۱۳۹۵ مهر ۴, یکشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (457)


فصل پانزدهم
روانکاوی
پروفسور دکتر کارل هاینتس بروان
برگردان شین میم شین

پیشکش به 


هوشنگ تیزابی
 (۱۳۲۲ ـ ۱۳۵۳ ) 
مؤلف «نقدی بر فرویدیسم»
  
بخش سوم
نئو ـ روانکاوی
فرویدومارکسیسم
توسعه روانکاوی در حال حاضر

·        روانکاوی در کلیه انواع و اقسامش بنا بر خطای اصلی اش، به دنبال هومانیسم اسپکولاتیو (گمانورز) له له می زند که ماهیت انسان ها را در افراد می جوید و فراموش می کند که تعیین کننده ماهیت انسان ها، مناسبات اجتماعی و دستاورد های مادی و فکری بشریت اند.   

1
·        این عینیت یابی های قوای ماهوی انسانی ببرکت لیاقت انسان ها در تغییر شیئی جهان صورت می گیرند که در روند همکاری در کار اجتماعی میسر می شوند و افراد باید آنها را از آن خود کنند تا بتوانند به نوبه خود در حیات اجتماعی سهیم باشند.  

2
·        انسان ها به همان میزان که دستاورد های بشری را از آن خود می کنند، به همان میزان هم آدمیت کسب می کنند. (آدم می شوند.)    

3
·        این فرمی است که در آن، دانش تجربی اجتماعی انسان ها از نسلی به نسلی منتقل می شود و تلنبار می شود.  

4

جان باپتیست لامارک
 (1744 ـ 1829)
گیاه شناس و جانورشناس بزرگ فرانسوی
بانی مفهوم بیولوژی
نماینده تئوری تکامل

·        تصورات فروید در زمینه انتقال بیولوژیکی دانش تجربی اجتماعی که تحت تأثیر دترمینیسم لامارکیستی تشکیل شده اند، نه تنها فاقد ارزش علمی اند، بلکه همراه با طرح فروید موسوم به ناخود آگاهی بی اعتنا به علل اجتماعی، راه را برای امکان پذیر گشتن ایراسیونالیسم های فلسفه حیاتی همواره کرده اند.
·        آن سان که گرایشات بیولوژیکی فروید بطرز عرفانی تفسیر می شوند و روانکاوی، فونکسیون خدمت به اهداف ارتجاعی و حتی فاشیستی کسب می کند.  

5
·        روانکاوی با عدم شناخت کرد و کار شیئی و کار اجتماعی به مثابه گشتاور تعیین کننده ی کرد و کار حیاتی فردی، همزمان، نه فقط از شناخت اهمیت کرد و کار معرفتی ـ عقلی برای پراتیک آگاهانه زندگی عاجز می ماند، بلکه علاوه بر آن، از شناخت خودویژگی حوایج انسانی عاجز می ماند.

6
·        برای اینکه حوایج انسانی، پسمانده های متافیزیکی نیستند، بلکه در تاریخ طبیعت به دلیل ضرورت های مشخص بقا توسعه می یابند.

7
·        این حوایج در حیوانات متعالی منجر بدان می شوند که نیاز به کنترل محیط زیست و همپیوندی «اجتماعی» استقلال کسب کند.
8
·        این نیاز در جوار حالات هیجانی اندامی و جنسی (ارگانیسمی و سکسوئال) اکتوئل، وارد عمل می شوند.   

9
·        ما در عالم انسانی در جوار حوایج حسی ـ حیاتی (حوایجی از نوع ارگانیکی و جنسی ـ خانوادگی)، به حوایج پرودوکتیو (مولد، خلاق) برمی خوریم که در خدمت کنترل شرایط زندگی اجتماعی و فردی اند.    

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر