فصل پانزدهم
روانکاوی
پروفسور دکتر
کارل هاینتس بروان
برگردان شین
میم شین
پیشکش به
هوشنگ تیزابی
(۱۳۲۲ ـ ۱۳۵۳ )
مؤلف «نقدی بر فرویدیسم»
بخش سوم
نئو ـ روانکاوی
فرویدومارکسیسم
توسعه روانکاوی در حال حاضر
·
تکانه های مهم در زمینه تأملات عمیق
راجع به روانکاوی از ایالات متحده امریکا آمد.
·
در ایالات متحده امریکا حتی از
اوایل سال های 30 قرن بیستم، کوشش هائی در جهت گشودن در به روی علوم اجتماعی و
نسبی کردن روانکاوی شروع شده بود.
1
·
در این زمینه می توان در وهله اول
به کوشش های کسانی اشاره کرد که میان روانکاوی
و اتنولوژی و آنتروپولوژی فرهنگی پل می زنند:
·
گ. روهایم تلاش کرد تا میان
روانکاوی و اتنولوژی و آنتروپولوژی فرهنگی رابطه برقرار کند، بدون آنکه براهین
اصلی روانکاوی را زیر علامت سؤال قرار دهد.
·
(گ. روهایم، « روانکاوی و آنتروپولوژی»، 1977)
2
برونیسلاو مالینوفسکی
(1884 ـ 1942)
انتروپولوگ اجتماعی
در ایالات متحده امریکا
لهستانی الاصل
·
ضمنا برونیسلاو مالینوفسکی با تکیه
بر تحقیقات اتنولوژیکی اش، نظرات زیر فروید را زیر علامت سؤال و تردید قرار داد:
الف
·
عامیت (یونیورسالیته) تئوری فرهنگ
فروید را
ب
·
انتقاد از فرهنگ فروید را
ت
·
وجود تاریخی ـ عام عقده اودیپوس
فروید را
·
(مالینوفسکی، «جنسیت و تغییر در جوامع بدوی» 1962)
3
·
نئو ـ روانکاوی درست به همین نسبی
کردن روانکاوی فروید تکیه می کند:
·
(هورنی، «راه های جدید در راونکاوی»، 1973 در
«انسان نویروتیکی عصر ما» 1974)
الف
·
نئو ـ روانکاوی، تئوری لیبیدوی
فروید را رد می کند.
ب
·
نئو ـ روانکاوی، نه به نقطه نظر پسیکولوژیکی
ـ تکاملی وقعی می نهد و نه به ناخودآگاه و نه به سکسوئالیته و سمبولپژوهی.
·
(خطاها و رؤیا ها)
4
·
نئو ـ روانکاوی در عوض، به ویژه تأثیرات محیط زیست را مورد تأکید اکید قرار می
دهد و خطاهای خاص افراد تندرست و بیمار را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.
5
اریش فروم
(1900 ـ 1980)
روانکاو، فیلسوف، روانشناس اجتماعی آلمانی ـ امریکائی
نماینده ی سوسیالیسم هومانیستی و دموکراتیکی
موضوع پژوهش:
روانشناسی مذهب
روانکاوی
انتقاد اجتماعی
آثار:
هنر عشق ورزیدن (1956)
داشتن و یا وجود (1976)
و غیره
·
مهم ترین نماینده ی جنبش نئو ـ
روانکاوی با سمتگیری فلسفی ـ ـ اجتماعی،
اریش فروم بوده است.
الف
·
اریش فروم در سال های 30 و 40 قرن
بیستم، استنباطات فرویدی ـ مارکسیستی را نمایندگی می کرد.
ب
·
در اوایل سال های 50 قرن بیستم، کم
و بیش به نئو ـ روانکاوی نزدیک شد.
·
البته بدون اینکه مواضع فرویدی ـ مارکسیستی
اش را ترک کرده باشد.
·
(اریش فروم، «روانشناسی اجتماعی ـ تحلیلی و
تئوری اجتماعی»، 1970)
پ
·
اریش فروم بر آن بود که در جامعه بورژوائی،
پیوند های آغازین افراد بشری تخریب می شوند.
ت
·
این تخریب پیوند ها می تواند به دو
صورت زیر به آزادی افراد بشری منجر شود:
1
آزادی منفی
·
این تخریب پیوند ها اولا می تواند
به آزادی منفی افراد بشری منجر شود:
·
یعنی به فرار از آزادی و هراس از آزادی
منجر شود.
2
آزادی مثبت
·
این تخریب پیوند ها، ثانیا می
تواند به آزادی مثبت افراد بشری منجر شود:
الف
·
به استفاده از امکانات توسعه و
تکامل فردی
ب
·
به شکوفاسازی و رونق بخشیدن به
اسپونتانیته (اعمال فارغ از قید و بند)
پ
·
به شکوفاسازی و رونق بخشیدن به خودتحقق
بخشی (جامه عمل پوشاندن به آماج ها و آرزو
های خود)
·
(اریش فروم، «روانشناسی اجتماعی ـ تحلیلی و
تئوری اجتماعی»، 1970)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر