محمد
زهری
(
۱۳۰۵ ـ ۱۳۷۳)
تحلیلی از
ربابه نون
ربابه نون
محمود
کیانوش
گـاه از انسانی می گفت که شکسته بالترین مرغ بـود
و گـاه از سوارانی کـه دسـت دعـای هیچکس همراه شان نبود.
گاه از زخـم، خون دیگری می چکید
و گاه با دختری قالیباف در پشت کارگاه می مرد.
گاه با زایرانی چشم امید بـه مـعجزه بسته،
گرفتار راهزنان کماندار کافرکیش میشد
و گـاه بـا لاشـه ی عـابری در زیـر آوار می ماند.
·
محمد زهری در آئینه محمود کیانوش به شاعری فاقد افق فکری
و محروم از سمتگیری طبقاتی و ایده ئولوژیکی روشن تنزل می یابد که اسیر بی اختیار
تصادف کور است:
·
گاهی از آن می گوید و گه از این.
·
محمد زهری در آئینه محمود کیانوش، شاعر کلافه ی مفلوک
فلک زده ی گرفتار در تار عنکبوتی تردید و دو دلی، پریشان اندیشی و پریسانگویی است.
·
محمود کیانوش اما نه دلیلی بر ادعای خود دارد و نه تلاشی
در جهت کشف و ارائه دلیل به خرج می دهد.
·
تنها کاری که از دست محمود کیانوش بر می آید، دستچین
کردن جملاتی از اشعار مختلف شاعر و تکرار
طوطی وار آنها ست:
·
آدم بی اختیار یاد انشاء های مدارس ایران می افتد که بطور
مکانیکی سرهم بندی می شدند و غیر از اندیشه و زحمت اندیشدین همه چیز داشته اند.
2
گاه از زخـم، خون دیگری می چکید
و گاه با دختری قالیباف در پشت کارگاه می مرد.
·
منظور از مفهوم «چکیدن خون دیگری از زخم» چیست؟
·
ضمنا توصیف شرایط عقب مانده تولید کالا چرا باید به معنی
مردن شاعر با مولد باشد؟
·
مگر هنرمند از هر نوع جز انعکاس استه تیکی ـ هنری واقعیت
عینی کسب و کاری دارد؟
3
گاه با زایرانی چشم امید بـه مـعجزه بسته،
گرفتار راهزنان کماندار کافرکیش می شد
·
محمود کیانوش این ادعای خود را از شعر محمد زهری تحت
عنوان «زایران شهید» استخراج کرده است.
·
ما برای کشف صحت و سقم ادعای او به تحلیل این شعر می
پردازیم:
محمد زهری
زایران شهید
(تهران ـ فروردین ۱۳۴۰)
از مجموعه برای هر ستاره
·
چاوشان، هشدار می دادند:
·
«های، راه کاروان کور است
·
تنگه در دست کمانداران کافرکیش مغرور
است.»
·
کاروان درمان٘د
·
اسب های رام، رم کردند
·
آرزوی تپهٔ گنبد نما بگسیخت
·
از همه شوق زیارت، با دل و جان، وحشتی آویخت
·
حسرت بوسیدن آن آستان پاک، در دل ریخت
·
زایران در انتظار کافران ماندند
·
وردِ زنهار و امان خواندند.
·
چاوشان، امید می دادند:
·
«های، باکی نیست
·
آفتاب معجزش در واپسین دم، باز خواهد
تافت
·
هر که معصوم است، آخر در ضریحش، بار
خواهد یافت»
·
جویبار خون به راه افتاد
·
نبض باز ایستاد
·
این چه آیین بود؟
·
یا نبود اندر گروه زایران، معصوم
·
یا ـ خداوندا،
زبانم لال ـ
·
آن حدیث معجزش حرفی دروغین بود.
پایان
4
·
برداشت محمود کیانوش از این شعر محمد زهری به شرح زیر
است:
گاه با زایرانی چشم امید بـه مـعجزه بسته،
گرفتار راهزنان کماندار کافرکیش می شد.
·
بزعم او، محمد زهری کمترین تفاوتی با زایران شهید نداشته
است:
الف
گاه با زایرانی چشم امید بـه مـعجزه بسته
·
محمد زهری بسان آنان چشم امید به معجزه بسته بود.
·
این بدان معنی است که محمد زهری فاقد توان تفکر و محروم
از لیاقت خوداندیشی بوده است.
·
باید ببینیم که قضیه آیا واقعا از این قرار بوده است؟
ب
گرفتار راهزنان کماندار کافرکیش می شد
·
ضمنا محمد زهری
به دلیل چشم امید به معجزه بستن، بسان زایرین شهید، گرفتار رهزنان کماندار کافرکیش
شده است.
·
اشکال کار کیانوش اما اینجا ست که بر خلاف زایران شهید،
نه تنها مویی از سر محمد زهری کوتاه نشده، بلکه حتی زنده مانده و شعری در رثای
یاران سروده است.
5
زایران شهید
(تهران ـ فروردین ۱۳۴۰)
·
محمد زهری، شعر مورد نظر محمود کیانوش را در سال 1340
سروده است.
·
همانطور که در بخش های قبلی این تحلیل اشاره شد، در سال
های دهه اول پس از کودتای 28 مرداد، مبارزه حزب توده تشدید می شود و تعدادی
بیشماری از اعضای آن به اسارت طبقه حاکمه در می آیند.
·
آصف رزمدیده، صابر محمد زاده، علی خاوری، پرویز حکمتجو و
و غیره از آن جمله بوده اند.
·
شعر موسوم به «زایران شهید» اگر در رابطه با فعالیت حزب
توده در سال های قبل از کودتا نباشد، در رابطه با این فاجعه سروده شده است و با
توجه به این دو فاجعه قابل درک و توضیح است:
6
زایران شهید
·
سؤال این است که منظور شاعر از مفاهیم «زایر» و «زیارتگاه» چیست؟
7
·
بدون داشتن اطلاعات عینی از این دو فاجعه، تحلیل این شعر
دشوار خواهد بود.
·
ولی شاید در روند تحلیل آن، بتوان به منظور شاعر از واژه
های زایر و زیارتگاه پی برد:
8
چاوشان، هشدار می دادند:
«های، راه کاروان کور است
تنگه در دست کمانداران کافرکیش مغرور است.»
·
معنی تحت اللفظی:
·
پیشروان کاروان هشدار می دادند که کاروان از کوره راه می
گذرد و تنگه تحت نظر دشمن است.
·
محمد زهری در این بند شعر چندین دیالک تیک بسیار مهم را بسط
و تعمیم می دهد:
الف
·
او اولا دیالک تیک چاوش و کاروان را به خدمت می گیرد.
·
دیالک تیک چاوش و کاروان بسط و تعمیم دیالک تیک پیشقراول
و سپاه است.
·
پیشقراول به واحد کوچک، متحرک و رزمنده ی جان برکف سپاه
رزم اطلاق می شود که روزها و یا حتی هفته ها قبل از شروع نبرد، وارد خاک دشمن می
شود و از وضع قوای دشمن ارزیابی عینی به عمل می آورد.
·
اگر لازم بود، حتی دست به عملیات نظامی می زند تا به
نقاط قوت و ضعف دشمن پی ببرد.
ب
چاوشان، هشدار می دادند:
«های، راه کاروان کور است
تنگه در دست کمانداران کافرکیش مغرور است.»
·
محمد زهری ضمنا دیالک تیک کاروان و راه را به خدمت می
گیرد.
·
دیالک تیک کاروان و راه بسط و تعمیم دیالک تیک رهرو و
راه است.
ت
·
محمد زهری ثالثا دیالک تیک راه و کوره راه را به خدمت می
گیرد.
·
نوآورانه طرز تشکیل واژه مرکب کوره راه از سوی او ست:
راه کاروان کور است
·
راه بدین طریق و ترفند، انیمالیزه، انسترومنتالیزه، پرسونالیزه
و انسان واره می شود:
·
به راه کور و بینا طبقه بندی می شود.
·
تخیل و تصور نهفته در این ترکیب، فوق العاده غنی و غول آسا
ست:
1
راه کاروان کور است
·
راه به اشتری، استری، اسبی و یا حمالی بینا تشبیه می شود
و کوره را به اشتری، استری، اسبی و یا حمالی کور.
2
راه کاروان کور است
·
راه به اوتومبیلی و یا قطاری راننده مند، به کشتی و ناوی
ناخدامند، به هلی کوپتری و یا هواپیمایی خلبان مند تشبیه می شود و کوره راه به اوتومبیلی
و یا قطاری بی راننده، به کشتی و ناوی بی ناخدا، به هلی کوپتر و یا هواپیمایی بی خلبان.
پ
تنگه در دست کمانداران کافرکیش مغرور است.
·
تنگه و یا کوره راه ضمنا به مثابه حلقه واسط میان مبدأ و
مقصد تصور و تصویر می شود.
·
آن سان که تحت نظر دشمن بودن تنگه ویا کوره راه به معنی مهلکه
می گردد.
ث
·
راه اصولا وسیله گذار از مبدأ به مقصد است.
·
راه همان فونکسیون را در مسافرت بازی می کند که هر وسیله
تولید و توزیع دیگر.
·
مثلا مداد وسیله ای است که میان سوبژکت و اوبژکت رابطه
برقرار می کند:
·
به مدد مداد، ذهن با عین، اندیشه با ورق کاغذ رابطه
برقرار می کند.
·
به مدد پتک و سندان، سوبژکت با اوبژکت، آهنگر با آهن رابطه
برقرار می کند.
·
راه هم به همین سان، وسیله رابطه برقرار کردن میان مبدأ
و مقصد است.
·
کوره راه به همین دلیل، وسیله نامناسب برای برقراری این
رابطه است.
·
کوره راه با آماج و هدف سفر و مسافرت همخوانی ندارد،
ناهمخوان است.
·
کوره راه دام است.
·
مهلکه است.
·
چاوشان نیز به همین دلیل هشدار می دهند تا کاروان به جای
طی کردن کوره راه، تغییر مسیر دهد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر