۱۴۰۴ مرداد ۳۱, جمعه

خود آموز خود اندیشی (۱۲۹۲)

   

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت پانزدهم

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۹۱ )

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

پس از آن که شخص ام ز خاک آفرید

به قدرت در او جان پاک آفرید

 

عجب داری ار بار امرش برم

که دائم به احسان و فضلش در ام؟

معنی تحت اللفظی:

دلیل اینکه در سرمای یخبندان غسل می کنم، اطاعت از فرامین خدایی است که مرا از خاک خلق کرده و بر تندیس بی جان من جان دمیده است و مرا مادام العمر از احسان و بخشش خود برخوردار ساخته است.

 

سعدی اکنون زمینه را برای ابلاغ کلام آخر آماده می بیند، با طمأنینه تمام پا می شود، از پله های منبر بالا می رود

و

عملا

 از پسرپرستی به خداپرستی پل می زند.

انعکاس آسمانی ـ انتزاعی هر چیز زمینی، بزرگترین هنر سعدی و حافظ است، که در عین حال مزمن ترین بیماری روانی آنها ست:

چیزی نیست که آندو در آیینه زلال آسمان منعکس نکنند و بعد جای عکس و شیئ را عوض ننمایند.

 

اکنون وقت مقایسه چیزهای بی ربط فرا رسیده است.

«عشق» مرد مؤمن به پسربچه با «عشق» او به خداوند جان پاک و تن ناپاک آفرین مورد مقایسه قرار می گیرد و بی اعتنائی پسرک با احسان و فضل مادام العمر خدا سبک سنگین می شود.

هرگز کسی مفهوم «عشق» را چنین به لجن نکشیده و از محتوای واقعی اش تهی نکرده است، که سعدی و حافظ می کنند.

 

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر