۱۳۹۲ مهر ۴, پنجشنبه

رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (31)

 سرچشمه :
صفحه فیس بوک شیوا
به چرک می نشیند خنده
به نوار زخم بندیش ار ببندی،
رهایش کن
رهایش کن
اگر چند
قیلوله ی دیو آشفته می شود...
شاملو
میم حجری

میم
طرف فکر می کند که خنده دست خود آدم است.
فقط کافی است بخواهد و بخندد.
طرف ظاهرا انسان را  با ماشین خودکار (اوتومات، روبوت)  عوضی گرفته است.

شیوا
همه چیز دست خود آدم است .
دست خود آدم است که در برابر سختی ها تسلیم شود و غمگین و رنجور و افسرده و شکست خورده باشد و یا اینکه بر عکس به مشکلات با قدرت و خنده و آسان گرفتن غلبه کند.
خنده باور است و امید .
فکر و باور زیبا ست که زندگی را زیبا می کند و اینها همه دست خود آدم است...
بستگی دارد که تفکر خود را چگونه پرورش دهیم.

·        ما برای به محک زدن نظرات خام خود به تجزیه و سپس تحلیل کامنت شیوا مبادرت می ورزیم.

·        کسی نمی داند که چه قندی از این تصمیم در دل بی پناه مان آب می شود.

·        چرا؟

·        به این دلیل ساده و پیش پا افتاده که مطمئنیم، حداقل یک نفر از این هزار و اندی «دوست»، جفنگ ما را خواهد خواند.
·        و آن یک نفر خود شیوا ست.
·        خوب چه بهتر از این.

شیوا
همه چیز دست خود آدم است.

·        این ادعای جسارت آمیز شیوا فی نفسه زیبا و امیدآفرین و شادی بخش است.

·        چرا؟
1

·        برای اینکه در کشور شیوا جزم موسوم به «مشیت الهی» وسیعا تبلیغ می شود و بنا بر این جزم دیرآشنا، حتی برگی بدون اراده الهی تکان نمی خورد، چه برسد «دست خود آدم بودن همه چیز.»

·        چنین ادعائی در تحلیل نهائی کفر محض است و اولین کسی که حکم تکفیر شیوا را صادر خواهد کرد، خود خواجه شیراز است که حضرت شاملو از پیروان مادام العمر او و امثال او بوده است.  

 حافظ
رضا به داده بده وز جبین گره بگشا
که بر من و تو در اختیار نگشاده است.

·        خواجه شیراز در این بیت و صدها بیت دیگر ـ بسان خان خودسر خودکامه ای ـ فرمان تسلیم و تحمل و رضا صادر می کند:
·        بنظر خواجه، «در اختیار (آزادی) به روی بنی بشر بسته است.»
·        همه چیز هستی در قاموس خواجه، آش کشک خاله خدا ست و چاره ای جز سرکشیدنش نیست.

2
همه چیز دست خود آدم است.

·        موضع نظری شیوا صد در صد ضد موضع نظری خواجه شیراز است.

·        این موضع شیوا اما به چه معنی است و چه فرقی بلحاظ نظری و اسلوبی (متدیکی) با موضع خواجه و آخوندهای با عمامه و بی عمامه دیگر دارد؟   

3

 همه چیز دست خود آدم است.

·        هم شیوا و هم خواجه هر دو دیالک تیک دیرآشنای جبر و اختیار را در مد نظر دارند.
·        خواجه آگاهانه و شیوا شاید ناخودآگاه.

·        دیالک تیک جبر و اختیار همان دیالک تیک ضرورت و آزادی است.

·        وقتی شیخ شیراز می گوید:

تیر چون از کمان همی گذرد
از کماندار بیند، اهل خرد

·        همین جزم تئولوژیکی (فقهی) خواجه را به زبان دیگر به زبان می آورد:
·        بنظر او هم مسبب همه چیز شخص شخیص خدا (به مثابه کماندار آسمانی) است.

·        می توان گفت که شیخ و خواجه قطب جبر (ضرورت) را در دیالک تیک جبر و اختیار (ضرورت و آزادی) مطلق می کنند و قطب ضد آن را، یعنی اختیار (آزادی) را انکار می کنند و تا حد هیچ تنزل می دهند.

·        بنی بشر بدین طریق به عروسک کوکی بازیگر آسمانی بدل می شود.

·        این صد در صد ضد آن نظری است که شیوا نمایندگی می کند.
        
4

پروردون ـ از مؤسسین آنارشیسم  

همه چیز دست خود آدم است.

·        موضع نظری شیوا را در تاریخ ایده ها، آنارشیست ها هم نمایندگی کرده اند و کماکان نمایندگی می کنند:
·        بنظر آنان هم جبر (ضرورت) حرف مفت است.
·        انسان آزاد و مختار مطلق است و به قول شیوا «همه چیز دست خود آدم است.»
   
·        اکنون باید از شیوا پرسید:
·        این آدم کذائی و انتزاعی، مشخصا و واقعا چیست و یا کیست که فعال مایشاء تشریف دارد و هر کرد و کاری بسته به میل و اراده او ست؟
·        ما به این مسئله بر خواهیم گشت.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر