۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۴, پنجشنبه

سیری در جهان بینی حکیم ابوالقاسم فردوسی (9)

سمبل خرد
تحلیلی از شین میم شین

شاهنامه
بخش دوم
ستایش خرد

کنون ای خردمند، وصف خرد
بدین جایگه، گفتن اندرخورد

کنون تا چه داری، بیار از خرد
که گوش نیوشنده ز او بر خورد

·        معنی تحت اللفظی:
·        ای خردمند اکنون در اینجا توصیف خرد لازم است و تو هر چه در این زمینه می دانی، بر زبان بیاور تا شنونده از آن بهره مند گردد.

1
·        حکیم طوس، بخش اول شاهنامه را به توصیف حتی المقدور خدا به مثابه خداوند جان و خرد، اختصاص داده بود.
·        اکنون بخش دوم آن را به توصیف خرد اختصاص می دهد.
·         
·        برای درک عظمت فکری فردوسی و تمیز او از حکما، علما، فضلا و شعرای نظامات بنده داری و فئودالی به مقایسه مختصری مبادرت می ورزیم.

2

·        سعدی هم گلستان خود را با توصیف خدا شروع می کند:

الف
·        دیباچه گلستان به توصیف خدا و بعد سایه خدا اختصاص یافته است:  

بسم الله الرحمن الرحیم
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است.
و بشکر اندرش مزید نعمت.
هرنفسی که فرو می رود، ممد حیات است و چون بر می آید، مفرح ذات.
پس در هرنفس دو نعمت موجود است و به هر نعمت، شکری واجب.

ب
·        سعدی هم به عجز خود را از شناخت خدا اعتراف می کند:

ای برتر از خیال و گمان و قیاس و وهم
وزهرچه گفته اند و شنیدیم و خوانده ایم

مجلس تمام گشت و به آخر رسید، عمر
ما همچنان در اول وصف تو مانده ایم

ت
·        سعدی بلافاصله پس از خدا به سایه خدا می پردازد:

کتاب گلستانی 
بشاید تصنیف کردن که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد 
و گردش زمان، عیش ربیع او را به طیش خریف مبدل نکند.  

امید هست که روی ملال در نکشد
از این سخن، که گلستان نه جای دلتنگی است

علی الخصوص که دیباچه همایونش
بنام سعد ابوبکر سعد بن زنگی است.

·        سعدی دیباچه گلستان را هم به ظل الله پیشکش می کند.

·        به احتمال قوی خرج تحصیل سعدی را هم دربار و طبقه حاکمه پرداخته است.  

پ
·        سعدی باب اول گلستان را به سلاطین یعنی عالی ترین ارگان، بزرگترین بنده دار و فئودال و مهمترین نماینده طبقه حاکمه اختصاص می دهد:

باب اول گلستان
درسیرت پادشاهان

3
·        فردوسی اما بلافاصله پس از توصیف خدا، آنهم به سلیقه خاص خود، بی کمترین اعتنائی به سلطان محمود غزنوی (ظل الله) به توصیف خرد می پردازد.
·        این همان سلطان محمودی است که 300 سال بعد، سعدی او را به عرش اعلی خواهد برد.  

·        سؤال اما این است که چرا پس از خدا باید به خرد پرداخت و نه به پیغمبر و ائمه اطهار و مراجع و خوانین و سلاطین و غیره؟

4
 مؤسس راسیونالیسم (کارتزیانیسم)

·        فرق، تفاوت و تضاد حکیم طوس با حکما، علما، فضلا و شعرای نظامات بنده داری و فئودالی همین جا ست:
·        فردوسی بیش از هفتصد سال قبل از دکارت و کانت و هگل و فویرباخ، راسیونالیسم را در مقابل ایراسیونالیسم، خردگرایی را در مقابل خردستیزی قرار می دهد.

·        فردوسی عملا و علنا بر ضد خردستیزی موضع می گیرد، سنگر می کند و پرچم برمی افرازد.
·        پرچم خردگرایی و یا راسیونالیسم به معنی حقیقی کلمه را. 

·        به همین دلیل می توان فردوسی را پیشاهنگ خردگرایی (راسیونالیسم) محسوب داشت.

5
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را، به از راه داد

·        معنی تحت اللفظی:
·        خرد بهترین نعمت خدا ست.
·        خردستایی حتی از عدالت طلبی بهتر است.

6

·        صریحتر و قاطعانه تر از این نمی توان موضع راسیونالیستی اتخاذ کرد.

·        شعار روشن فردوسی از قرار زیر است:
·        نخست خدا و بعد خرد.

·        یعنی بهتر از خرد چیزی جز خدا وجود ندارد.

·        تا ظهور غول های فلسفه کلاسیک بورژوائی (کانت و فیشته و هگل و فویرباخ) کسی با صراحت و قاطعیت فردوسی، خرد را نمایندگی نکرده است. 

·        فقط بورژوازی آغازین در مبارزه بر ضد فئودالیسم و روحانیت (کلیسای کاتولیک)  بود که برای اولین بار، خرد را به عنوان قاضی القضات رشوه نگیر نمایندگی کرد و عملا در مقابل دگم «خدای مسیحیت» قرار داد.

·        مراجعه کنید به خرد، خردگرایی، خردستیزی و غیره در تارنمای دایرة المعارف روشنگری   

7
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را، به از راه داد

·        فردوسی در این بیت، ضمنا سومین اصل و پرنسیپ مهم در فلسفه اجتماعی خود را مطرح می سازد و آن عبارت است از راه داد.

·        منظور حکیم از مقوله راه داد را باید در روند تحلیل اشعار او کشف کنیم.

·        راه داد به احتمال قوی به معنی عدالت طلبی است.

·        می توان گفت که مقوله داد یکی از مقولات اساسی در فلسفه حکیم طوس است.
·        خرد ولی بالاتر از حتی داد است.

·        ولی چرا و به چه دلیل؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر