۱۳۹۲ مرداد ۱۹, شنبه

چاله ها و چالش ها (313)

 
«ما به پدر بزرگان خود، به مدافعان میهن خیانت کردیم»
ترجمه و پایان سخن: ا. م. شیری
سرچشمه:
مجله هفته

http://www.hafteh.de/

اکبر

·       بنظر من هر روشنفکری که بخواهد در بزنگاه های تاریخی سیستمی را به مردم تحمیل کند نهایت مانند هیتلر یا مذهبیون تبدیل به جنایتکار می شود.
·       همانطور که استالین شد.
·       لنین و استالین از طریق خواست مردم حکومت را در دست نگرفتند.
·        آماری که در زمان خروشچف منتشر شد کاملا به جنایتکار بودن استالین حکایت دارد.
·       حتی در جنگ بین الملل وقتی ارتش سرخ به مرزهای لهستان رسید، استالین جنایتکار دستور توقف داد تا جنایتکاران نازی ملیون لهستانی را که فکر می کردند بزودی روس ها می رسند و عملیات خود را تشدید کرده بودند، سر به نیست کنند.
·       بنظر من لنین با این زور چپان کردن دیکتاتوری پرولتاریایش نه تنها جنایتکاری نظیر هیتلر است، بلکه اقلا صد سال انفلاب کارگران را اگر صحت داشته باشد، به تاخیر انداخت.

 الف میم شیری
 خُـــدایا ما را از شــرّ مـفـتـریان در امـان دار!
  با دشـمـنـان قـهـار، خـود تـوانـیـم 
.
·       ویروس ضدّ کمونیستی موجب زوال عـقـل می شود.
·       علائم مشخصه آنتی کمونیسم عبارتند از:

1
·       فـقـدان منطـق در بیان افکار

2
·       نا توانی در حـل  مسائل ساده ی ریاضی

3
·       نسیان و فراموشکاری

4
·       روان پریشی و خیالاتی شدن

·       آخر مرد ناحسابی!
·       تو که ادعا می کنی لنین و استالین به خواست مردم قدرت سیاسی را بدست نگرفتند، پس باید جواب بدهی که چگونه!
·       ارتش داشتند؟
·       نه!
·       پلیس و سازمان سرکوب داشتند؟
·       نه!
·       توپ و تانک داشتند؟
·       نه!
·       هواپیما شکاری بمب افکن داشتند؟
·       نه!
·       تسلیحات  کشتار جمعی و پهپاد در اختیار داشتند؟
·       نه!
·       خُب!
·       پس به اتکای چه نیرویی؟
·       چی می ماند به غیر از نیروی لایزال خلق برای تسخیر قدرت سیاسی؟

·       جناب اکبر خان!
·       این بیان تو نشان می دهد که به ویروس ضدّ کمونیستی آلوده شده ای!
·       می دانی چرا؟
·       گوش کن عرض کنم:
·       به دلیل اینکه فرمایشات تو با هیچ منطقی سازگار نیست.
·       خیالاتی شده ای و افترا می گوئی.
·       مرا نیز پاسخی بهتر از این برای مفتری وافتراهای دیگرت نیست.

اکبر

·       جناب شیری به عوض ویروس ویروس گفتن دنبال این باش چرا در سال ۱۹۶۸ که همه چیز برای کمونیست شدن فرانسه وجود داشت، حزب کمونیست فرانسه جا زد؟
·       یا چرا شوروی فرو پاشید؟
·       یا چرا مسکو اکنون بیشترین میلیاردرها را دارد؟
·       یا چرا این میلیاردرها اغلب مأمورین کا گ ب سابق که همه دارای تحصیلات بالای مارکسیسیتی در مدارس شوروی هستند؟
·       آیا تعلیمات مارکس دزدی و چپاول است؟
·       چرا امریکا و المان که کاملا صنعتی هستند دچار انقلاب مارکیسیستی نمی شوند و کارگران آنجا حتی ضد سوسیالیستی هم هستند.
·       و اصولا این مارکسیست مخصوص کشورهای صنعتی است، به کشور عقب مانده ای مثل ما ربطی ندارد.
·       انشاالله هروقت در امریکا و اروپا حنبش کارگری پیروز شد ما هم بناچار کمونیست می شویم و اگر با کوشش های شما قبل از آن کمونیست شویم حداکثر مانند کوبا یا کره شمالی یا ویتنام در بدبختی گرفتار میشویم.

الف میم شیری

·       راستش اکبر خان بدت نیاید که پاسخ تو این مدعای علمی را که ویروس ضدّ کمونیستی موجب زوال عـقـل می شود و
علائم مشخصه آنتی کمونیسم عبارتند از فـقـدان منطـق در بیان افکار، نا توانی در حـل مسائـل ساده ریاضی، نسیان و فراموشکاری، روان پریشی و خیالاتی شدن است، ثابت کرد و نشان که دچار فراموشکاری و روانپریشی هم شده ای.
·       چرا و چگونه؟
·       اول ادعا کردی که «لنین و استالین به اتکای مردم قدرت سیاسی را نگرفته اند…»
·       وقتی که جواب محکم گرفتی، آن را ول کردی، چسبیدی به افترائات دیگر که گویا کوبا یا کره شمالی یا ویتنام در بدبختی گرفتار هستند و همه مردم در کشورهای پیشرفته در دریای «کره و عسل» غوطه می خورند.
·       اگر یک مثقال منطق در فرمایشات تو می یافتم حتما از سیر تا پیاز برایت نقل می کردم که اولا، چرا و بر چه اساسی تو این ادعاهای پوچ را مطرح می کنی که کوبا و کره و ویتنام اله اند و دیگران بله.
·       ثانیا، اوضاع بشدت نابسامان کشورهای معبود تو را که یک درصد جمعیت ۹۹ درصد ثروت را و ۹۹ درصد مردم یک درصد ثروت را در اختیار دارند، برایت مفصل توضیح می دادم.
·       بخصوص اینکه در این موارد من در سطوح خیلی بالا بحث ها داشته ام و همه این ادعاها را بطور علمی، مستند، مستدل و منطقی پاسخ داده ام.
·       اما افسوس که جای علم و منطق و استدلال در فرمایشات تو خالی است.
·       برایت آرزوی بهبودی سریع می کنم.

ربابه

·       حضرت اکبر به جمله بندی خود نظر کنید تا به درجه درایت و فراست و سواد خود پی ببرید:
·       «اصولا این مارکسیست مخصوص کشورهای صنعتی است»

1

·       آخوند هائی هم که تازه نام مارکس را شنیده بودند، در منابر دهات کشور به همین سیاق حرف می زدند:
2
·       مارکسیسم مکتب است، برادر.

3

·       مارکسیست اما به کسی می گویند که پیرو آن مکتب باشد:
·       یعنی مارکسیستی بیاندیشد و مارکسیستی زندگی، کار و پیکار کند 
.
4

·       بهتر نبود اول الفبا را یاد می گرفتیم و بعد وقت عزیز این و آن را تلف می کردیم؟

5

·       ضمنا شکست چیزی که بر بطلان آن دلالت نمی کند 
.
6

·       همه کسانی که در آزمایشگاه های علمی مثلا فیزیکی، شیمیائی، بیولوژیکی و غیره کار می کنند، به تجربه دریافته اند که برای پیروزی معینی، مثلا برای کشف حقیقت امری، باید پیه دهها شکست در آزمایش را بر تن بمالند.
7

·       هستی مادی که شهر هرت نیست تا چیزی را قاطی چیز دیگر کنی تا تصادفا و به امداد غیبی مثلا داروئی تشکیل شود.
8


·       قیام اسپارتاکوس هم شکست خورد.
·       ولی نظام برده داری دیری نپایید.

9


·       انقلاب فرانسه هم شکست خورد و ارتجاع فئودالی سی سال آزگار زمام امور را به دست گرفت.
·       ولی به سال سی و یک نرسید .

· دوباره توده به جوش آمد و شیپور انقلاب بورژوائی به خروش و عصر جدید بر عصر نکبت بار فئودالی بطور قطعی پیروز شد.
10

·       وقتی گفته می شود، که همه چیز از ذره تا کهکشان در چارچوب دیالک تیکی قرار دارد، منظور همین هم است:
·       نه پیروزی محض وجود دارد و نه شکست محض:
·       ما همیشه با دیالک تیک پیروزی و شکست سر و کار داریم و نه با پیروزی ابدی و یا شکست ابدی.

11

·       اتفاقا اگر همین چالش فکری میان حسن و شیری را خوانده بودید و فهمیده بودید، دیگر این افاضات کودکانه و بی پایه را بر زبان نمی راندید:
12

·       دیالک تیک پیروزی و شکست، خود یکی از اشکال و فرم های بسط و تعمیم دیالک تیک پیشروی و عقب نشینی است:

13

·       برای درک بهتر این مسئله، بهتر است که سپاه کار را در مصاف با سپاه سرمایه در مقیاس جهانی در نظر بگیریم:

الف

·       پیروزی انقلاب اکتبر به معنی پیشروی سپاه کار و عقب نشینی سپاه سرمایه بوده است و پیروزی سرمایه ۷۰ سال بعد به معنی پیشروی سپاه سرمایه و عقب نشینی سپاه کار.

ب

·       دیالک تیک عینی هستی همیشه و همه جاهمین است 
.
·       کلام واپسین هرگز زده نمی شود و نمی تواند هم زده شود.

14


·       حتما دلیل می خواهید.
·       مثال:
·       اولین انقلاب پرولتری در پاریس (یعنی در یکی از کشورهای متروپول که شما وقوعش را محال می فرمایید) رخ داد:
·       این انقلاب به معنی پیشروی سپاه کار و عقب نشینی سپاه سرمایه بوده است.

15


·        ۷۰  روز بعد حکومت جوان پرولتری مورد حمله از سوی ارتجاع کشورهای همسایه قرار گرفت و در خون متبرک هزاران کمونار شریف و دلاور از زن و مرد و در اسارت دهها هزار از آنان غرق شد 
.
16

·       این هم به معنی عقب نشینی سپاه کار و پیشروی سپاه سرمایه بود 
.
17


·       چندی بعد در سال ۱۸۴۷ ـ ۱۸۴۸ سراسر اروپا را انقلابات پرولتری فرا گرفت. 

·       باز هم در کشورهای متروپول که شما وقوع انقلاب سوسیالیستی را محال می دانید و کارگران اروپا را ضد کمونیست محسوب می دارید.

18


·       تا اینکه بعد در سال ۱۹۱۷ انقلاب کبیری در روسیه تزاری ناقوس شروع عصر نوینی را به صدا درآورد.
19

·       عقب نشینی موقتی کمونارهای پاریس با پیشروی بلشویک های روس دنبال شد و خصلت دیالک تیکی روندها بار دیگر آشکار گشت.
20



·       یک سال بعد از انقلاب اکتبر در آلمان انقلاب نوامبر رخ داد.
·       باز هم در یکی از کشورهای متروپول که شما حتما از سر ندانستن و نه عمدا وقوعش را محال می دانید.

21

·       ضمنا از شما چه پنهان که جنبش سال های ۶۸ جنبش پرولتری نبوده.
·       بلکه جنبش اقشار میانی و یا بینابینی بوده است .

22

·       خدا به همه بندگان خود از خرد و کلان اجر دهد.
·       چون عقل دادنی نیست.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر