شین میم شین
سعدی
(دکتر حسین رزمجوف «بوستان سعدی»، ص47 ـ 48)
حذر کن ز پیکار کمتر کسی
که از قطره،
سیلاب دیدم بسی
·
معنی تحت اللفظی:
·
از مبارزه بر ضد خوار شدگان پرهیز کن.
·
برای اینکه من از قطره ها سیلابی را متشکل دیده ام.
1
·
سعدی در این بیت، ضمن دادن رهنمود به طبقه حاکمه از قدرت
عظیم توده های بظاهر هیچ واره هشدار می دهد و ضمنا راز قدرتمندی توده های مولد و
زحمتکش را بر ملا می سازد.
·
شیوه استدلال و اثبات نظر شیخ شیراز شیوه ای دیالک تیکی است.
·
شیوه ای که نه تنها کماکان از اعتبار بی چون و چرا برخوردار
است، بلکه تنها شیوه استدلال و اثبات صحت و سقم احکام و نظرات است.
2
حذر کن ز پیکار
کمتر کسی
که از قطره،
سیلاب دیدم بسی
·
سعدی حدود هفتصد سال قبل از آموزگاران تئوری رهائی نهائی (مارکس و انگلس)، دیالک تیک کمیت و کیفیت را به شکل
دیالک تیک قطره و سیلاب بسط و تعمیم می دهد و از قانون دیالک تیکی ـ ماتریالیستی بسیار
مهم «گذار از تغییرات کمی به تحولات کیفی و بر عکس»
پرده بر می دارد.
3
·
تجمع تدریجی قطره ها (تغییرات کمی) در گذر از حد معین عینی به تشکیل سیلاب و رود و دریا و اقیانوس
(تحولات کیفی) منجر می شود.
·
بهتر از این نمی توان به توضیح قانون دیالک تیکی یاد شده
مبادرت ورزید.
·
به همین دلیل باید مکتب سعدی را بهترین مکتب تمرین و آموزش اسلوب
دیالک تیکی محسوب داشت.
4
·
منظور سعدی از «کمتر کسی» مولدان و زحمتکشان شهر و روستا
ست، که به قطرات آب می مانند و از تشکل، اتحاد و سازمان یابی شان سیلی غول آسا
قوام می یابد که برچیننده بساط وضع موجود و پی افکننده ی نظم نوینی می تواند باشد.
·
درک سعدی از تاریخ و سوبژکت تاریخ ماهیتا همان درک ماتریالیستی
ـ تاریخی از تاریخ و سوبژکت تاریخ است و فقط می توان به ستایش و تحسین از درایت بی
همانند شیخ شیراز پرداخت.
5
·
سعدی در مواردی دیگری با بزرگواری فئودالی خویش آنها را با
«سنگ خرد»، «مور»، «پشه» و «مورچه» مقایسه می کند:
الف
عدو را به کوچک نباید شمرد
که کوه کلان دیدم از سنگ خرد
·
معنی تحت اللفظی:
·
دشمن را به دلیل خردی اش نباید تحقیر کرد.
·
چرا که من از تجمع سنگریزه ها، کوه کلانی را متشکل دیده ام.
·
اینجا هم شیخ شیراز دیالک تیک کمیت و کیفیت را به شکل دیالک
تیک سنگ خرد و کوه کلان بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن کیفیت می
داند.
·
سعدی ضمنا به اثبات قانون دیالک تیکی گذار از تغییرات کمی
به تحولات کیفی می پردازد:
·
گذار از سگریزه در اثر تجمع به کوه کلان.
ب
نبینی که چون با هم آیند مور
ز شیران جنگی بر آرند شور؟
·
معنی تحت اللفظی:
·
نمی بینی، اگر موران دست اتحاد به هم دهند، دمار از روزگار
شیران جنگی در می آورند؟
·
اینجا هم سعدی دیالک تیک کمیت و کیفیت را به شکل دیالک تیک
مور و شیر بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن کیفیت
می داند و ضمنا قانون دیالک تیکی یاد شده را اثبات می کند:
·
گذار از مور وارگی به برتر از شیر جنگی وارگی!
ت
نه موری که موئی کزان کمتر است
چو پر شد، ز
زنجیر محکمتر است
·
معنی تحت اللفظی:
·
موری که از موئی باریکتر است، اگر با موران دیگر متحد شود، به
تشکیل زنجیر مستحکمی منجر می شود.
·
سعدی اینجا نیز دیالک تیک کمیت و کیفیت را به شکل دیالک تیک
مور و زنجیر بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن کیفیت است:
·
اتحاد موران
باریکتر از مو (کمیت) به تشکیل زنجیری مستحکم (کیفیت) منجر می شود.
·
اینجا نیز قانون دیالک تیکی گذار از تغییرات کمی (تجمع مور
و مو) و تشکیل زنجیر (تحول کیفی) را آموزش می دهد.
·
هرگز کسی در جهان قوانین دیالک تیکی را به خوبی سعدی آموزش نداده
است.
پ
پشه، چو پر شد،
بزند پیل را
با همه مردی و
صلابت، که او ست
·
معنی تحت اللفظی:
·
اگر پشه به تهاجم دسته جمعی مبادرت ورزند، فیل را به زانو
در می آورند.
·
سعدی اینجا نیز به آموزش همان قانون دیالک تیکی مبادرت می
ورزد.
ث
مورچگان را چو
بود اتفاق
شیر ژیان را
بدرانند پوست
·
معنی تحت اللفظی:
·
اگر مورچه ها متحد شوند، پوست شیر ژیان را می توانند بدرند.
·
سعدی اینجا نیز از به آموزش قانون دیالک تیکی یاد شده می
پردازد.
·
وقتی از خردگرائی سعدی سخن می رود، به همین دلیل است.
·
خرد همیشه و همه جا با دیالک تیک دست در دست می رود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر