۱۴۰۴ مرداد ۱۱, شنبه

درنگی در مواعظ سید علی خامنه ای در مجالس و منابر انترنتی (۱)

 

سیّد علی حسینی خامنه‌

(زادهٔ ۲۹ فروردین ۱۳۱۸)


روحانی و سیاستمدار ایرانی است که از سال ۱۳۶۸ دومین رهبر جمهوری اسلامی ایران است.
 او در فاصلهٔ سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ سومین رئیس‌جمهور ایران بود. 
خامنه‌ای در جایگاه رهبری، طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، عالی‌ترین مقام کشور و فرمانده کل نیروهای مسلح محسوب می‌شود.
 او همچنین امام جمعهٔ تهران و یکی از مراجع تقلید شیعه دوازده‌امامی در ایران است. 
خامنه‌ای پنجمین رئیس کشور مسن در جهان و پنجمین رئیس کشور از لحاظ طولانی‌ترین دوران حضور در قدرت به‌شمار می‌رود.

خامنه‌ای در حوزه‌های علمیهٔ مشهد، نجف و قم به تحصیل پرداخت و از سید محمدهادی میلانی اجازهٔ روایت گرفت.
 او در نوجوانی با سید مجتبی نواب صفوی — طلبه و بنیان‌گذار و رهبر جمعیت فدائیان اسلام — آشنا شد و تحت تأثیر اقدامات انقلابی اسلامی او قرار گرفت. 
 
خامنه‌ای در سال ۱۳۳۶ با سید روح‌الله خمینی، رهبر آیندهٔ جمهوری اسلامی، دیدار کرد و در سال ۱۳۴۱ همزمان با تصویب‌نامهٔ انجمن‌های ایالتی ولایتی به نهضت وی پیوست.
 او در راستای اهدافِ نهضت خمینی، به فعالیت‌های ضد حکومت پهلوی ادامه داد و شش بار بازداشت شد.
 در سال ۱۳۵۶ ژاندارمری او را به مدت سه سال به ایرانشهر و سپس به جیرفت تبعید کرد که با اوج‌گیری اعتراضات در سال ۱۳۵۷ این حکم بی‌اثر شده و به مشهد بازگشت. 
او به‌عنوان مسئول کمیتهٔ تبلیغات برای استقبال از خمینی، راهی تهران شد.

پس از انقلاب ۱۳۵۷ 
خامنه‌ای عضوی از شورای انقلاب، امام جمعهٔ تهران، و معاون وزیر دفاع شد.
 او در دورهٔ نمایندگی مجلس به سال ۱۳۶۰، 
هدف یک ترور نافرجام شد که بر اثر آن دست راستش از کار افتاد. 
او در دوران ریاست‌جمهوری‌اش، رئیس شورای عالی پشتیبانی جنگ و اولین رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنین نایب‌رئیس اول شورای بازنگری قانون اساسی بود. 
به‌دنبال مرگ خمینی در سال ۱۳۶۸،
 مجلس خبرگان او را به‌عنوان دومین رهبر ایران انتخاب کرد.
 او از سال ۱۳۷۳ به‌عنوان یکی از مراجع تقلید شیعیان مورد قبول جامعهٔ مدرسین حوزه علمیه قم اعلام شد و به‌جای انتشار توضیح‌المسائل، تنها به انتشار استفتائات اکتفا کرده است. 
اعلام مرجعیت او با انتقادهایی همراه بود. 
خامنه‌ای در دورهٔ رهبری خود با امواج اعتراضی گسترده‌ای از جمله
 اعتراضات دانشجویی ۱۳۷۸، 
اعتراضات جنبش سبز در سال‌های ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹، 
اعتراضات دی ۱۳۹۶، 
اعتصابات ۱۳۹۷–۱۳۹۸،
 اعتراضات آبان و دی ۱۳۹۸ 
و
 خیزش ۱۴۰۱ ایران مواجه شده که همه را به شکل خون‌باری سرکوب کرده است.

فوربز در سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۸ خامنه‌ای را یکی از قدرتمندترین افراد جهان نامید.
 کمیتهٔ حفاظت از روزنامه‌نگاران، از او به‌عنوان یکی از ۱۰ دشمن آزادی بیان در جهان نام برده است. 
انتقاد از او ممنوع است و افراد به اتهام توهین به او، اغلب در رابطه با اتهامات کفر، در ایران محاکمه شده‌اند. 
احکام آن‌ها شامل شلاق و سپری کردن زندان بوده و برخی از آن‌ها نیز در بازداشت کشته شدند.
 خامنه‌ای در زمینهٔ چگونگی رهبری و ادارهٔ کشور مورد انتقادات قرار گرفته است و حکومتش به‌طور معمول دیکتاتوری توصیف شده است. 
او همه‌گیری کووید-۱۹ را احتمال «حملهٔ بیولوژیکی» توصیف و واردات واکسن آمریکایی و انگلیسی به ایران را ممنوع کرد که عفو بین‌الملل واکنش نشان داد و در بیانیه‌ای نوشت: 
«خامنه‌ای در حال بازی با جان میلیون‌ها انسان است.»
 
همچنین خامنه‌ای در فرازهایی از سخنانش به همکاری جن و انس در شیوع کرونا در ایران اشاره کرد.
 ایالات متحده در سال ۲۰۱۹ خامنه‌ای و دفتر او را تحریم کرد.
 به وی اتهاماتی چون دستور ترور میکونوس نسبت داده شده است. 
همچنین در فروردین ۱۴۰۴ سباستین باسو، دادستان اصلی پرونده انفجار آمیا، مرکز یهودیان آرژانتین در بوئنوس آیرس از دادگاه فدرال این کشور خواست که برای علی خامنه‌ای، رهبر ایران حکم بازداشت داخلی و بین‌المللی صادر کند.
سلامتِ او همواره موضوعِ گمانه‌زنی در رسانه‌های ایرانی و غیرایرانی بوده است.

از آغاز حملات اسرائیل به ایران در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، 
خامنه‌ای در پناهگاه زیرزمینی مخفی شد.
وی پس از هفته‌ها غیبت در ۱۴ تیر ۱۴۰۴ در مراسمی به مناسبت ماه محرم در حسینیه بیت رهبری در تهران حاضر شد. 
ویکیپیدیا
 
ادامه دارد.

۱۴۰۴ مرداد ۱۰, جمعه

درنگی در فرازی از «ایده ئولوژی آلمانی» اثر مشترک مارکس و انگلس در جوانی (۵)

 

ایدئولوژی آلمانی

درنگی 

از

شین میم شین

مارکس_و_انگلس
ﺗﺎﮐﻨﻮن همیشه انسانها ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﻧﺎدرﺳﺘﯽ درﺑﺎرۀ ﺧﻮد، درﺑﺎرۀ ﺁن ﭼﻪ ﮐﻪ هستند و ﺁن ﭼﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﭘﺮداﺧﺘﻪاﻧﺪ. 

آنها رواﺑﻂ ﺧﻮد را ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ ﻋﻘﺎﻳﺪﺷﺎن در ﺑﺎرۀ ﺧﺪا، درﺑﺎرۀ اﻧﺴﺎن ﻋﺎدﯼ و ﻏﻴﺮﻩ ﺗﻨﻈﻴﻢ کرده اند.
ﻣﺤﺼﻮﻻت اذهانﺷﺎن، از ﮐﻨﺘﺮلﺷﺎن ﺧﺎرج ﺷﺪﻩ اﺳﺖ.

اﻳﻦ ﺁﻓﺮﻳﻨﻨﺪﮔﺎن، در ﺑﺮاﺑﺮ ﺁﻓﺮﻳﺪه های ﺧﻮد زاﻧﻮ زده اند. 

ﺑﻴﺎﺋﻴﺪ ﺁنها را از ﺗﺼﻮرات واهی، ﻋﻘﺎﻳﺪ، اﻧﺪﻳﺸﻪهاﯼ ﺟﺰﻣﯽ و ﻣﻮﺟﻮدات ﺗﺨﻴﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﮔﺮدنﺷﺎن ﻳﻮغ نهاده اند، ﺑﺮهاﻧﻴﻢ. 

ﺑﻴﺎﺋﻴﺪ ﻋﻠﻴﻪ اﻳﻦ ﺣﮑﻮﻣﺖ مفاهیم ﻃﻐﻴﺎن ﮐﻨﻴﻢ

.....

(ایده ئولوژی آلمانی)

 

۱

مارکس_و_انگلس
اﻳﻦ ﺁﻓﺮﻳﻨﻨﺪﮔﺎن، در ﺑﺮاﺑﺮ ﺁﻓﺮﻳﺪه های ﺧﻮد زاﻧﻮ زده اند. 
 
مارکس و انگلس جوان
در این جمله، عقاید انسان ها را مخلوقات انسان ها می دانند
و
نه انعکاس جهان خارج در آئینه ضمیرشان.
انعکاسی که از فیلترهای طبقاتی می گذرد.
 
این بدان معنی است 
که
 در تئوری شناخت مارکس و انگلس جوان،
نقش تعیین کننده در دیالک تیک اوبژکت شناخت و سوبژکت شناخت
 از ان سوبژکت شناخت (انسان ها) ست و نه از آن اوبژکت شناخت.

این بدان معنی است 
که
جهان بینی مارکس و انگلس در عرصه شناخت ایدئالیستی است
 
این علاوه بر آن، بدان معنی است 
که
طرز تفکر مارکس و انگلس جوان 
سوبژکتیویستی است.
یعنی
دیالک تیکی ـ ماتریالیستی (مارکسیستی) نیست.

سوبژکت  

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5368

 

پایان


سوبژکت

 

https://hadgarie.blogspot.com/2020/12/blog-post_80.html


دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/2956

 

پایان


 

درنگی در دیالک تیک اوبژکت و سوبژکت

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10030

 

پایان

 

سوبژکتیویسم

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7219

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7218
 
ادامه دارد.

درنگی درمفهوم فقهی ـ «فلسفی» تکوین (۲۳)

        

فلسفه مَشّاء یا مکتب مشاء 

مکتبی از فلسفه است که از آموزه‌های ارسطو الهام می‌گیرد.

ویکی پیدیا

 

درنگی

از

شین میم شین

 
   امکان اشرف

در مرتبۀ تکوین، 

وجودِ چیزی که کون بعد کون را قبول کند

 ــ یعنی ماده بـا امکـان و استعدادش ــ

 و

 چیزی کـه حدوث بعد حدوث را  میسر سـازد 

ــ یعنی حـرکت بـا تجـدد و اعدادش ــ 

ضروری است.

معنی تحت اللفظی:

تکوین یکی از مراحل وجود است.

پیش شرط اساسی تکوین (روند پیدایش و زوال)، وجود پیشاپیش ماده است.

ماده ای که دیالک تیکی از امکان و واقعیت (بالقوه و بالفعل) باشد.

پیش شرط اساسی حدوث (پدید آمدن چیز از نیستی)،

تغییر کمی و کیفی است.

روی این تعریف از امکان اشرف باید اندکی خم شد:

 

۱

در مرتبۀ تکوین

جهان ـ تصویر فقهی و «فلسفی» کذایی 

سرشته به خیالات و خرافات مذهبی رنگارنگ است.

حضرات

خیال می کنند که از نیستی می تواند هستی پدید آید.

برای استدلال بخور و نمیر این پندار،

وجود قوه ای ماورای طبیعی (مثلا خدا و مخلفات)  

پیش شرط قرار داده می شود.

خدا

به پیروی از ارسطو

علت العلل جا زده می شود.

بدین طریق

دیالک تیک علت و معلول

(اصل علیت)

تحریف می شود:

بنا بر اصل علیت، علت العللی وجود ندارد و نمی تواند هم وجود داشته باشد.

هر علتی خواه و ناخواه معلولی است و هر معلولی خاوه و ناخواه علتی.

تفاوت فقط در سیستم مختصات است.

مثال رایج:

خانه معلول عمله و بنا ست.

بنابرین ادعای ناقص، هستی طبیعی، جامعتی و فکری هم معلول خدا ست.

سؤالی که حتی طرح نمی شود، این است که عمله و بنا معلول چیستند و کیستند

و

خدا معلول چیست و کیست؟

وقتی حضرات از مرتبه تکوین دم می زنند، 

خالق و خدایی را تصور و تصویر می کنند که انواع گوناگون وجود را اراده کرده است.

یعنی

برای تکوین کاینات قبل از همه جوهری به نام خدا اختراع می کنند.

جوهری که فرم مطلق است.


پودر آهن و کاربرد آن

 

فرمی که به زبان ارسطو در ماده عاری از فرم نفوذ می کند 

و

 به زبان فردوسی ناچیز به چیز مبدل می شود.

مثلا تل عاری از فرم  آهن به شمشیر و تیر و تبر تبدیل می شود:

که ایزد ز ناچیز چیز آفرید.

 

سؤال این است که ماده بی فرم و بی جوهر از کجا آمده است؟

 

جهان بینی ارسطو ماتریالیستی است.

یعنی

ارسطو ماده را ازلی و ابدی و خلق ناپذیر و فناناپذیر می داند.

جهان بینی فقها اما برعکس، ایدئالیستی است.

به همین دلیل فرم و یا جوهر و یا خدای کذایی را مقدم بر ماده می دانند

و

ماده را مخلوق خدا جا می زنند.

بدین طریق

جای ماده را خدا می گیرد.

یعنی

خدا ازلی و ابدی تلقی می شود.

یعنی

خدا خلق ناپذیر و فناناپذیر جا زده می شود

و

سردرگمی آغاز می شود.

خدای خیالی و واهی

 جهان مادی را و جهان واهی را از نیستی خلق می کند.

 

ادامه دارد.  

قرآن کریم از دیدی دیگر (سوره الأنعام ) (۴۴۸)

   

 ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

 

﴿إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ﴾
[ الأنعام: ۱۱۷]

پروردگار تو به كسانى كه از راه وى دور مى‌گردند آگاه‌تر است و هدايت يافتگان را بهتر مى‌شناسد.

کریم
 در این آیه
برای هراس افکندن در دل مسلمین منافق و مزور، 
همه چیز آگاهی الهی را به رخ آنان می کشد.

محتوای این آیه کریم هم دیالک تیک شیرینی و شلاق (دیالک تیک تطمیع و تهدید و یا دیالک تیکی امید و بیم) است:
سعادت نصیب کسانی خواهد شد که از صراط الله منحرف نشوند
و
بدبخت کسانی که منحرف شوند.

شرایط پسیکولوژیکی همبود مسلمین در این آیه انعکاس می یابد:
روی سخن کریم
با کسانی بوده است که نظاهر به ایمان کرده اند، ولی در خفا برای بنی اسرائیل و بنی عیسی ابن مریم خبرچینی کرده اند.
 
مثل شرایط کنونی
که
 بخشی از اعضای هیئت حاکمه و مدیران و سپاهیان و منافقین و غیره
برای موساد و سازمان سیا و دیگر سازمان های اطلاعاتی امپریالیستی 
خبرچینی و حتی خرابکاری می کنند.
 
تنها چاره ای که کریم می بیند،
تأکید بر همه چیز آگاهی الهی است.
 
ادامه دارد.