فصل
دوم
مبارزه
بر سر فلسفه و «نا فلسفه»
پروفسور
دکتر اندراس گدو
برگردان
شین میم شین
بخش
چهارم
«نا
فلسفه» در مبارزه بر ضد فلسفه
ادامه
6
ژان باپتیست دو بو (1670 « 1742)
تئولوگ، مورخ، استه تیک دان فرانسوی
·
وقتی دو بو «روح فلسفی» را مورد
حمله قرار می دهد و غیبگویانه اعلام می دارد که این «روح فلسفی» بسان اقوام وحشی
در ازمنه قدیم، بخش اعظم اروپا را با خاک یکسان کرده است.
·
(الف. آدم، «جنبش فلسفی»، جلد 18، ص 157،
1967)
7
·
و یا وقتی شارل فری دو نوول (1693
ـ 1774) روشنگری را به «تبدیل بره های مسیح به بره های فلاسفه» متهم می کند.
·
(ب. گروتوسن، «تشکیل جهان و بینش حیاتی
بورژوائی در فرانسه»، جلد 2، ص 209)
8
·
در هر دو مورد، طرفداری سرسختانه
از شرایط اجتماعی و عقایدی عرض اندام می کند که فلسفه روشنگری را به مثابه فلسفه
ضدیت با خرد مورد تحقیر و توهین قرار می دهد.
9
·
این نوع از «نا فلسفه» در خارج از
تفکر کلاسیک بورژوائی بدون کمترین تفاهم به مقابله با تفکر کلاسیک بورژوائی می
پردازد.
10
·
این نوع از «نا فلسفه» اما ضمن
داشتن تفاوت با تفکر کلاسیک بورژوائی، در پیوند تنگاتنگ با آن قرار داشته است.
11
·
این نوع از «نا فلسفه» حامل نطفه
های مخالفت با خرد و فلسفه خرد بوده است.
·
موارد زیر مثال های روشن در این
زمینه اند:
الف
بلز پاسکال (1623 ـ 1662)
ریاضی دان،
فیزیک دان و فیلسوف فرانسوی که در سال های پایان عمر کوتاهش به تئولوژی و مذهب
روی آورد.
·
نظرات پاسکال راجع به خرد، علم و
عقیده
ب
نیکولاس مالبرانش (1638 ـ 1715)
فیلسوف و کشیش فرانسوی
منکر تأثیر متقابل کارتزیانی جسم و روح و نماینده دوئالیسم
جسم و روح (اوکی ژنالیسم)
او برای تأثیر متقابل جسم و روح منشاء الهی می تراشد.
به پیروی از افلاطون و آگوستین شناخت حقیقت، ادراک و تصور
را ناشی از سهیم بودن روح انسانی در ایده های الهی می داند.
اثر اصلی او «تحقیق حقیقت» (1674 ـ 1675) نام دارد.
·
مخالفت مالبرانش با کارتزیانیسم
(راسیونالیسم (خردگرائی) دکارت)
ت
دیوید هیوم (1711 ـ 1776)
فیلسوف، اقتصاددان و تاریخدان
از نمایندگان برجسته روشنگری انگلستان
از اقتصاددان ما قبل اقتصاد کلاسیک
معلم کانت و از دوستان و همفکران آدام اسمیث
·
در تئوری شناخت و در مفهوم فلسفه
هیوم.
·
در حالیکه آثار هیوم بطور کلی به
روشنگری تعلق داشته است.
12
·
این مخالفت با خرد و فلسفه خرد
ماهیتا در چارچوب تفکر کلاسیک بورژوائی و در عین حال در خارج از آن چارچوب قرار داشته
است.
13
·
در انطباق با آن نیز بوده که چالش
های فلسفی در دوران کلاسیک بورژوائی به سه نوع اصلی زیر طبقه بندی می شوند.
·
سه نوع اصلی ئی که نهایتا به ضدیت
با ماتریالیسم و به اعتبار بخشی به ایدئالیسم ـ به مثابه محور اصلی فلسفی خویش ـ منجر
می شوند.
·
البته بطرق مختلف و در هر کدام از
سه نوع اصلی با محتوای تمایزمند.
نوع اصلی اول
·
اختلاف میان تفکر کلاسیک بورژوائی
و طرفداری از فئودالیسم و فعال مایشائی معنوی مذهب
نوع اصلی دوم
·
اختلاف نظر و تضاد در درون فلسفه
کلاسیک بورژوائی
نوع اصلی سوم
·
چالش روحانیت بورژوائی کلاسیک با
نطفه های فساد بورژوائی که با گذشت زمان تراکم می یابد و شدت می گیرد.
14
·
این سه نوع اصلی بروز «نا فلسفه»
را بدشواری می شد از یکدیگر دقیقا و صریحا تمیز داد.
15
·
به همین دلیل، نوع سوم این سه نوع
اصلی در خودویژگی خویش بمراتب مبهم تر و نامعلومتر از دو نوع اصلی دیگر بوده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر