پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
فصل
اول
بخش
نهم
صرفنظر فلسفه بورژوائی واپسین از اندیشیدن واقعی به
پیشرفت، تاریخ، شناخت و حقیقت
20
·
این شیوه برخورد کارل پوپر با شیوه
مارتین هایدگر در زمینه «تخریب» فلسفه تاکنونی، حتی سر موئی فرق ندارد.
21
·
هایدگر هم همیشه اصرار داشت که نه
به عنوان فیلسوف، بلکه به مثابه متفکر مورد تجلیل قرار گیرد.
22
·
ویلهلم دیلتی نیز در این
رابطه به تأکید اعلام می داشت:
·
«ما در پشت سرمان ویرانه ای از سنن مذهبی،
دعاوی متافیزیکی و سیستم های اعلام شده می بینیم.»
·
(ویلهلم دیلتی، «مجموعه آثار»، جلد 8، ص 73)
23
·
این نکته حاکی از آن است که حضرات،
اگرچه در اندرون فلسفه بورژوائی واپسین تشنه به خون یکدیگر اند، در رابطه با خود فلسفه
وحدت نظر دارند:
·
یا فلسفه کلاسیک بورژوائی و یا فلسفه
بورژوائی واپسین!
24
·
آشتی دادن فلسفه بورژوائی واپسین با
فلسفه کلاسیک بورژوائی امری محال است.
25
·
البته فراموش نباید کرد که هر دو
به تفکر بورژوائی تعلق دارند و تابع قانونمندی های عام سرمایه داری بطور کلی اند.
26
·
اما تفکر کلاسیک بورژوائی نظر به
جلو داشته، در حالیکه تفکر بورژوائی واپسین نظر به عقب دارد.
·
به عبارت بهتر، تفکری است که دور
خودش می چرخد.
27
·
در حالیکه فلسفه کلاسیک بورژوائی
با پیشرفت تاریخی همراه بوده، جزئی از همان پیشرفت تاریخی بوده و لذا خود پیشرفتی
بوده، فلسفه بورژوائی واپسین منکر پیشرفت تاریخی بطور کلی است.
·
زیرا منافع طبقاتی بدان اجازه
برسمیت شناسی طبقه کارگر به مثابه سوبژکت تاریخی جامعه در دوران کنونی را نمی دهد.
28
·
وضع و حال فلاسفه بورژوائی واپسین
به وضع و حال فقهای اسکولاستیک در مراحل آغازین دوره بورژوائی شباهت دارد و
رفتارشان هم به همان سان است:
·
فقهای اسکولاستیک هم به هیچ ترفندی
حاضر نبودند که از دور بین گالیله کاینات را ببینند.
·
برای اینکه بنا بر تعالیم
اسکولاستیک، سیاراتی که چشم بنی بشر با دوربین می دید، وجود نداشتند و اجازه هم
نداشتند که وجود داشته باشند.
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر