سیری در شعری از مجید نفیسی (4)

بانگ عرفی

(۱۷ اوت ۲۰۱۲)  

سرچشمه

اخبار روز

http://www.akhbar-rooz.com

·       خدا زوری نیست

·       خدا زوری نیست

·       زوری نیست بردن نام خدا.

·        

·       خسته ام از نیایش بامدادی مدارس

·       خسته ام از نماز نیمروزی ادارات

·       خسته ام از خطبه های نماز جمعه

·       خسته ام از امر و نهی های خیابانی

·       خسته ام از توسری ، تازیانه ، سنگسار

·       خسته ام از مجلسی شدن مسجد

·       خسته ام از مسجدی شدن مجلس.

·        

·       خوشا جدایی دین و دولت

·       خوشا آزادی دین و بی دینی

·       خوشا نادینی:

·       نظام عرفی (سکولاریسم)

·        

·       «خدا زوری نیست

·       ناخدا زوری نیست

·       زوری نیست دین و بی دینی.»

·       چنین گفت بانگوی ی نادینی:

·       شاعر عرفی .

پایان

 مسعود بهبودی

مشاجره بی امان بر سر فرم ها

1

·       دین فرمی از شعور است.

·       دین شعور وارونه و پا در هوا ست.

2

·       به همان سان می توان بدون شعور از هر نوع زیست که بدون نان و آب از هر نوع.

3

·       دعوای شاعر ظاهرا بر سرم فرم معینی از اشاعه شعور موسوم به دین است.

·       حق هم با شاعر است:

·       این شیوه اشاعه شعور وارونه (دین) تهوع آور و تحمل ناپذیر است.

4

·       شاعر مطالبات  خود را در همین شعر فرمولبندی کرده است:

·       جدائی دین از سیاست.

5

·       سکولاریسم.

·       شعار بدی نیست.

6

·       آنچه که شاعر و نه فقط این شاعر، نمی بیند و یا به هر دلیلی نمی تواند ببیند، این حقیقت امر است که سیاست و دین هر دو جزو عناصر روبنائی ـ ایدئولوژیکی هر جامعه طبقاتی اند:

·       سیاست همیشه با  فرم های ایدئولوژیکی دیگر همراه و همبستر است.

7

·       در کعبه آمال خیلی از شعرا هم سیاست دست در دست با دین می رود، ولی بلحاظ فرم از ظرافتی دیگر برخوردار است.

·       و گرنه جورج بن جورج با محمود بن احمد فرقی ندارد.

·       حزب مرکل با حزب روحانی فرقی ندارد:

·       هر دو مذهبی و دینی و روحانی اند.

·       هر دو آخوند اند.

8

·       مسئله شاعر، ظاهرا  فرم همراهی سیاست و دین است:

·       شاید بزعم شاعر، سیاست باید بظاهر از دین جدا باشد و در پشت درهای بسته  با دین هماغوش و همبستر باشد.

9

·       رادیکال بودن اما دست بردن به ریشه ها ست:

·       رادیکال بودن اما جایگزینی شعور وارونه با شعور راستین است:

·       رادیکال بودن، روشنگری علمی و انقلابی سرسختانه و صبورانه را الزامی می سازد.

·       با پوزش از شاعر و شعرای صورت پرست.  

سینا سرابی

آزادی گزینش

·       آقای بهبودی عزیز،

·       من نظرات شما را که اینجا و آنجا ارائه می شود می خوانم و به آنها احترام می گذارم و مشارکت شما را در این زمینه بسیار ارج می نهم.

·       به نظر من همه ی خوانندگان صاحبنظر حق دارند که یک اثر را از زاویه ی مورد نظر خود - که در سطح آگاهی شان ریشه دارد- نگاه کنند و نظر بدهند.

·       ولی آیا ما حق داریم آزادی شاعر را در گزینش زاویه ی مورد نظرش نادیده بگیریم.

·       شما اگر در مورد شعر بودن یا نبودن این قطعه نظر دارید البته می توانید بحث تان را مطرح کنید.

·       اما اینکه شاعر یا شاعران چه بگویند، مساله ی دیگری است.

·       پیروز باشید

 مسعود بهبودی

در سنت جنبش روشنگری

·       خیلی ممنون، سینای گرامی

1

مداحی کودکی که اشک همه را در آورد!

·       ظاهرا هنر آباء و اجدادی ایرانی جماعت در رابطه با آثار فکری و فلسفی و هنری و غیره به به و یا عه عه سر دادن است.

2

·       چنین ملتی بنظر حریفی، ترحم انگیز است و آخر و عاقبتی جز در جا زدن نخواهد داشت.

·       تازه اگر دنده عقب نزند  و به قهقرای عهد بوق سقوط نکند.

3

·       آثار هنری مثلا شعر و قصه و نقاشی و تندیس و غیره نه چیزهائی بی بو و بی خاصیت، بلکه حاوی و حامل ایدئولوژی طبقاتی معینی اند.

4

·       مسعود بهبودی و یا دوستان انگشت شمارش هم در جامعه بسر می برند و خواه و ناخواه حامل ایدئولوژی طبقاتی خویش اند.

5

·       به قول کارگر چاپخانه ای (هزار سال پیش در خیابان لاله زار تهران):

·       «بی بو و بی خاصیت، خط سه، نه چپ و نه راست، فقط مدفوع خشکیده است.»

3

·       نظر دادن راجع به اطعمه و اشربه مادی و یا معنوی که در سفره آدمی نهاده می شود، کمترین کاری است که می توان از بنی نوع آدم انتظار داشت:

4

·       یکی از مرزبندی ها میان جانور و انسان شاید همین هم باشد. 

5

·       انسان های متمدن به جای شلیک بر شقیقه یکدیگر به هماندیشی با یکدیگر می پردازند:

·       داد و ستد فکری همین است، دیگر.

6

·       اگر به عنوان مثال، سینا همین نظر را نداده بود، مسعود حتی نمی توانست کمترین حرفی برای گفتن داشته باشد.

7

·       شاعر هم با انتشار شعرش وارد داد و ستد فکری با جامعه و جهان می شود و گرنه می توانست شعرش را برای محفلی از دوستان دم دستش بخواند.

8

·       همانطور که بنظر مطلقا درست سینا، نمی توان برای شاعر تعیین تکلیف کرد، برای خواننده شعر هم به همین سان.

9

·       بنظر ما شعر یکی از قوی ترین ساز و برگ های تبلیغ ایدئولوژی بوده است.

·       چون نه تنها حاوی اندیشه و نظر طبقاتی معینی (شناخت تئوریکی) است، بلکه ضمنا به عاطفه و احساس و تصویر و تخیل و غیره (شناخت استه تیکی) نیرومندی سرشته است.

10

·       ما برخورد به محتوای شعر را در همین نظر دهی ها تمرین می کنیم.

·       مدعی ابلاغ چیزی نیستیم.

·       می خواهیم بیاموزیم.

11

·       سینا اگر برداشت ما را تصحیح و یا تدقیق و یا حتی رد کند، بیشتر از دریافت رهنمود کلی مبهم،  ممنون می شویم.

·       اگر شیوه ابراز نظر ما صریح و رک و راست است، به همین دلیل است.

·       ما در سنت جنبش روشنگری در اروپا حرکت می کنیم.

12

 نجات حقیقت عینی از چنگ دیو

·       کسی که می خواهد از حقیقت عینی ـ درست و یا نادرست ـ دفاع کند، باید هم صریح و صادق باشد و چه بسا برای خود دشمن بتراشد تا دوست.

·       با امتنان مجدد

پایان