یوسف صدیق (گیلراد)
(مرداد ۱۳۹۲،
کالیفرنیا)
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com
· حجمی از پژواک،
جنگلی از سکوت
· رنگی که در کبودی
خود محو می شود
· پلنگی که شلیک گلوله
ای صدایش را می دزدد
· آهویی که پیکر
لرزانش
· در ذرات اسیدی مرگ
می پوسد
· پژواکی از سکوت،
دالانی از هراس
· چتری میان سایه و
سنگ
· چتری به رنگ غربت
انسان
· چتری به رنگ درنگ
· در ـ سراسیمه ـ بسته
می شود
· و شکارچیان ـ چونان
جعبه هایی از چدن ـ
· به یکدیگر تکیه می
دهند
· راننده، خاموشی لحظه
را
· به هذیان گاز می دوزد
· و حجمی از سرعت و
ویرانی
· خیابان های کابل،
دمشق و بغداد را زیر می گیرد
· پلک شب
· در واپسین نفس های
دو کودک، معلق می ماند
· و من، در انهدام نفس
هایم
· به خیابان میروم،
· تا بر دیوارها
بنویسم:
· «به چه کارم
می آید چتر
· وقتی درون جمجمه ام
بارانی است؟»
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخحذفدر همان
پاسخحذفدر خیابانهای لندن ونیویورک چراغها به حد انفجار
نور را به ریبارویان نثار میکنند