۱۴۰۳ آبان ۲۲, سه‌شنبه

درنگی در شعری از احسان طبری، تحت عنوان «دو بینش» (۱۴)

احسان طبری

(۱۲۹۵ ـ ۱۳۶۸)

(۷۳ سال)

دو بینش

(از اندرزنامه عمر)

درنگی

از

شین میم شین

نیست منصفتر ز تاریخ، اَر گزاری خدمتش
او تو را خدمت گزارد، تا به جان برتر شوی
ترکِ این محفل مکن در شادی و در محنتش

گفت بودا:

« کهترین می باش تا بِهتر شوی»

طبری

پس از موعظه راجع به انصاف تاریخ،

خواننده و شنونده شعرش را 

به ماندگاری در محفل،

 بی اعتنا به لذت و محنتش، دعوت می کند

و

برای اثبات علمیت و ضرورت و صحت دعوتش،

نه حداقل، از کلاسیک های مارکسیسم،

 نه حتی از کلاسیک های فلسفه کلاسیک بورژوایی 

مثلا کانت و هگل و فویرباخ، 

نه حتی از فلاسفه یونان باستان

 مثلا ارسطو، دموکریت ویا هراکلیت،

 بلکه از بودا حدیث می آورد.

آنهم چه حدیثی:

کهتر شو تا بهتر شوی. 

بودا در این اندرز،

دیالک تیک عهد بوقی کهتر و مهتر

 را

به شکل دیالک تیک کهتر و بهتر به خدمت می گیرد و گذار از کهتر به بهتر را توصیه می کند.

مهتر

در ادبیات عهد بوقی به معنی بزرگ، پيشوا، رئيس، سرور، كلانتر، محتشم و غیره است.

طبری به عوض بر انداختن جامعه طبقاتی مبتنی بر کهتر و مهتر،

تداوم و تحکیم آن را اندرز می دهد.

 

خواجه عبدالله انصاری نکو فرمود درس:
«ارزی آن اندازه کآن ورزی، نه در آیینِ کج
در نهان بِهْ زآشکارا باش و از نکبت مترس»

گفت سعدی:

« شدتِ نیکان بُوَد رو در فرج »

معنی تحت اللفظی:

خواجه عبدالله انصاری گفته است:

ارج و ارزش تو به اندازه ورزش (کردوکار و عمل و کردار) تو در فرم درست است و نه در فرم کژ.

در نهان بهتر از عیان باش و از بی آبرویی نترس.  

سعدی هم گفته است:

تنگی زندگی نیکوکاران به گشایش آتی منجر خواهد شد. 

کسب و کار طبری،

همیشه و همه جا همین است.

خوشه چینی از هر خرمنی و خوراندن به خواننده و شنونده.

بعد از بودا، نوبت به خواجه عبدالله و شیخ سعدی رسیده است.

نامه مردم

هم

نه ارگان حزب توده، بلکه روزنامه نقل قول های اجامر کج و کوله جن ـ قوری اسلامی بوده است.

۱

خواجه عبدالله انصاری نکو فرمود درس:
«ارزی آن اندازه کآن ورزی، نه در آیینِ کج
در نهان بِهْ زآشکارا باش و از نکبت مترس»

 

خواجه عبدالله در این فرمایش،

برای ارزیابی هر کس، عمل او در طریق راست را معیار قرار می داند.

ولی معیار عینی برای تمیز کج از راست چیست؟

 

مثال:

خمینی فتوای قتل عام هر مشکوکی و هر مظنونی را صادر می کند.

این ورزش خمینی در آیین کج بوده ویا راست؟

این ورزش خمینی برای تعیین ارزش او چه ارزشی داشته است؟



خواجه عبدالله در این فرمایش،

نقش تعیین کننده در دیالک تیک عمل  آشکار و عمل  نهان را از آن عمل نهان می داند.

مثلا حمایت مخفی و مستور از کسی را بهتر از حمایت علنی و آشکار از او می داند.

همان کاری که حضرت علی انجام می داد:

شبانه به در خانه و خیمه زنان بیوه طعام می نهاد.

همان حضرت علی که گردن همسر همین زنان بیوه را زده بود 

و 

از عذاب وجدان

 شب های دیگر بر لب چاه های کور، زار می زد.

حالا چه فرق می کند که طعام به زنان بیوه و کودکان یتیمش شبانه داده شود و یا روزانه؟

این ادعای خواجه عبدالله، بهتر از هیچ است.

ولی ادعایی فرمالیستی است.

 

گفت سعدی:

« شدتِ نیکان بُوَد رو در فرج »

 

ادعای سعدی هم ادعایی خوشخیالانه است و نه علمی و قاتوتمند.

شدت نیکان  مثلا ارانی ها و روزبه ها و جوانشیرها رو به فرج نبوده است.

اوتوماتیسمی وجود ندارد.

 عوامفریبی وجود دارد.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر