(320
ـ 398)
(942 ـ 1020)
تحلیلی از
شین میم شین
شاهنامه »
آغاز کتاب
بخش سوم
گفتار
اندر آفرینش عالم
ادامه
ببالید
کوه، آب ها بر دمید
سر
رستنی سوی بالا کشید
·
معنی تحت اللفظی:
·
کوه ها رشد کردند، آب ها پدید آمدند و نباتات سر برافراشتند.
1
·
حکیم هنوز درک روشنی از دلیل پیدایش کوه ها ندارد.
·
امیرالمؤمنین سیصد سال قبل از او در نهج البلاغه، کوه ها را به
مثابه میخ هائی برای از حرکت باز داشتن زمین، تصور و تصویر می کند.
2
·
حکیم ضمنا از
نیاز مبرم نباتات به نور خورشید و هوا خبر ندارد و دلیل سربرافراشتن آنها را نمی
داند.
·
توسعه علم هنوز امکان درک و توضیح این پدیده ها را فراهم نیاورده است.
زمین
را بلندی نبد جایگاه
یکی
مرکزی تیره بود و سیاه
·
معنی تحت اللفظی:
·
زمین مرکزی تیره
و تار بود و مقام بزرگی در کاینات نداشت.
ستاره
بر او بر، شگفتی نمود
به
خاک اندرون، روشنائی فزود
·
معنی تحت اللفظی:
·
در اثر تابش
ستارگان زمین نورانی گشت.
·
حکیم ضمنا از گرمای درونی زمین که بر هزاران درجه سانتیگراد بالغ می شود، بی
خبر است.
·
او نمی داند که قلب زمین دریای آتشینی است.
·
مواد شیمیائی رادیو اکتیو مرتب تجزیه می شود و جهنمی سوزان پدید می آورند.
·
در نتیجه ی این گرمای هولناک، عناصر شیمیائی دیگر از قبیل سلسیسیوم و سرب و
نیکل و آلومینیوم و مس و آهن و غیره ذوب
می شوند.
·
در نتیجه ی ذوب و تبخیر آنها همه چیز درون زمین فرم مایع آتشین به خود می
گیرد.
·
پیدایش کوه ها نیز نتیجه انفجار حاصل از فشار همین بخار آتشین است.
·
این روند و روال
انفجاری آتشین هنوز هم ادامه دارد و همیشه ادامه خواهد داشت.
فیلم
همی
بر شد آتش، فرود آمد آب
همی
گشت گرد زمین، آفتاب
·
معنی تحت اللفظی:
·
آب فرود آمد و
آتش بالا رفت و آفتاب گرد زمین شروع به چردش کرد.
·
حکیم رابطه زمین
و خورشید را احتمالا بنا بر دانش تجربی و سطحی خویش، وارونه تصور و تصویر می کند.
·
او فکر می کند که
خورشید سیاره ای از سیارات زمین است و دور زمین می گردد.
·
در کتب مقدس هم
همین تصور غلط رایج بوده است.
·
دستگاه تفتیش
عقاید کلیسای کاتولیک، گالیله را در اوین قرون وسطی به سبب اثبات عکس این قضیه به
زانو در آورد و حتی به توبه واداشت.
گیا
رست با چند گونه درخت
به
زیر اندر آمد سران شان ز بخت
·
معنی تحت اللفظی:
·
نباتات در هیئت
اشجار گوناگون رویید و سر درختان از سنگینی میوه پایین آمد.
ببالد،
ندارد جز این نیرویی،
نپوید
چو پویندگان، هر سویی
·
معنی تحت اللفظی:
·
نباتات که جز
نیروی رویش و رشد، نیروئی ندارند، نمی توانند بسان جانوران حرکت کنند.
1
·
حکیم با مقایسه
جانور با نبات، دیالک تیک حرکت و سکون را بسط و تعمیم می دهد، ولی از مقولات حرکت
و سکون اطلاع زیادی ندارد.
·
حکیم تیزهوش به سبب
سطح توسعه نازل علم و فن هنوز نمی تواند اطلاعی داشته باشد.
·
حرکت و یا پویش
مورد نظر حکیم به ساده ترین فرم حرکت، یعنی حرکت مکانیکی محدود می ماند.
·
چون بر خلاف
پندار او، رویش و رشد نباتات نیز نوعی حرکت است.
·
حرکتی بمراتب
بغرنج تر و متعالی تر از حرکت مکانیکی (تغییر مکان صرف، جا به جائی صرف) است.
·
رویش و رشد
نباتات ترکیبی از انواع مختلف حرکات است.
·
یکی از آنها حرکت
بیولوژیکی است.
2
·
حرکت بیولوژیکی
ضمنا حاوی حرکت مکانیکی هم است.
·
هم ریشه نباتات
در حرکت مکانیکی است و هم گرده ها و هسته ها و غیره آنها به صدها فرسنگ دورتر
مهاجرت می کنند تا نوع خود را توسعه دهند و تکثیر کنند.
3
·
تولید میوه خود
یکی از استراتژی های تکثیر و توسعه نوع نباتات است.
·
حیوانات پس از
خوردن میوه، هسته آن را دفع می کنند.
·
نباتات به این
روند و روال آگاه اند.
·
چون بدین ترتیب،
هسته میوه ها در جای مناسبی رشد می کند و درختی سرمی کشد و تکثیر نوع، جامه عمل می
پوشد.
4
·
نباتات را نباید
دستکم گرفت.
·
نباتات زرادخانه
ای از تسلیحات تاکتیکی و استراتژیکی دارند.
·
هم طعم و رنگ و
عطر و بوی میوه ها دلیل حساب شده دارند و
هم تلخی و حتی زهرآگینی هسته های میوه ها.
·
نباتات بدین طریق،
فقط خوردن خود میوه ها را مجاز می دارند و نه خوردن هسته ها را.
·
زیاده روی در
خوردن هسته مثلا بادام می تواند دستگاه گوارش جانوران را مختل سازد.
·
هسته ی نوعی از
بادام به عنوان مثال، حاوی مهلک ترین سم است.
·
این همان سم
موسوم به سیانوراست که خیلی ها آن را برای کشتن انسان و موش و غیره و حتی برای
خودکشی مورد استفاده قرار می دهند.
·
ثقیل الهضم بودن
خیلی از دانه ها و هسته ها و حبوبات نیز احتمالا به همین دلیل استراتژیکی نباتات
است تا جانوری که می خورد، از کرده خود پشیمان شود.
·
ما با فرم هائی
از «شعور» در نباتات و جانوران و حتی قارچ ها، باکتری ها و میکروب ها سر و کار
داریم.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر