
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان
۴۴
· گام اساسی در این جهت، کشف رابطه موزون توسط گل ـ من و نتس ـ من بوده که به گروه واحد ویژه (SU (3)) معروف شده است.
۴۵
· معلوم شده که ذرات مختلفی به لحاظ خواص فیزیکی متعدد مهمی یکسانند و تفاوت شان به لحاظ جرم و بار الکتریکی و اسپین است.
۴۶
· بر مبنای روابط موزون بارز آنها می توان اکنون گروه هایی از ذرات بنیادی (مولتی پلت) را تنظیم کرد که به عنوان مثال، شبیه جسمی هشت ضلعی اند و هر گوشه آن را ذره ای اشغال کرده است.
۴۷
· تا کنون اما به لحاظ درک مجموعه ذرات بنیادی نه (SU (3)) به طرز قانع کننده ای توضیح داده شده اند و نه کلیشه های وسعت داده شده (SU (4) و (SU (6))
۴۸
· اما ثمربخشی راه طی شده را می توان در این حقیقت امر دید که وجود یکی از ذراتی که بدین طریق پیشگویی شده بود، اثبات شده است.
۴۹
· غافلگیر کننده قبل از همه این حقیقت امر بود که ساختار گروهی ـ تئوریکی این مولتی پلت چنان ساخته شده است که فرضیه ای را مجاز می دارد، که بنا بر آن، باریون ها و رزونانس های باریون ها از یک و یا چند تری پلت از ذرات فوندامنتال (بنیادی) ترکیب شده اند که کوارک و یا تری پلت بنیادی نامیده می شوند.
۵۰
· این ذرات، حاملین بار، عدد باریونی، ایزو اسپین و استرانگنس اند و باید اسپین نیمه صحیحی داشته باشند.
۵۱
· مغناطیس الکترونی را هم می توان به خوبی در این کلیشه طبقه بندی تنظیم کرد.
۵۲
· از آنجا که کوارک ها (اگر وجود داشته باشند) باید جرم نسبتا بزرگی داشته باشند، اثبات آزمایشی آنها، ایجاد مصنوعی سرعت بخش هایی را الزامی خواهد داشت که باید انرژی های بزرگی در اختیار داشته باشند که فراتر از انرژی های سرعت بخش های معاصر است.
۵۳
· اخیرا ستاره شناسی به نام بوربیج حدس خود را ابراز داشت که ممکن است که تشعشع شدید تاکنون غیرقابل توضیح کوارک نتیجه تجزیه تشعشعی اش باشد.
۵۴
· نسبیت بنیادیت (رلاتیویته اله منتاریته) که حدس زده می شود، پرتو جدیدی بر مسئله فلسفی جزء و کل می افکند.
· مراجعه کنید به دیالک تیک جزء و کل
جزء و کل
۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14259
۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14264
۳
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14267
پایان
۵۵
· حقیقت امر آزمایشی راجع به نسبیت بنیادیت (رلاتیویته اله منتاریته) دال بر این است که ذره در وابستگی به شرایط انرژتیکی اش رفتارهای های مختلف دارد.
۵۶
· به عنوان مثال، پروتون با انرژی اندک به مثابه ذره بنیادی نمودار می شود.
· اما با انرژی بزرگ به مثابه چیزی نمودار می گردد که از هیپرون های معینی تشکیل یافته است.
۵۷
· به نظر هایزنبرگ معیاری وجود ندارد که بنا بر آن بتوان ذرات بنیادی را از ذرات مرکب تمیز داد.
۵۸
· برداشت اساسی فرضیه میدان هایزنبرگ مبتنی بر این فرض است که کلیه ذرات بنیادی، چیزهای مرکبی اند.
۵۹
· از این رو، مسئله مربوط به بنیادیت (اله منتاریته) «اصیل» با توجه به مواد موجود در حال حاضر (خواه مواد آزمایشی و خواه مواد تئوریکی) لاینحل می ماند.
۶۰
· مطالبه دیالک تیکی مبتنی بر پیوند ذرات، با توجه به تبدیل پذیری ذرات برآورده شده است.
۶۱
· دامنه حقیقی مناسبات (رلاسیون های) دیالک تیکی فقط با پژوهش علمی ـ منفرد (پژوهش مبتنی بر علوم منفرد) دیگری از ساختار ذرات اتمی می تواند شناخته شود.
· مراجعه کنید به علوم منفرد
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر