عبارت،
زبان علم است
و اشارت، زبان معرفت
تذکره الاولیا
اشارت
محمد زهری
از مجموعه برای هر ستاره
(تهران ـ اسفند ۱۳۴۴)
و اشارت، زبان معرفت
تذکره الاولیا
اشارت
محمد زهری
از مجموعه برای هر ستاره
(تهران ـ اسفند ۱۳۴۴)
·
زبان روزگار ما، اشارت است
·
نمی توان ـ به روشنی ـ سخن ز باد گفت
·
که باد عاصی، از حصار ها، به کوه ها گریخته
است
·
و نام باد بر زبان، زبانه ای است
·
که بال خشم شعله را به بام خانه می کشد
·
در این زمانه، باد، کینه را نشانه ای است
·
زمان، زمان دیگری است
·
حکایت بریده ای است، روزهای پیش
·
که اسب بانگ بی لگام بود،
·
در این زمین
·
در این زمان
·
حدیث خاک پایمال و ماندگار
·
حدیث رایج زمانه است
·
سخن ز عشق هست بر زبان مست
·
ولی ز عشق دست و دست
·
که در سرود خواهش رهی است
·
نه عشق راستینِ قلب و قلب
·
چه هولناک عبرتی است
·
که قصه گوی بی کنایهٔ جسور
·
به یک طلسم، سنگ گشته است
·
و خون پاک مرغ های حق
·
به روی خاک باغ، لخته است
·
تمام راه های باز
·
به شاهراه شهر عیش می رسد
·
دریغ رفتگان، راه دیگری است
·
عبث، عبوس مانده ای و رنجه ای
·
که شاخه های حرف، بی جوانه است
·
زبان روزگار ما، اشارت است
·
به کول٘بار هر کرشمه ای
·
هزار نکته و سخن روانه است.
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر