۱۴۰۴ مهر ۱۱, جمعه

درنگی در «انسان از دیدگاه مارکس» اثری از اریش فروم (۱۴)

  

 

اریش فروم 

 (Erich Fromm) 

( ۱۹۰۰ – ۱۹۸۰)

 

اریش فروم

مقوله کار

 از نظر مارکس

 به منزلۀ بیان فردیت انسان نمودار می‌شود. 

از آنجائیکه هدف از تکامل انسان رسیدن به انسانی کامل و همه‌جانبه است،

 پس انسان بایستی که از تاثیرات فلج‌کنندۀ تخصصی‌شدن کار آزاد گردد.

معنی تحت اللفظی:
مقوله کار بیانگر فردیت کارگر و برزگر و پیشه ور است.
هدف از توسعه بشر رسیدن به کمال و همه جانبگی است.
بنابرین باید بشر (کارگر و برزگر و پیشه ور) را  از اثرات مفلوجساز تخصص نجات داد.

اریش فرم روانشناس است.
به همین دلیل 
معنی مقوله را نمی داند.
 
مقوله به عام ترین مفهوم اطلاق می شود.

مقوله و مفهوم کار
نتیجه تجرید همه انواع و اقسام کار در همه جای جهان است.
از گورکنی تا کوزه گری
در این مفهوم و یا مقوله تجرید یافته اند
و
وقتی کسی این مفهوم ویا مقوله را می شنود،
بی اختیار به یاد همه انواع و اقسام کار می افتد:
از حمالی تا رمالی
از نجاری تا حفاری
از پیشه وری تا کوزه گری.

۱

مقوله کار

 از نظر مارکس

 به منزلۀ بیان فردیت انسان نمودار می‌شود.

مفهوم کار بیانگر فردیت کارگر و برزگر و پیشه ور و غیره است؟
 
منظور از این ادعای مارکس و یا فروم چیست؟
 
چرا باید مفهوم کار بسان مفهوم خر و خرما 
نه بیانگر همه انواع و اقسام مشخص کار و خر و خرما،
بلکه بیانگر فردیت کارگر و برزگر و پیشه ور و حتی انسان به طور کلی باشد؟
 
اریش فروم 
درست حرف زدن بلد نیست.

مارکس
نمی تواند چنین یاوه ای را ادعا کند.

آنچه که مارکس احتمالا نوشته است، این است 
که 
کارگر و برزگر و پیشه ور و حتی جانور
 در روند کار و در اثر گار
(و نه در مقوله کار)
به فردیت خود وقوف حاصل می کند.
یعنی
بشر در اثر کار به خودشناسی می رسد.
 
به عبارت دقیقتر
کارگر و برزگر و پیشه ور و حتی انسان به طور کلی
در آیینه فراورده تولیدی خود، 
خود را، فردیت و خلاقیت و لیاقت و منیت خود را می بیند 
و 
لذت می برد.
 
دلیل عشق اصیل و عمیق هر مولد به مولود خود، 
مثلا مادر و پدر به فرزند خود و آهنگر به داس و تبر و دیگ و شمشیر و تیر خود
همین جا ست:
 فراورده کار  هر مولد مادی و فکری و نوعی 
( کارگر و برزگر و پیشه ور و شاعر و نویسنده و نقاش و مادر و پدر و حتی مادر بزرگ و پدر بزرگ
به آیینه فردیت و خلاقیت و مولدیت و سوبژکتیویته و آدمیت او مبدل می شود.
 
به همین دلیل 
زحمتکشان به ندرت به نیهلیسم (پوچی گرایی) می رسند.
 
کار به زندگی انها محتوا و معنا می بخشد.
کار به اوپتیمیسم (خوشبینی)  کارگر و برزگر و پیشه ور و غیره منجر می شود.
 
شبكة فجر الثقافية :: فتبارك الله أحسن الخالقين 
 
خدا هم با مشاهده حوا و آدم  به خلاقیت خود پی می برد 
و

فتبارک الله احسن الخالقین

می گوید:
یعنی جلال و جمال و جبروت خود را در حوا و آدم می بیند
، به خودشناسی می رسد و لذتی اصیل و عمیق و عظیم می برد
و
حتی
پا فراتر می گذارد
 و
 ملائکه را به سجده در مقابل محصول کار خود وامی دارد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر