنترل خود گرفت. یکی از نقاط عطف مهم، خرید شرکت «Magnaquench» در سال ۱۹۸۸ بود — شرکتی آمریکایی که فناوری ساخت مگنتهای نئودیمیوم را داشت. چین این شرکت را خرید، تجهیزاتش را به خاک خود انتقال داد و در مدت کوتاهی تمام زنجیرهٔ تولید مگنتهای قوی را در داخل کشور کامل کرد. از آن پس، چین نهتنها تولیدکنندهٔ مواد خام، بلکه تولیدکنندهٔ مگنتهای نهایی نیز شد؛ مگنتهایی که در موتورهای موترهای برقی، توربینهای بادی و تجهیزات نظامی استفاده میشوند. با این پیشرفت، شرکتهای غربی مانند تسلا، اپل و زیمنس دیگر نمیتوانستند بدون همکاری چین تولید خود را ادامه دهند. در آغاز دههٔ ۲۰۰۰، چین بیش از ۹۰ درصد ظرفیت پالایش عناصر کمیاب جهان را در اختیار داشت. هرچند این پیشرفت هزینهٔ سنگینی برای محیطزیست و مردم چین داشت — خاک و آب در مناطق معدنی آلوده شد و در برخی نواحی بیماریهای سرطانی افزایش یافت — اما دولت چین با درک اهمیت استراتژیک این منابع، کنترل مستقیم را بهدست گرفت. در سال ۲۰۱۱، پکن برنامهای به نام «یک به علاوه پنج» را اجرا کرد که صدها شرکت کوچک را تعطیل و شش غول بزرگ دولتی را تشکیل داد تا همهٔ استخراج، تصفیه و صادرات را در انحصار خود داشته باشند. چین در کنار کنترل داخلی، صادرات را نیز محدود ساخت تا قیمتها بالا بماند و کشورهای دیگر به آن وابسته شوند. حتی در سال ۲۰۱۰، وقتی میان چین و جاپان تنش سیاسی پیش آمد، پکن برای دو ماه صادرات عناصر کمیاب به جاپان را قطع کرد. در نتیجه، قیمت جهانی این فلزات تا ۲۰ برابر بالا رفت و جهان دریافت که چین میتواند از این مواد به عنوان سلاح اقتصادی و ژئوپلیتیکی استفاده کند.
امروز چین تقریباً فرمانروای مطلق بازار جهانی عناصر کمیاب زمین است. بیش از ۶۹ درصد تولید خام، ۹۰ درصد ظرفیت پالایش و ۱۰۰ درصد عناصر سنگین کمیاب در اختیار این کشور است. چین حتی در کشورهای دیگر مانند ویتنام، تانزانیا، استرالیا، کانادا و گرینلند سرمایهگذاری کرده تا کنترل خود را گسترش دهد. بخش بزرگی از عناصر سنگین چین از میانمار تأمین میشود، جایی که استخراج در مناطق جنگی انجام میگیرد اما مواد بهطور منظم به چین منتقل میشود. از سوی دیگر، غرب تلاش دارد از این وابستگی رهایی یابد. ایالات متحده پروژههایی را برای احیای معدن مانتینپس و ایجاد پالایشگاه داخلی آغاز کرده و وزارت دفاع آمریکا صدها میلیون دالر برای ساخت زنجیرهٔ مستقل تولید اختصاص داده است. با این وجود، کارشناسان میگویند که حتی اگر همهٔ طرحهای آمریکا و استرالیا موفق شوند، بازهم تولید آنها در مقایسه با چین بسیار اندک خواهد بود. برخی شرکتها مانند تسلا و نئورون مگنتیکس در تلاشاند تا موتورهایی بسازند که به عناصر کمیاب نیاز نداشته باشند، اما این فناوریها هنوز در مرحلهٔ آزمایشیاند. تا رسیدن به آن مرحله، جهان همچنان به چین وابسته خواهد ماند. در حقیقت، چین نهتنها منابع خام را دارد، بلکه فناوری، دانش فنی، نیروی انسانی و بازار مصرف را نیز در اختیار گرفته است. این تسلط ترکیبی از برنامهریزی بلندمدت، صبر استراتژیک و استفادهٔ هوشمندانه از فرصتهای جهانی است. امروز، از تلفون و موتر گرفته تا جتهای جنگی و توربینهای بادی، همگی به نوعی به کارخانههای چین وابستهاند. آیندهٔ صنعت و فناوری جهان، در بسیاری زمینهها، اکنون در دست پکن است — کشوری که از یک شاگرد خام در دههٔ ۱۹۵۰، به قدرت بلامنازع عناصر کمیاب زمین در قرن بیستویکم تبدیل شده است.
کدامین چشمه سمی شد، که آب از آب می ترسد؟
و حتی، ذهن ماهیگیر از قلاب می ترسد
کدامین وحشت وحشی گرفته روح دریا را
که توفان از خروش و موج از گرداب می ترسد
گرفته وسعت شب را، غباری آنچنان مبهم
که چشم از دیدگاه و ماه از مهتاب می ترسد
شب است و خیمه شب بازان و رقص وحشی اشباح
مژه از پلک و پلک از چشم و چشم از خواب می ترسد
بهمن رافعی (۱۳۱۵-۱۴۰۰)
بدون نقاب
حتی لحظه ای نمی توان زنده ماند.
ابنای بشر
که سهل است
نباتات و جانوران حتی اهل نقاب اند
اهل نقاب های رنگارنگ بغرنجند
اصطلاح نظامی برای نقاب
استتار نام دارد.
نقاب
میراث نیاکان نباتی و جانوری ما ست.
بدون نقاب
روابط پیش پا افتاده حتی در طرفة العینی قطع می شوند.
فقط کافی است به همسرت بگویی:
چقدر زشتی.
...
پزشکیان با اشاره به وضعیت اقتصادی کشور گفت:
روند فعلی از نظر اعتباری در شرایط بحرانی قرار دارد
به دلیل شرایط ناشی از جنگ، وضعیت نامساعدی در پیش رو داریم
بخش قابلتوجهی از پروژههای عمرانی، از جمله ساخت مدارس، با مشارکت و همراهی مردم به ثمر رسیده است
آره.
نظر پزشکیان رئآلیستی و راسیونالیستی است.
ایران
پس از تحمل خنجر از پشت در تجاوز ۱۲ روزه امپریالیسم و صهیونیسم
در شرایط بحرانی ـ روانی ـ سیاسی بغرنجی به سر می برد.
خیلی از روابط ساده پیشین بین فرماندهان و سران و سپاهیان و سایستمداران
قطع شده اند
به روایتی
از تجمع اکیدا پرهیز می ورزند و در مراکز مخفی فرماندهی
حاضر به یراق مدام اند:
هر آن می تواند موج جدیدی از حمله امپریالیسم وصهیونیسم با همکاری ستون های پنجم شروع شود
این شرایط بحرانی ـ سیاسی ـ روانی
مانع عینی و ذهنی مهمی در راه اجرای برنامه های اقتصادی و علمی و فنی و فرهنگی و هنری و غیره است.
ایران
اخیرا
حتی دعوتی را که از صاحبنظران غربی و غیره به عمل آورده بود
لغو کرده است.
"نقش روشنفکران به چالش کشیدن اقتدار است، نه خدمت به آن"!
نوام چامسکی
روشنفکر کلی و انتزاعی و مثبت و انقلابی وجود ندارد
روشنفکریت یک قشر اجتماعی است
یعنی تعلقات طبقاتی متفاوت و متضاد دارد:
روشنفکر هم میتواند نماینده زحمتکشان باشد و هم میتواند نماینده سرمایه داران و خونخواران
هم برشت روشنفکر بوده است و هم هایدگر
هم لاهوتی و کسرایی روشنفکر بوده اند و هم آل احمد و احمد شاملو و هم صهبا و مصفا
خود این ادعا که
سیب سیب است،
خرافه ای دیرآشنا است.
سیب سیب است
تعریف سیب نیست.
تحریف عرفانی و عوامفریبانه سیب است.
فرمی از خردستیزی است.
سیب به مثابه مفهومی بیولوژیکی
تعریف استانداردی دارد
فرق هم نمی کند که سیب شناس نیوتون باشد و یا پلوتون
آنها فکرکردند که میشه به اونا اعتماد کرد، ولی تاریخ را مطالعه نکردند!!
پ.ن:
آخر و عاقبت نوکران و وطن فروشان اینه....
شما کمی تاریخ حداقل صد ساله رو نگاه کنید ، تمام «خدمتکاران و نوکران»امپریالیسم سرنوشت مشابه دارن، حتی پولهایشون هم به آنها کمک نکرد.
اسکندر
اسکندر و نه فقط اسکندر
در شرایط مجازی جهانی کنونی
خود را پیشاپیش به آب زمزم می شویند و مطهر مطلق نمودار می سازند و دعاوی خود را حقایق مبرهن.
ضمنا
دگر اندیشان را نوکر این و آن جا می زنند.
اما اگر تیز بنگری
همه اسکندر واره اند.
همه سرسپرده اند.
نه سوادی در بین است و نه صداقتی و نه شفافیتی و نه اصولیتی.
گفتند:
رضاشاه نوکر انگلیس است
ولی بعد مات و مبهوت ماندند
وقتی که رضاشاه از سنگر بدترین دشمنان انگلیس سر در آورد.
احدی حاضر به انتقاد از خود نشد.
وطن چیست
اگر وسایل تولید نیست؟
هدف اکندر و امثالهم
چیست
اگر تصاحب وسایل تولید نیست؟
سیب برای یک فیلسوف به عنوان ماده مفهومی فلسفی است.
برای نیوتن مفهومی فیزیکی است.
....
مش مسعود
این ادعای مش مسعود
ادعای سوبژکتیویستی ـ امپریالیستی است
از این خبرها نیست.
اگر از این خبرها بود
دیگر لزومی نداشت که برای هر حرفه و زمینه و عرصه و رشته صنعتی و کشاورزی و پژوهشی و علمی و فنی و هنری و ادبی و حقوقی و قضایی و اخلاقی و غیره
دایرة المعارف مفاهیم خاصی به خون دل تدوین یابد.
هررشته علمی و فنی و هنری و .. مفاهیم خاص خود را دارد.
مثال:
بدون فراگیری تعریف استاندارد مفاهیم سیاسی
نمی توان از سیاست چیزی فهمید
چه رسد به سیاستمدار شدن.
مثال:
حرکت یکی از مفاهیم علم مکانیک و ژیمناستیک و غیره است و تعریف علمی و ورزشی و نرمشی خاص خود را دارد
ولی همین حرکت به مثابه مفهومی و یا حتی مقوله ای فلسفی
تعریف دیگری دارد که شامل حال تعریف مکانیکی و ژیمناستیکی و غیره نیز می شود
حسنک وزیر یکی از وزرای خوش نام دربار غزنوی و از وزرای برجستهٔ تاریخ ایران است که در جوانی بر دار آویخته شد. ذکر بر دار کردن حسنک وزیر، از قسمت های مشهور تاریخ بیهقی به شمار می رود، با هم این بخش را می خوانیم...
و حسنک را سوی دار بردند و به جایگاه رسانیدند، بر مرکبی که هرگز ننشسته بود. و جلادش استوار ببست و رَسن ها فرود آمد. و آواز دادند که سنگ دهید، هیچ کس دست به سنگ نمیکرد و همه زار میگریستند، خاصه نیشابوریان. پس مُشتی رند را سیم دادند که سنگ زنند. و مرد خود مرده بود، که جلادش رسن به گلو افکنده بود و خفه کرده. اینْتْ حسنک و روزِ دارش. و گفتارش، رَحمُة الله عَلیه، این بود که گفتی مرا دعای نیشابوریان بسازد، و نساخت... چون ازین فارغ شدند بوسهل و قوم از پایِ دار بازگشتند و حسنک تنها ماند چنانکه تنها آمده بود از شکم مادر… و حسنک قریبِ هفت سال بر دار بماند، چنانکه پای هایش همه فرو تراشید و خشک شد چنانکه اثری نماند، تا به دستوری فرود گرفتند و دفن کردند، چنانکه کس ندانست که سرش کجاست و تن کجاست. و مادر حسنک زنی بود سخت جِگرآور؛ چنان شنودم که دو سه ماه این حدیث پنهان داشتند و چون بشنید جَزَعی نکرد چنانکه زنان کنند، بلکه بگریست به درد چنانکه حاضران از دردِ او خون گریستند. پس گفت: بزرگا مردا که این پسرم بود که پادشاهی چون محمود این جهان بدو داد و پادشاهی چون مسعود آن جهان. و ماتمِ پسر سخت نیکو بداشت، و هر خردمند که این بشنید بپسندید، و جای آن بود. و یکی از شعرای نشابور این مرثیه بگفت اندر وی، و بدین جای یاد کرده شد.
بُبرید سرش را که سران را سر بود
آرایش دهر و مُلک را افسر بود
گر قرمطی و جهود یا کافر بود
از تخت به دار برشدن مُنکر بود
"از کتاب تاریخ بیهقی، متن کامل با مقدمه، توضیحات و شرح مشکلات - دکتر محمد جعفر یاحقّی و مهدی سیّدی، انتشارات سخن، چاپ دوم، از ص ۲۲۷ تا ۲۳۰"
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر