سعدی شیرازی
( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت ششم
(گلستان با ب اول، ص 25 )
تحلیلی
از شین میم شین
پادشاهی که طرح ظلم افکند
پای دیوار ملک خویش بکند.
·
معنی تحت اللفظی:
·
پادشاهی که ستم کند، پایه و اساس
کشور خویش را تخریب می کند.
1
·
سعدی در این بیت، دیالک تیک زیربنا
و روبنا را به شکل دیالک تیک پای دیوار ملک و ملک (پایه دژ ملک و ملک) بسط و تعمیم می دهد و بطور تلویحی نقش تعیین
کننده را از آن زیربنا (پای دیوار ملک) می داند.
·
سعدی اما ضمنا بطرز شگفت انگیزی در
سنت مارکس از نقش منفی و مثبت، سازنده و مخرب روبنای ایدئولوژیکی (سلطنت) بر
زیربنای اقتصادی جامعه پرده برمی دارد:
·
روبنا بزعم سعدی می تواند زیربنای جامعه
را بطرز رادیکالی یعنی از ریشه و پایه و اساس تخریب کند.
·
دیالک تیک زیربنا و روبنا یکی از شناخت
افزارهای دیالک تیکی مهم در ماتریالیسم تاریخی است که در فرم های مختلف زیر بسط و
تعمیم می یابد:
الف
·
در فرم دیالک تیک مناسبات تولیدی و
روبنای ایدئولوژیکی (سیاسی، حقوقی، قضائی، هنری، اخلاقی و غیره)
ب
·
در فرم دیالک تیک ساختار اقتصادی و
روبنای ایدئولوژیکی.
ت
·
در فرم دیالک تیک طبقه حاکمه و
هیئت حاکمه و غیره
2
·
سعدی در این بیت، ستمگری پادشاه را
موجب تخریب پایه های سلطنت می داند.
·
شدت ستم وارده از سوی طبقه حاکمه
فئودالی بر رعایا آن چنان بوده که رعایا قادر به کشت و زرع نمی شدند، روستاها را
ترک می گفتند و به خیل بیشمار بی خانمانان و گدایان می پیوستند.
·
در نتیجه هزاران ده ویران به جا می
ماند.
·
با رکود کشاورزی، تجارت و صنعت
کوچک و غیره هم مختل می شد و فقر و فاقه مادی و معنوی، فکری و فرهنگی در سراسر
کشور گسترش می یافت.
3
نظامی، «مخزن
الاسرار»
(احسان طبری»، برخی بررسی ها در باره جهان بینی
ها و جنبش های اجتماعی در ایران»، ص 40.)
گر
ملک این است و چنین روزگار
زین
ده ویران، دهمت صد هزار
·
معنی تحت اللفظی:
·
اگر پادشاه همین باشد و روزگار چنین
باشد، از این جور دهات مخروبه می توانم هزاران هزار نشانت دهم.
4
گر
ملک این است و چنین روزگار
زین
ده ویران، دهمت صد هزار
·
در این بیت نظامی نیز دیالک تیک
زیربنا و روبنا به شکل دیالک تیک ده و سلطنت، به شکل دیالک تیک تولید کشاورزی و
سلطنت بسط و تعمیم می یابد و از نقش مخرب روبنای جامعه بر زیربنای آن پرده برداشته می شود.
·
مارکسیسم ـ لنینیسم همین است،
دیگر.
·
شعور مارکسیستی ـ لنینیستی سعدی و
نظامی و غیره صدها بار بیشتر از شعور خیلی از مدعیان سیاسی و نظری فعلی بوده است.
·
این ضمنا دلالت بر صحت بی چون و
چرای جهان بینی طبقه کارگر (فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی) دارد.
·
فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی انعکاس
درست قانونمندی های عینی و واقعی در طبیعت و تفکر و جامعه بشری است.
·
دیالک تیک زیر بنا و روبنا را بهتر
از سعدی و نظامی نمی توان بسط و تعمیم داد، آنهم قرن ها قبل از تولد مارکس و انگلس
و لنین.
5
پادشاهی که طرح ظلم افکند
پای دیوار ملک خویش بکند.
·
ایراد این بیت اما در ابهام آن
است:
·
در این بیت سعدی و ابیات مشابه، ستم
وارده بر توده، همواره به طرزی مخدوش منعکس می شود.
·
مثلا فردی
تلقی می شود و به نام شاه تمام می شود.
·
این شیوه مخدوش و معیوب انعکاس واقعیت
عینی همچنان و هنوز ادامه دارد و بطرز حساب شده و سنجیده ای تقویت می یابد
و تکمیل می شود.
6
·
هنوز هم جنگی امپریالیستی به حساب صدر
اعظمی، شاهی، رئیس جمهوری گذاشته می شود و در صورت به تنگ آمدن مردم تعویض صدر
اعظم، شاه و رئیس جمهور، تعویض عضوی از هیئت حاکمه و یا تمامت آن به مثابه تنها ره
رهائی تبلیغ می شود.
·
بدین طریق، حکومت حزبی از طبقه
حاکمه بوسیله حکومت حزب دیگری از همان طبقه حاکمه جایگزین می شود و فاجعه ادامه می یابد.
7
·
این شیوه نگرش از دیرباز، نه بطور سوبژکتیف
و تصادفی، بلکه بطور عمدی و سنجیده و اندیشیده و آگاهانه اشاعه داده می شود، تا طبقه
حاکمه نا شناخته بماند و سلب قدرت از آن هرگز به مخیله کسی خطور نکند و مطرح
نگردد.
·
اما بدون انتقال قدرت سیاسی و
اقتصادی از طبقه ارتجاعی به طبقه انقلابی نمی توان از تحول واقعی و امید بخش سخن
گفت.
·
تحول واقعی وضع وخیم حاکم فقط از
طریق انقلاب اجتماعی میسر می شود و نه از راه تعویض مهره و یا مهره هائی از اعضای
هیئت حاکمه.
·
همیشه میان هیئت حاکمه (سلطنت، ولایت،
جمهوریت، شوراها و غیره) و طبقه حاکمه رابطه ای دیالک تیکی برقرار است.
·
هیئت حاکمه را همیشه باید در این
داربست دیالک تیکی درک و استنباط کرد و نسبت بدان موضع گرفت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر