نیما یوشیج
·
زدن با مژه بر مویی گره ها
·
به ناخن، آهن تفته بریدن
·
ز روح فاسد پیران نادان
·
حجاب جهل ظلمانی دریدن
·
به گوش کر شده، مدهوش گشته
·
صدای پای صوری را شنیدن
·
به چشم کور از راهی بسی دور
·
به خوبی پشه ی پرنده دیدن
·
به جسم خود بدون پا و بی پر
·
به جوف صخره ی سختی پریدن
·
گرفتن شرزه شیری را در آغوش
·
میان آتش سوزان خزیدن
·
کشیدن قله ی الوند بر پشت
·
پس آنگه روی خار و خس دویدن
·
مرا آسان تر و خوش تر بود، ز آن
·
که بار منت دونان کشیدن
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر