۱۳۹۲ مرداد ۱۱, جمعه

چاله ها و چالش ها (307)


مهران
عوام چیزی از خواص کم ندارند.
تنها گروهی هستند
که زمانی را صرف تحلیل و جستجوی درستی باورها نمی کنند
و به صورت گروهی وارث عقاید پیشینیان خود هستند.   
  
سرچشمه:
صفحه فیسبوک مهران

میم

·       بر اساس کدام دلیل منطقی و تجربی می توان به این نتیجه رسید که توده «زمانی را صرف تحلیل و جستجوی درستی باورها نمی کنند و به صورت گروهی وارث عقاید پیشینیان خود هستند»؟

1

·       به چه دلیل افراد متشکله ی توده از هویت فردی محروم می شوند و بطور کلکتیف عقاید اسلاف خویش را به ارث می برند؟

2

·       اگر اجزای متشکله توده فاقد هویت فردی (جزئی) اند، پس دیالک تیک جزء و کل چه می شود؟

3

·       حساب این خواص کذائی کی از توده جدا می شود؟

4

·       تعلق به عوام و خواص کذائی بطور مادر زادی تعیین می شود؟

5

·       بنظر ما توده (عوام) از سرسخت ترین، سمج ترین و پیگیر ترین امپیریست ها (تجربه گرایان) تشکیل می یابند.
·       ما در این زمینه کمترین تردیدی نداریم.
·       چون خودمان از توده ایم و در سنت توده، عمری با طناب تجارب شخصی و تاریخی به چاه ارزیابی ها و تصمیم گیری ها اندر شده ایم. 

6

·       این خصیصه که شما به عوام و یا توده نسبت می دهید، نه خصیصه توده و یا عوام کذائی، بلکه خصیصه روشنفکران هپیلی هپوی وطنی است که هنرشان نشخوار مستمر، منفعل و خستگی ناپذیر یاوه های این و آن است.

7

·       دور و بر خود را نگاه کنیم و ببینیم که حقیقت عینی از چه قرار است.
·       همین یک ثانیه پیش ما یاوه ای را نقد کردیم که  1400 لایک خورده بود و 600 بار به اشتراک گذاشته شده بود.
·       حتی احدی از این دوهزار نفر کمترین تردیدی در صحت یاوه ابراز نکرده  بود.

8

·       توده اما به ساز و برگ آهنین شناخت حسی و تجربی مجهز است.
·       توده مولد اندیشه است و نه مصرف کننده صرف و منفعل آن.

9

·       توده افکار اسلاف خود را به همان سان به ارث می برد که وسایل تولید را.
·       و افکار اسلاف خود را به همان سان سوهان می زند و توسعه می دهد که وسایل تولید به میراث برده را.

10

·       این اقشار و طبقات بلحاظ مادی غیر مولد هستند که مصرف کننده ی منفعل میراث مادی و معنوی بشری اند، نه توده مولد و زحمتکش.

11

·       توده افکار خود را بسان نان سفره خود از کام اژدهائی مهیب بدر می کشد و به همین دلیل هر دو را بسان مردمک چشم خویش عزیز می دارد.

مهران
 ممنون که بسیار تیز بین و جزئی نگر هستید
در نگاه من درستی و یا نادرستی، توانایی و یا ناتوانی مورد بحث نیست

تنها یک دیدگاه کلی و یک تقسیم بندی کلی است که باید در مورد آن کنجکاوی به خرج داد
و با برسی گام به گام وارد جزء شد
من مقاله ای ننوشته ام که کاملا موشکافانه کل و اجزاء را شرح داده و مطرح کرده باشم.

·       آره.
·       حق با شما ست.
·       کلمات قصار همین «حسن» و یا عیب را دارند.
·       همه چیز را به شکل آیه منتقل می کنند، بی آنکه استدلال درخور کرده باشند.
·       این شیوه تبلیغ وقتی خطرناک تر می شود که کلمات قصار فرم شعر به خود گیرند و شعور عاطفی خواننده را نیز به اسارت برند.

مهران
شاید اگر فرصتی پیش می آمد و گفتگوی مؤثری حادث می شد
متوجه می شدیم که چه دیدگاه های مشترک و نزدیکی داریم
تنها وظیفه ای که می توانم برای خود تصور کنم تلاش برای دوباره دیدن است

·       اشتراک و یا اختلاف نظر نه بد است و نه فاجعه و نه تعیین کننده.
·       هدف هماندیشی است، به نیت کشف حقیقت عینی.
·       همین و بس.
·       حقیقت عینی در همین چالش های بی ریا تا حدودی کشف می شود.
·       تحقیر توده و یا عوام کذائی در جهان و بویژه ایران رواجی دیرین دارد.
·       توده ستیزی آسان است.
·       (البته منظور ما شما نیستید.)
·       توده شناسی اما بسیار دشوار است.
·       بختیاری ما شاید توده ای بودن ما ست.
·       این بزرگ ترین مددکار ما بوده و کمک می کند که به دام طبقه حاکمه نیافتیم.
·       و این تنها بختیاری ما بوده.

مهران
نظر شما کاملا متین است
اگر نگاهی به برخی از مطالب قبلی کرده باشید
توده ستیزی را نکوهش کرده ام
من با باورها کار دارم نه باور کننده ها
 
·       به همین مطلب خودتان نگاه کنید و ببینید که با نظر کار دارید و یا با صاحب نظر:

عوام چیزی از خواص کم ندارند.
تنها گروهی هستند که زمانی را صرف تحلیل و جستجوی درستی باورها نمی کنند و به صورت گروهی وارث عقاید پیشینیان خود هستند.  
    
·       در کانون این حکم شما خواص و عوام قرار دارند که نه نظر، بلکه صاحب نظر هستند.
·      به هنگام بحث اما بهتر است که قبل از همه و قبل از هر چیز، نظر را مورد بحث قرار دهیم  نه صاحب نظر را.
·       چون صاحب نظر می تواند در نظر تجدید نظر کند.
·       نظر اما می ماند و نقش مثبت و سازنده و یا منفی و مخرب خود را بازی می کند.

1

·       شما در این جمله (حکم) خود میان عوام و خواص مرزبندی کرده اید:

2

·       خواص ببرکت حکم شما به مقام «اهل تجزیه و تحلیل باورها» اعتلا یافته اند یعنی به مولدین فکری و نظری.

3

·       توده اما عملا تحقیر شده و به شکل زیر تصور و تصویر شده است.
·       توده به عنوان عوام  

الف
·       منفعل اند

ب
·       مصرف کننده محض اند.

ت
·       خر واره اند.

پ

·       و هرچه در سفره معنوی یافتند، می پذیرند و چشم بسته می بلعند.

4

·       این مرزبندی شما سوبژکتیف و نادرست است.

5
·       نظر ما درست برعکس است:
·       ما نظر شما را وارونه می کنیم، آن سان که خواص شما به عوام ما بدل می شوند و برعکس.

6

·       چون بنا بر تجربه ما، هر کسی که سواد دست و پا شکسته خواندن و نوشتن دارد، فکر می کند که جزو خواص است و توده را عوام جا می زند و همه کاسه کوزه ها را بر سرش می شکند.

7
·       نظر ما این است که قضیه برعکس است.
·       همین ها که دور و بر ما و شما هستند و به ما پند و اندرز و فحش خواهر و مادر می دهند و برای شما احسنت می گویند و هورا می کشند، صد بار منفعل تر و مصرف کننده تر و بیگانه تر با تجزیه و تحلیل اند تا توده ی به قول شما عامی (عوام).
·       حرف ما این است.

8
·       مثال:
·       در یک میلیون نفر نمی توان یکی را پیدا کرد که شاملو و آل احمد و ساعدی و بهرنگ و کدکنی و کیانوری و بازرگان و شریعتی و خمینی و خامنه ای و رجوی و نگهدار و غیره را جزو عوام ناتوان از تجزیه و تحلیل  نظرات بداند.
·       ولی حقیقت از قراری دیگر است.

9

·       قدرت تجزیه و تحلیل توده بنا بر تجربه شخصی ما صد بار بیشتر و تجزیه و تحلیل توده صدها بار دقیقتر از تجزیه و تحلیل حضرات نامبرده است.
·       تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

مهران
من فاصله ی زیادی بین متن و تفسیر شما می بینم و احساس می کنم به بی راهه رفته ایم.
گاهی به تفسیر و توضیح و توبیخ نیازی نیست.
من می توانم تفسیر های متفاوت و متضادی از نوشته ی فوق کنم.

·       چالش فکری میدان ابراز نظر درست و یا غلط صریح و روشن و واضح است.
·       مفاهیم آیینه جهان بینی اند.
·       شما استدلال کنید و ثابت کنید که برداشت ما از جمله شما به چه دلیل غلط است.
·       هی موضع نگیرید.
·       به جای سنگر کندن و موضع گرفتن، استدلال کنید.

مهران
چگونه استدلالی می خواهید؟
در تمام پست های شما من سعی کرده ام مخالفتی با شما نداشته باشم
چون مخالفتی ندارم
من تنها می گویم شما از متن فوق تصور اشتباهی دارید

·       اگر تصور ما اشتباه است، چرا مخالفتی ندارید؟
·       اشتباه را باید با استدلال تصحیح کرد.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر