فصل بیستم
توسعه علوم طبیعی و فلسفه بورژوائی واپسین:
فیزیک، بیولوژی، روانشناسی
جان ارپن بک
اولریش روزه برگ
برگردان شین
میم شین
پیشکش به
هوشنگ قربان
نژاد
بخش دوم
فیزیک
·
در حالیکه ریاضیات از دوره آنتیک
(جهان باستان کلاسیک) به مثابه علم مستقلی
در مقابل فلسفه قد بر افراشته بود، فیزیک به معنی امروزی اش، در قرن 17 تشکیل می
شود.
1
·
البته در یونان باستان کلاسیک،
طبیعتفلسفه به مثابه رشته خاصی در جوار مجموعه علم الاشیاء وجود داشته است که به
بررسی «طبیعت» اشیاء منفرد (اجسام) می پرداخت.
2
·
اگرچه برای یونانیان مشاهده،
آزمایش و کاربست ریاضیات ناشناخته نبود، ولی به دلیل سطح نازل توسعه نیروهای مولده
در یونان باستان کلاسیک، ترکیب خاص متد آزمایشی و ریاضی ـ نظری از نوع عصر جدید،
پدید نیامده بود.
3
ارسطو (384 ـ 332 ق. م.)
ارسطو از مهمترین و متنفذترین فلاسفه تاریخ است.
او اصول بیشماری را هم بنیاد نهاده و هم تحت تأثیر جدی قرار
داده است.
از آن جمله اند :
تئوری علوم
منطق
بیولوژی
فیزیک
اتیک
تئوری شعر
تئوری دولت
ارسطو دانش زمان خود را به شرح زیر طبقه بندی کرده است :
ارگانون (که بعد از مرگ او به آثار او اضافه می شود.)
علوم تئوریکی (نظری)
علوم پراتیکی (عملی)
علوم پوئه تیکی (شعری)
علوم تئوریکی به اجزای زیر طبقه بندی می شوند :
فلسفه اولین (متافیزیک)
علوم طبیعی
علوم ریاضی (مته متیک)
فلسفه اولین به اجزای زیر طبقه بندی می شود :
تئوری جوهر
تئوری اصول
تئولوژی
·
ارسطو که درک فلسفه، منطق و فیزیک
را برای قرن ها برجسته کرده بود، نتوانست از مشاهده بلاواسطه اشیاء دل بر
کند.
4
·
در فیزیک معطوف به طبیعتفلسفه
ارسطو، آمیزه ای از دانش تجربی روزمره ی بخشا بطرز شتابزده تعمیم یافته، گمان ورزی
های تخیلی و نظرات درست وجود دارد.
5
·
ارسطو توضیح علل چهارگانه (علت
مادی، علت صوری، علت مؤثر و علت غائی) را آماج پژوهش فیزیکی می دانست.
6
·
اما برای او از این علل چهارگانه،
فقط علت صوری با کاربست ریاضیات سازگار بود.
7
·
از این رو، ارسطو اهمیت زیادی به
کاربست ریاضیات در فیزیک نمی داد.
8
·
علاوه بر این، فلاسفه جوینده حقیقت
و یقین در آخرین مقدمات، به آزمایشات لازم برای علم فیزیک، ارزش زیادی قایل
نبودند.
9
·
ارزیابی نوین اسالیب (متد ها) که
به معارفی راجع به فیزیک اشیاء و تغییرشان منجر می شود، بلحاظ تاریخی با توسعه
بورژوازی آغازین در رابطه بوده است.
10
·
تشکیل فیزیک به مثابه علم طبیعی
مستقل در روند چالش های ایده ئولوژیکی ـ جهان بینانه شدیدی بر سر جهانتصویر کوپرنیکی
صورت می گیرد.
·
مراجعه کنید به جهانتصویر، جهان
بینی، ایده ئولوژی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
11
نیکولاوس
کوپرنیک (1473-1543)
ریاضی دان و
ستاره شناس لهستانی
وی پس از سال ها مطالعه و رصد اجرام آسمانی
به این نتیجه رسید که بر خلاف تصور پیشینیان
زمین در مرکز کاینات قرار ندارد،
بلکه این خورشید است که در
مرکز منظومه شمسی است
نظریه انقلابی
کوپرنیک
یکی از درخشان
ترین کشفیات عصر رنسانس است
که نه فقط
آغازگر ستاره شناسی نوین بوده،
بلکه ضمنا جهانتصویر
نوینی را عرضه کرده است.
·
آنچه که کوپرنیک شروع کرده بود و
گالیله و نیوتون و غیره به مدد مکانیک کلاسیک بطور فیزیکی نسبتا به اتمام رسانده
بودند، توسط فرانسیس بیکن و رنه دکارت، بطور فلسفی ادامه یافت و به رهایش متدیک
(ساز و برگ اسلوبی) علمی پژوهش از
پیشداوری های مذهبی انجامید.
12
گالیله ئو گالیله ای (1564 ـ 1642)
فیلسوف، ریاضی دان، فیزیکدان، ستاره شناس
کاشف کشفیات خارق العاده در رشته های مختلف علوم طبیعی
·
روند تشکیل فیزیک به مثابه رشته
علمی مستقل، تشکیل مکانیک کلاسیک، به قول گالیله، «علم کاملا نوینی بوده که بر
بنیان چیزی بسیار قدیمی» صورت گرفته است.
·
(گالیله، «بررسی ها و تبیینات ریاضی»، 1891،
ص 3)
·
(مکانیک کلاسیک و یا مکانیک نیوتونی، بخشی از
فیزیک است که به توضیح حرکت چیزهای جامد و مایع و گازی شکل می پردازد. مترجم)
13
·
این روند تشکیل فیزیک با توضیحات
متعددی همراه بوده است.
14
·
کسب استقلال علم الاشیاء که از
جهان باستان کلاسیک در کمند گمان ورزی های
طبیعتفلسفه گرفتار بود، بتدریج صورت می گیرد.
15
·
فیزیک خود را به کندی از سلطه
اسکولاستیک که در سنت ارسطوئی قرار داشت و از سلطه هومانیسم رنسانس که در سنت
افلاطونی قرار داشت، آزاد می سازد.
16
نیوتون
·
اما پس از پیدایش مکانیک نیوتونی،
اولین تئوری فیزیکی نسبتا کامل تشکیل می شود و در مکانیک تحلیلی، این نظر اعتبار
کسب می کند که پیشرفت معرفتی بیشتر تنها در تکمیل دستگاه ریاضی این تئوری است.
·
آنگاه تأملات فلسفی بطرز روز
افزونی به مسائل تفسیری بهترین تئوری معطوف می شوند که از کوره عمل بارها سربلند
بیرون آمده است.
17
·
با تشکیل مکانیک کلاسیک به مثابه
مکانیک مراکز ثقل (نقاط جرمی) احیای مجدد اتمیسم همراه می شود و به موازات آن،
سیستم فلسفی مکانیسیستی ـ ماتریالیستی طرحریزی می شود که در آن، دعوی حاکمیت
بورژوازی نوخاسته بر ضد اشرافیت و روحانیت (کلیسا) بمراتب بهتر اثبات می شود تا در
چارچوب تفکر ایدئالیستی.
·
(مفهوم «نقطه جرمی» عبارت است از
ایدئالیزاسیون حتی المقدور هر جسم واقعی که در یک نقطه، یعنی در مرکز ثقل به وحدت
رسیده است. مترجم)
·
(اتمیسم و توسعه اش تا قرن 19 به نظریه فلسفی
ماتریالیستی (فرضیات طبیعتفلسفی)اطلاق می شود که ماده را متشکل از ذرات کوچک
لایتجزا می داند.
·
مؤسسین اتمیسم لویکیپ، دموکریت و
اپیکور بوده اند. مترجم)
ادامه دارد.