۱۴۰۴ آبان ۳, شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ر) رفاه عمومی (۲) (بخش آخر)

‪Gemeinwohl-Ökonomie für den Landkreis | Bündnis 90/Die Grünen‬‏

 پروفسور دکتر هاینتس پپرله

برگردان

 شین میم شین 

 

۱۰

·    کانت رفاه عمومی را به معنای «سلامت دولت» تعریف می کند.

·     ولی منظور او «نه رفاه شهروندان و سعادت آنها، بلکه وضعیتی است که در آن حداکثر مطابقت میان قوانین اساسی و اصول حقوقی برقرار باشد.»

·    (کانت، «دلایل متافیزیکی اولیه آموزه حقوق»، پاراگراف ۴۹)

 

۱۱

·    به نظر هگل نیز هدف دولت تحقق عدالت و آزادی اخلاقی خواهد بود.

 

۱۲

·    از این رو هگل «رفاه عمومی» را به مثابه خیری تعریف می کند که به وحدت حقوق و رفاه می انجامد:

 

الف

·    «رفاه، خیری بدون حقوق نیست.

 

ب

·    همانطور که حقوق، خیری بدون رفاه نیست.»

·    (هگل، «فلسفه حقوق»، پاراگراف ۱۳۰)

 

۱۳

·    رفاه عمومی در تعلیمات اجتماعی کاتولیکی یک مفهوم مرکزی به شمار می رود.

 

۱۴

·    اینجا رفاه عمومی شاخص ماهوی هر نوعی از همبود (خانواده، همبود حرفه ای، دولت) محسوب می شود و به معنی هدفی برای خیر است که به خاطرش انسانها با همدیگر متحد می شوند.

 

۱۵

·    خیرمتعالی عبارت است از بونوا کمون که نمایندگان نئوتومیسم آن را به امر مشترک عموم و نمایندگان نئواسکولاستیک آن را به «رفاه عمومی» ترجمه می کنند.

 

۱۶

·    تفاوت زبانی در این میان یک تفاوت عینی است:

 

الف

·    نئوتومیست ها خیر متعالی را  در وهله اول به معنی کمال اعضا می دانند.

 

ب

·    دیگر نمایندگان تعلیمات اجتماعی کاتولیکی اما ارزش خاص همبود را مورد تأکید قرار می دهند و معتقدند که تنها زمانی کمال اعضا ممکن می شود که به درستی سازمان یافته باشند و بنا بر هدف تعیین شده کارآئی لازم را از خود نشان دهند و لذا رفاه عمومی عبارت است از اولا قانون اساسی درست همبود، به مثابه ارزش ابزار  اجتماعی، ثانیا کمال هر کدام از اعضای همبود به مثابه ارزش آماج اجتماعی.

 

۱۷

·    راجع به ارزش آماج همبود دولتی میان نمایندگان تعلیمات اجتماعی کاتولیکی وحدت نظر وجود دارد:

 

الف

·    ارزش آماج عبارت است از «تحقق آن پیش شرایط اجتماعی که برای انسانها امکان شکوفائی کامل ارزش های خود را فراهم می آورند و یا تسهیل می کنند»

·    («ماستر ماگسترا» (بخشنامه ای از پاپ راجع به پیشرفت اجتماعی)، ص ۶۵)

 

ب

·    و یا «مجموعه شرایط زندگی اجتماعی که افراد، خانواده ها و گروه های اجتماعی به وسیله آنها به تحقق کمال خود بدون مانعی و ممانعتی نایل می آیند.»

·    («کلیسا در جهان کنونی»، ص ۷۴)

 

۱۸

·    البته چند و چون مشخص این پیش شرط ها و پیش شرایط مسکوت گذاشته می شود.

 

۱۹

·    فلاسفه کاتولیک معتقدند که اینجا ما با مسائل حقوقی، اقتصادی، سیاسی، فکری ـ اخلاقی و فنی سر و کار داریم که در طول تاریخ تغییر می یابند.

 

۲۰

·    البته پاره ای از قوانین اساسی عمومی را همواره عمده می کنند:

 

الف

·    صلح درونی و برونی

ب

·    ثبات اجتماعی و امنیت

پ

·    وضع زندگی مادی شرافتمندانه و مطمئن برای همه طبقات مردم

 

ت

·    احترام به حق مالکیت خصوصی به انضمام مالکیت خصوصی بر وسایل تولید

ث

·    رضایت اجتماعی  

ج

·    هارمونی کامل و پایدار میان اعضای همبود.

 

۲۱

·    اگرچه در اظهارات راجع به رفاه عمومی در تاریخ فلسفه نظرات پیشرفته ای نیز مطرح می شوند و ایدئال های بشردوستانه تعیین می گردند، اما همه این نظرات در یک چیز مشترکند و آن بی توجهی به تضادهای طبقاتی در جامعه و عدم قبول این واقعیت که رفاه عمومی راستین تنها در جامعه بی طبقه می تواند امکان پذیر باشد.

 

۲۲

·    این عیب و نقص اما راه را برای تبدیل امر بشردوستانه به ضد خود نیز هموار می کند و امکان سوء استفاده از آن را برای سرپوش نهادن بر تضادهای طبقاتی پدید می آورد.

 

۲۳

·    برای نقد نظریات کاتولیکی مراجعه کنید به بخش تعلیمات اجتماعی کاتولیکی در نئوتومیسم. 

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر