سرچشمه :
صفحه فیس بوک پیرایه یغمائی
پرسش و پاسخ معلم و شاگرد :
معلم : وقتی بزرگ بشی چه می کنی ؟
شاگرد: عروسی!
معلم: نه، منظورم اینه که چكاره میشی ؟
شاگرد: داماد!
معلم : ببین، منظورم اینه وقتی بزرگ بشی چی کار می کنی؟
شاگرد: زن می گیرم!
معلم: احمق، وقتی بزرگ بشی، برای پدر و مادرت چه می کنی؟
شاگرد: عروس می ارم!
معلم: لعنتی ، پدر و مادرت در آینده از تو چی میخوان؟
شاگرد : نوه !
معلم : وقتی بزرگ بشی چه می کنی ؟
شاگرد: عروسی!
معلم: نه، منظورم اینه که چكاره میشی ؟
شاگرد: داماد!
معلم : ببین، منظورم اینه وقتی بزرگ بشی چی کار می کنی؟
شاگرد: زن می گیرم!
معلم: احمق، وقتی بزرگ بشی، برای پدر و مادرت چه می کنی؟
شاگرد: عروس می ارم!
معلم: لعنتی ، پدر و مادرت در آینده از تو چی میخوان؟
شاگرد : نوه !
میم حجری
·
این پرسش و پاسخ میان معلم و شاگرد
انعکاس استه تیکی و تیپیکی (نمونه واره) روانشناسی جامعه و جهان مفلوج ما ست.
·
جامعه و جهانی بشدت بیمار و بغایت
عقب مانده ویا عقب رانده.
·
محتوای تفکر همین پرسش و پاسخ را
می توان در ذره به ذره و سلول به سلول ارگانیسم و اندام جامعه و جهان با تأسفی عصب
سوز به تماشا نشست و از ته دل بی سر و صدا و بی قطره ای اشک، زار زار گریست.
·
آنچه ساده می نماید و لبخندی بر لب
خواننده می نشاند، فاجعه ای مهیب است که جامعه و جهان را به جهنمی بدل می سازد.
·
ما همین پرسش و پاسخ را مورد تأمل قرار
می دهیم تا اگر خواننده ای پیدا شد، استنباطات ما را تصحیح و یا تدقیق و یا حتی نقد
و نفی و رد شوند:
1
·
در نگاه سطحی به این پرسش و پاسخ ـ
حتی ـ می توان دریافت که مردم این «جامعه جهنم واره» تا درجه جانوران سقوط کرده
است.
·
چون اگر همین سؤالات ساده معلم را جلوی
نباتی، حشره ای و یا جانوری بگذاری، با زبان بی زبانی همین جواب های شاگرد بخت
برگشته مدرسه را دریافت خواهی کرد:
·
هدف الاهداف نیای نباتی و حشره ای
و حیوانی ما هم همین بوده است:
·
جفتگیری ـ تکثیر ـ تداوم نوع.
2
·
آنچه در رابطه با نباتات، حشرات و حیوانات
هدف و آماج ماکسمیمال و حداکثر بوده و است، در رابطه با انسان ها هدف و آماج مینیمال
و حداقل و اولیه محسوب می شود.
·
چون برای کسب توان جفتگیری و تولید
مثل لیاقت انسانی خاصی الزامی نیست.
·
درست به همین دلیل، هدف الاهداف
گشتن جفتگیری و تولید مثل و یا سکس در جوامع امپریالیستی فاجعه است، اگرچه کمترین تردیدی
در ضرورت تولید مثل و تکثیر و حفظ نوع و بازتولید نسل و جامعه و جهان وجود ندارد.
3
·
مطلق و هدف الاهداف گشتن ازدواج
کذائی و سکس از خلأ خطیری در کله اعضای جامعه خبر می دهد.
·
از بحران ارزشی و فکری و فرهنگی
عمیق و فراگیر خبر می دهد.
·
چون فکر و ذکر اصلی فقط کسانی می
تواند جفتگیری و تولید مثل و سکس باشد، که تا درجه نبات و جانور و حتی نازلتر از
آنها سقوط کنند و غیر از نیاز غریزی و طبیعی «خدا دادی و مادر زادی» چیزی در کله و
چنته نداشته باشند.
·
اما چرا و به چه دلیل چنین سقوطی
صورت گرفته است؟
4
·
شاید علت این سقوط فکری و فرهنگی
در جامعه ما سیطره چند هزارساله فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی فئودالی و بنده داری باشد
که لگامش بدست روحانیت و تئولوژی (فقه، شریعت) عهد عتیق بوده است.
·
آنچه در صدر اسلام در مقایسه با
توحش و بربریت حاکم مترقی بوده، دیری است که در پله های توسعه و تکامل بعدی جامعه به
مانعی جدی و فرساینده بدل شده است.
·
فکرش را هم نمی توان کرد که در
اوایل دهه دوم قرن بیست و یکم در کشوری، دیده شدن موئی، روئی، چشم و ابروئی و در
جهانی، بزرگی و کوچکی قد و آلات تناسلی و زیبائی صورت و غیره به مسئلة المسائل تمام
اجتماعی و تمام ارضی ارتقا یابد و میلیون
ها دلار از ثروت شخصی و ملی صرف مبارزه با بی حجابی، بد حجابی و نوع پوشش و جراحی بینی و
سینه و آلات تناسلی و غیره گردد.
·
آدم حتی از شنیدن «استدلالات»
زعمای ملی و بین المللی قوم دچار وحشتی سرشته به شرم می شود، چه برسد به شنیدن و
خدا نکرده دین کرد و کار حضرات.
5
·
شاید علت ایدئالیزاسیون حوایج
غریزی (اعتلای حوایج غریزی به عرش اعلی) در سطوح ملی و در مقیاس بین المللی محتوای
عوام فریبانه و سیاسی داشته باشد:
·
اول ایدئولوژی عهد عتیق را (مثلا اسلام
ناب محمدی را، نیچه ئیسم و ایراسیونالیسم و نیهلیسم و غیره را) به خورد خلایق می دهند، بعد همان ارزش ها،
هنجارها، ایدئال ها و معیارهای ارزشگذاری را به درجه ارزش ها، هنجارها و ایدئال ها
و معیارهای ارزشگذاری عام و یونیورسال ارتقا می دهند و برای جامه عمل پوشاندن مطلق
به آنها جامعه و جهان را به جهنم بدل می کنند.
·
هدف اصلی حفظ و تحکیم حاکمیت طبقه
حاکمه است.
·
این تشبثات ایدئولوژیکی همه از دم وسیله
اند.
·
چه بسا حتی بهانه اند.
·
حریفی می گفت:
·
قبل از پیروزی ضد انقلاب (سفید) فوندامنتالیستی از یکی از حضرات سیاسی ـ مذهبی
پرسیدم که تبلیغ شورانگیز و دیوانه وار قرآن و شریعت و خرافه آنهم در اواخر قرن
بیستم گرایشی ارتجاعی نیست.
·
طرف جواب داده بود که اسلام بهترین
وسیله برای بسیج مردم مذهبی و عمدتا بی سواد کشور است.
6
·
علت دیگر ایدئالیزاسیون غریزه را
باید در دیالک تیک غریزه و عقل جست.
·
برای گرم نگه داشتن تنور خردستیزی،
بهترین راه تقویت غریزه است.
·
غریزه تنها نیروی قدر قدرتی است که
بهتر از هزاران آیه و آیت الله، فیلسوف و متفکر می تواند خانه خرد را از بیخ و بن خراب
کند و خرد اندیشنده را یا تار و مار و یا در بهترین حالت خانه نشین سازد.
7
·
غریزه ضمنا اشباع ناپذیر است.
·
غریزه اژدهائی مهیب است که سیری
سرش نمی شود.
·
به همین دلیل است که در همه مکاتب فلسفی
متعلق به همه طبقات اجتماعی واپسین (فلسفه بنده داری، فئودالی و بورژوائی واپسین) تجلیل
غریزه (ایدئالیزاسیون سکس، غذا، و در رابطه با آندو توریسم، تجمل و غیره) و تحقیر
عقل برجستگی خارق العاده ای کسب کرده است.
8
·
این مسئله را امروزه بهتر از سابق
می توان مورد بررسی تجربی حتی قرار داد:
·
فقط کافی است، زنی و یا مردی لخت
شود و وسایل مربوط به تولید مثل را و فیلمی از عملیات جنسی را در اینترنت به تماشا
بگذارد و در طرفة العینی میلیون ها لایک درو کند و چه بسا حتی میلیونر شود.
9
·
تخریب فکری و فرهنگی تمام ارضی (گلوبال)
ببرکت همین غریزه مثلا جنسی صورت می گیرد.
·
میلیاردها ساعت از وقت ارجمند و بی
جانشین بشریت صرف تماشای فیلم ها و عکس ها و گزارشات جنسی و خور و خواب و تجمل و غیره می شود.
·
عرصه ای از جامعه یافت نمی شود که
ایروتیزه و پورنوفیزه نشده باشد.
·
امروزه اصلا نمی توان ورزش،
موسیقی، هنر، فیلم و غیره در سینما، تلویزیون و یا انترنت تماشا کرد که حاوی عناصر
جدی از سکسوئالیزاسیون و پورنوفیکاسیون نباشد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر