۱۴۰۴ آبان ۴, یکشنبه

درنگی در چند و چون انعکاس (۱)


 

درنگی

از

 شین میم شین

آینه گر نقش تو بنمود راست
خود شکن اینه شکستن خطاست
نظامی گنجوی


آیینه را بیفکن

سیاوش کسرایی

زیبای من گریستنت چیست ؟
زشت اگر نماید
آیینه بر خطا است 


آیینه راست نیست
آیینه ها نی اند دگر چشم نکته بین
آیینه ها زبان خبر چینی اند و بس

 
عریان مکن برابر آیینه راز خویش
تا بر تو پرده ها ندرد پیش چشم کس 


بالای خود در آینه مشکن به های های
تصویر غم، غمت را هر دم فزون کند 


گیسو به رخ مریز و ز درد این چنین متاب
دستی بر آر کاینه را واژگون کند

 
آیینه را بیافکن تا رو به هم نهیم
باشد به دست خویش مداوای هم کنیم

 
وان دست را که آینه دار ملال تو ست
زان پیش تر که مشت برآرد قلم کنیم 


آیینه می نماید اشک تو را به تو
اما دری به روی درون می گشایدت؟


آیینه حال را همه تصویر می کند
فردای آرزو را کی می نمایدت؟


زیبای من،

 بگو
دیگر بگو،

 گریستنت چیست؟


بیرون ز اینه
ایا دمی هوای من ات نیست؟

 در این شعر سیاوش که بیتی از نظامی را به همراه دارد،
دو نظر متفاوت و متضاد راجع به انعکاس (عکس اندازی، عکس برداری) 

مطرح می شود:
نظلمی
انعکاس آیینه وار را تنها انعکاس راستین می پندارد.


در حالیکه سیاوش
بی سر و صدا وبی جار و جنجال
نظر نظامی را مردود می داند
و
بر انعکاس آیینه وار تره حتی خرد نمی کند.


ما این دو شعر و دو موضع بینشی را مفصلا مورد تحلیل قرار خواهیم داد.


سپاس از حضرت اعظم که سبب خیر می شوند.
ما نمی دانستیم که اینجا چه معرکه معرفتی ـ نظری بر پا ست.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر