سمبل خرد
(320 ـ 398)
(942 ـ 1020)
تحلیلی از
شین میم شین
بخش چهارم
گفتار اندر آفرینش مردم
ادامه
پذیرندهٔ هوش و رأی و خرد
مر او را دد و دام فرمان برد
·
معنی تحت اللفظی:
·
انسان پذیرنده ی
هوش و نظر و عقل است و ددودام تحت فرمان او قرار دارند.
·
فردوسی در این بیت هوشمندی، نظرمندی
(صاحبنظریت) و خردمندی انسان را از صراحت می گذراند و تبعیت جانوران از او را
استدلال منطقی ـ تجربی می کند و به اثبات می رساند.
·
پیش شرط فرمانبرداری
جانوران از انسان، بنظر فردوسی، هوشمندی، نظرمندی و خردمندی او ست و نه چیز دیگر.
1
پذیرندهٔ هوش و رأی و خرد
مر او را دد و دام فرمان برد
·
فردوسی در این
بیت، پدیده اهلی کردن جانوران وحشی را در روند توسعه جامعه بشری توضیح می دهد.
·
حق هم با حکیم طوس است.
·
چون پیش شرط رام سازی و اهلی سازی جانوران وحشی، هوشمندی و
نظرسازی و خردمندی است.
·
با زور صرف
ددودام تن به همزیستی و همکاری با انسان نمی دهند.
·
پیش شرط این پله از تکامل جامعه بشری، شناخت و شعور انسان
بوده است.
·
چون بدون شناخت چیزی نمی توان آن را بطرز هدفمندی تغییر داد.
2
ز راه خرد، بنگری اندکی
که مردم به معنی چه باشد، یکی
مگر مردمی خیره خوانی همی
جز این را نشانی ندانی همی
·
معنی تحت اللفظی:
·
اگر در پی کشف
معیار آدمیت باشی، یکی بیش نیست و آن خرد است.
·
اگر خرد را به عنوان معیار آدمیت انسان برسمیت نشناسی، باید انسان ها را مشتی
گمراه و ویلان و سرگردان تلقی کنی.
·
وقتی گفته می شود که فردوسی پیشاهنگ راسیونالیسم (خردگرائی) است، به همین دلیل
است:
·
خرد برای حکیم طوس، تعیین کننده ترین معیار آدمیت انسان ها ست.
·
این اندیشه خجسته فردوسی، صدها سال بعد، در سپیده دم تولد
عصر جدید از بطن تیره قرون وسطی، توسط نمایندگان فلسفه کلاسیک بورژوائی نمایندگی
خواهد شد.
·
مراجعه کنید به راسیونالیسم، ایراسیونالیسم،
خرد در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
3
·
این موضعگیری راسیونالیستی
رادیکال حکیم طوس ضمنا مرزبندی دیگری با تئولوژی و فلسفه بورژوائی واپسین و همه
نمایندگان همه طبقات اجتماعی واپسین است که ایراسیونالیسم (خردستیزی) را بر پرچم ایده
ئولوژیکی خویش نگاشته اند.
·
این مرزبندی پیشاپیش
فردوسی با خیام و سعدی و حافظ و مولوی و غیره است.
·
این موضع فردوسی
هم ستایش انگیز است و هم شگفت انگیز.
4
تو را از دو گیتی برآورده اند
به چندین میانجی بپرورده اند
نخستین فطرت، پسین شمار
تویی، خویشتن را به بازی مدار
·
معنی تحت اللفظی:
·
تو آمیزه ای و
ترکیبی از دو جوهری.
·
تو پرورده با واسطه های متعددی.
·
مقام اول در طبیعت و متعالی ترین مقام در مقایسه با بقیه موجودات، از آن تو
ست.
·
بنابرین، خود را بازیچه تصور مکن.
5
تو را از دو گیتی برآورده اند
·
منظور فردوسی از مفهوم
فلسفی «دو گیتی»، به احتمال قوی ماده و روح (وجود و شعور) است.
·
حکیم طوس انسان را
تجسم (جسمیت یابی، مادیت یابی) دیالک تیک
ماده و روح (وجود و شعور) می داند.
·
در این مصراع شعر نیز راسیونالیسم نمایندگی می شود:
·
مرزبندی انسان با جمادات و نباتات و جانوران، خردمندی و
هوشمندی و رأی مندی انسان است.
·
دیالک تیک مادی و روحی بودن انسان است.
·
شعورمندی انسان است.
6
·
دیالک تیک ماده و
روح (وجود و شعور) مسئله اساسی فلسفه را تشکیل می دهد:
·
هر کس در این دیالک تیک، نقش تعیین کننده را از آن ماده (وجود) بداند، ماتریالیست
است و هر کس نقش تعیین کننده را از آن روح (شعور) بداند، ایدئالیست است.
7
تو را از دو گیتی برآورده اند
به چندین میانجی بپرورده اند
·
منظور حکیم طوس
از واسطه ها (میانجی ها) باید در روند تحلیل میراث او کشف شود.
·
شاید منظور او
گذار تکاملی پله به پله انسان از جماد به نبات و از نبات به جانور و از جانور به انسان
باشد.
·
این ایده را مولوی
هم نمایندگی می کند.
·
آن زمان هنوز داروین زاده نشده بود تا سیر تکاملی انسان بطرز علمی ـ تجربی کشف
شود.
·
مولوی احتمالا چنین روند سلسله مراتبی را حدس می زند:
از جمادی مُردم و نامی (نمو یابنده) شدم
وز نما (نبات) مُردم به حيوان سرزدم
وز نما (نبات) مُردم به حيوان سرزدم
مُردم از حيوانی و آدم شدم
پس چه ترسم، کی ز مردن کم شدم؟
پس چه ترسم، کی ز مردن کم شدم؟
حمله ی ديگر بميرم از بشر
تا برآرم از ملايک بال و پر
بار ديگر از ملک پران شوم
آنچه اندر وهم نايد آن شوم
آنچه اندر وهم نايد آن شوم
8
نخستین فطرت، پسین شمار
تویی، خویشتن را به بازی مدار
·
منظور حکیم از مفاهیم فطرت و شمار را باید در روند تحلیل میراث
او کشف کنیم.
·
آنچه در آن نمی
توان تردید داشت، موضع هومانیستی رادیکال حکیم طوس است:
خویشتن را به بازی مدار
·
فردوسی را ضمنا می توان پیشاهنگ هومانیسم تلقی کرد.
·
جنبش هومانیستی در اواخر قرون وسطی در اروپا تشکیل می شود.
·
مراجعه کنید به جنبش هومانیستی در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر