۱۳۹۲ شهریور ۲۲, جمعه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (26)


پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان شین میم شین

فصل اول
بخش نهم
صرفنظر فلسفه بورژوائی واپسین از اندیشیدن واقعی به
پیشرفت، تاریخ، شناخت و حقیقت
 
16

·        نتیجه صرفنظر بی چون و چرای تفکر بورژوائی واپسین از اندیشیدن واقعی ـ تکرار می کنیم ـ به شرح زیر است:  

الف
·        به گور سپردن مفهوم پیشرفت  

ب
·         نسبی تلقی کردن مسئله حقیقت

ت
·        ایراسیونالیزه کردن تاریخ
·        (تحریف خردستیزانه تاریخ)   

پ

·        و نتیجتا، اشرافی کردن شناخت و یا مسئله شناخت

·        (اریستوکراتیزاسیون شناخت یعنی شناخت را فقط کسب و کار نخبگان دانستن و نه هر کس و همه کس. مترجم)   

ث
·        انکار توسعه (تکامل) اجتماعی    

ج
·        و نتیجتا، انکار قوانین اجتماعی  

ح
·        و در نتیجه توضیح استه تیکی قوانین اجتماعی  

خ

·         اشاعه و ترویج تصورات اخلاقی پسیمیستی و نیهلیستی

·        مراجعه کنید به  پسیمیسم (بدبینی) و نیهلیسم (پوچیگرائی)  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

د

·        و سرانجام، صرفنظر آگاهانه از جهان نگری سیستماتیک (منظم) (جهان نگری ئی تحت تأثیر توسعه علمی و تاریخ علم)     

ذ

·         و خلاصه کلام، صرفنظر آگاهانه از جهان بینی فراگیر و همه جانبه، یعنی صرفنظر از فلسفه به معنی واقعی کلمه.

17

·        در ارزیابی فلسفه بورژوائی معاصر باید گفت که آن تفکری است که با سوبژکت اجتماعی ـ تاریخی ئی در پیوند قرار ندارد و فلسفیدنی است که در ورای توسعه علمی و استفاده عملی از علم در تکنیک و فن ـ و چه بسا حتی بر ضد تکنیک و فن ـ سیر می کند.

18

·        مشخصه مهم دیگر این تفکر بورژوائی تحت شرایط جامعه امپریالیستی، دست رد زدن بر سینه میراث فلسفی و قبل از همه، بر سینه ی فلسفه کلاسیک بورژوائی است.

19


·        وقتی کارل پوپر با نخوت و خود برتر انگاری بی حد و اندازه ای خود را شرمنده از تاریخ فلسفه قلمداد می کند، فلسفه افلاطون را به مثابه «چشم بندی» (سحر و جادو) تحقیر می کند، ارسطو، هگل و مارکس را ـ و نه فقط آنها را ـ به عنوان «پیامبران دروغین»، به اصطلاح «افشا» می کند، فیشته را عوامفریب و رمال جا می زند، عملا و کاملا آگاهانه به قطع رابطه با میراث فلسفی مبادرت می ورزد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر