گاف سین
· شور و شکوه وسوسه انگیز نوبهار
· بر خاطر مشوش مرغان بی قرار
· در هائی از ترنم و آواز می گشود
· فصل سرود بود
· هر کس سرود ویژه خود را خواند
· من هم سرود ویژه خود را!
*****
· جغدی عبوس و شوم
· بر شانه های نغمه به قدرت رسیده بود
· در مبهم غریب و مه آلود بامداد
· چشمان خونچکان ددان پر فروغ بود
· فصل دروغ بود
· هر کس دروغ ویژه خود را گفت
· من هم دروغ ویژه خود را!
*****
· شب آمد و به کوچه متروک تن کشید
· ذرات تیرگی
· بر پیکر فسرده هر بام و در نشست
· در کنج خانه های شب آلود وهمناک
· هر کس فغان ویژه خود را کرد
· من هم فغان ویژه خود را!
*****
· طوفان وزید و بید کهنسال شهر پوک
· در قامت تناور خود سرنگون شد
· در سوگ بید سر شکسته و مفلوک و بی
پناه
· هر کس سرشک ویژه خود را ریخت
· من هم سرشک ویژه خود را!
*****
· سیل آمد و به کام شکوفان زندگی
· ـ چون اژدهای شوم ـ
· فرو ریخت زهر مرگ
· در پهنه ی تلاش برای نجات خویش
· هر کس پناه ویژه خود را جست
· من هم پناه ویژه خود را!
*****
· فصل شکست بود:
· اندام کوچه ها در هم فرو شکست
· دیوار خانه ها
· ـ نمدار و بی قوام ـ
· از هم فرو گسست
· در اندهی عمیق
· ـ چون خنجری نشسته به پنهان سینه ها ـ
· هر کس دریغ ویژه خود را خورد
· من هم دریغ ویژه خود را!
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر