پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین
·
تصادف «مکمل ضرورت و فرم بروز ضرورت
است.» (انگلس)
1
·
تصادف خصلت عینی دارد و مستقل از شعور و خواست انسان ها ست.
2
·
حادثه ای را تصادفی می
نامند، که بنا بر ضرورت درونیِ ناشی از مجموعه
شرایط موجود صورت نگیرد و یا حتی بتواند نه بصورتی که اتفاق افتاده، اتفاق بیفتد.
3
·
البته این بدان معنی نیست که حوادث تصادفی نمی توانند
بطور علی مشروط شوند.
4
·
اصل کلی علیت شامل حال
حوادث تصادفی نیز می شود.
5
·
تصادف و ضرورت یک تضاد دیالک تیکی تشکیل می دهند، که قطب
تعیین کننده آن ضرورت است.
·
(این بدان معنی است که ما
با دیالک تیک ضرورت و تصادف سر و کار داریم و در این دیالک تیک نقش تعیین کننده از
آن ضرورت است. مترجم)
6
·
تصادف مکمل ضرورت است، یعنی
هرحادثه ضرور همواره بکمک برخی جوانب تصادفی تکمیل
می شود.
7
·
تصادف فرم بروز ضرورت است،
یعنی در پشت پدیده های ظاهرا تصادفی صرف، همواره
یک ضرورت ژرف پنهان است، که از کلاف سردرگم تصادفات خودنمائی
می کند.
8
·
وقوع تصادفات بمثابه فرم
بروز ضرورت، قانونمند
است و لذا (اگر هم نه به شکل حوادث منفرد) قابل پیش بینی است.
احتمال
·
حد کمی تصادفیت (تصادفی بودن) هرحادثه ای احتمال نامیده می شود.
·
هرچه احتمال وقوع یک
حادثه تصادفی کمتر باشد، اطلاع از وقوع آن بلحاظ
معرفتی ـ نظری (بلحاظ تئوری شناخت)، ارزش بمراتب بیشتری خواهد داشت.
مکمل
ضرورت و فرم بروز ضرورت بودن تصادف
به
چه معنی است؟
1
·
تصادف را مکمل ضرورت و فرم
بروز ضرورت نامیدن، اولا حاکی از آن است که ضرورت و تصادف بطور ناگسستنی در پیوند با هم اند.
2
·
ثانیا حاکی از آن است که ضرورت
ـ بلحاظ عینی ـ مقدم بر تصادف است.
3
·
ثالثا حاکی از آن است که تصادف
به مثابه حکمران سطح پدیده ها، بلحاظ معرفتی ـ نظری، نقطه آغازین برای شناخت ضرورت است که ببرکت تحلیل کلیه پیوند های تصادفی و پس از برملا ساختن ماهیت
خویش، شناخته می شود.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر