۱۳۹۲ مرداد ۱۲, شنبه

نئوکانتیانیسم (3)


پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان شین میم شین

دوره دوم نئوکانتیانیسم


ویلهلم ویندلباند (1848 ـ 1915)  
فیلسوف، استاد دانشگاه آلمانی
نماینده نئوکانتیانیسم و فلسفه ارزش

·       دوره دوم نئوکانتیانیسم به نمایندگی کوهن، ناتروپ، ویندل باند، ریل به سال های 70 تا 90 قرن نوزدهم میلادی مربوط می شود.

 پاول ناتروپ (1857 ـ 1939)
فیلسوف، پداگوگ آلمانی
مؤسس مکتب ماربورگی نئوکانتیانیسم

·       در این دوره مکتب خاص نئوکانتیانیستی پا به عرصه وجود می گذارد. 

 هرمان کوهن (1842 ـ 1918)
فیلسوف آلمانی
مؤسس مکتب ماربورگی نئوکانتیانیسم

2

·       هدف اصلی عبارت بود از بخدمت گرفتن کانت (به عبارت دیگر تحریف کانت) در خط ترسیم شده از سوی لانگه و لیبمن.
3

·       این جریان از سوی جریان تازه ای موسوم به «تفسیر کانت» مورد پشتیبانی قرار می گیرد.

4

·       اکنون در مغایرت با دوره اول، تلاش می شود تا نه فقط عناصرمنفردی از اثر کانت تحت عنوان «نقد خرد محض»، بلکه آموزش کانت بمثابه یک کل به نیات زیر مورد استفاده قرار گیرد:

الف

·       برای تشکیل فلسفه ای ایدئالیستی ـ ذهنی، ضمن استفاده از انگیزه های ایدئالیستی ـ عینی

·       مراجعه کنید به ایدئالیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ب

·       برای تشکیل فلسفه ای اگنوستیسیستی، ضمن استفاده از انگیزه های ایدئالیستی ـ عینی

·       مراجعه کنید به  اگنوستیسیسم (ندانم گرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ت

·       برای  پیاده اتیک کانت بر مناسبات سیاسی ـ اجتماعی آن زمان (ناتروپ).  

دوره سوم نئوکانتیانیسم
 

هاینریش ریکرت (1863 ـ 1936)
فیلسوف و استاد دانشگاه آلمانی
نئوکانتیانیست، فیلسوف ارزش

·       تلاش های دوره دوم راه رابرای دوره سوم هموار می سازند که در آن نمایندگان نئوکانتیانیسم از قبیل کوهن، ریل، ریکرت سیستم های خاص خود را بوجود می آورند.

1

·       نئوکانتیانیسم در این دوره، نفوذ بیشتری در میان علمای منفرد و فقهای پروتستانی زیر کسب می کند:

الف
·       اشتاملردر «آموزش حقوق»

ب
·       ناتروپ در «پداگوژیک»

ت
·       ماکس وبر و سیملر در «جامعه شناسی»

پ
·       هرمان، کافتان در «تئولوژی پروتستانی»

2

·       دوره سوم نئوکانتیانیسم مرحله انحلال آن بمثابه مکتب است.

3

·       در این دوره نمایندگان مختلف نئوکانتیانیسم تغییرات زیر را به عمل می آورند:

الف

·       در سیستم سازی های خود عناصر فلسفه های دیگر را نیز بخدمت می گیرند.

ب

·       نظرات آغازین بی غل و غش کانت را با طرح مسائلی از تعالیم فیشته، هربارت، لوتسه، بولزانو و دیلتی وسعت می بخشند.

ت

·       کم و بیش به ایدئالیسم عینی نزدیکتر می شوند.

پ

·       راه را برای گذار به جریانات فلسفی دیگر از قبیل جریانات زیرین هموار می سازند:

1
·       پوزیتیویسم
2
·       امپیریوکریتیسیسم

3
·       فلسفه حیات
4
·       فنومنولوژی
5
·       نئوهگلیانیسم

6
·       اگزیستانسیالیسم  

7
·       نئو اونتولوژی  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر