۱۳۹۲ مهر ۱, دوشنبه

رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (25)


 ما در مسیر زندگی‌ به شکل اتفاقی‌ با کسی‌ همراه نمی‌شویم.
هر کس به دلیلی‌ وارد زندگی‌ ما می شود.
سرچشمه:
صفحه فیس بوک دریای آرزو
میم حجری

·        نه.
·        از  این خبرها هرگز نبوده، نیست و نخواهد بود.

1

·        اگر قضیه از این قرار می بود، دیگر به شناخت و شعور و علم و دانش کمترین نیازی نمی افتاد.

2


·        اصولا همه پدیده های هستی طبیعی و اجتماعی و فکری در چارچوب دیالک تیک ضرورت و تصادف صورت می گیرند.

3


·        به عبارت دقیقتر، ضرورت (جبر) در فرم تصادف صورت می گیرد:
·        تصادف همیشه و همه جا فرم وقوع ضرورت (جبر) است.

4

·        قدما این حقیقت امر را بهتر می دانستند و می گفتند:
·        برای اینکه نام عزرائیل (جبر مرگ) بر زبان نیاید، هر کس به نحوی و طرز و بهانه و دلیلی می میرد:
·        یکی از اسب می افتد (تصادف)  و می میرد (جبر مرگ)، دیگری از پشت بام.

5

·        این بدان معنی است که جبر  و یا ضرورت واحدی (مثلا مرگ) در فرم تصادف های متفاوتی صورت می گیرد:
·        دیالک تیک ضرورت و تصادف.
·        نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن ضرورت (جبر) است ولی تصادف هیچ واره نیست.

6

·        به همین دلیل هم قدما توصیه می کردند که دیالک تیک ماتریالیستی فرا گرفته شود.

·        چون پیش شرط درست اندیشی، تسلط به تفکر مفهومی است.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر