آشنائی با تئوری رهائی نهائی (15)

اثری از مجله ارجمند هفته 

http://www.hafteh.de/

یدالله سلطان پور

با سپاس از روزبه مهرگان

وظایف مبرم تئوری امروز!

  

·        شاهراه دیالکتیک دو سویه است:

·        عمل فردی گشته ی سوبژکت انسانی به درجه عامیت مفهوم اعتلا داده می شود و در مبارزه طبقاتی لغو می شود، یعنی همزمان حفظ و نفی می شود.

·        عامیت مفهوم، اما در فردیت هستی فردی عیان می گردد و تحقق می یابد 

.

·        به قول هراکلیت، «راه رفته و برگشته یکی است» 

·        این راه را، اما دو بار باید طی کرد.

·         باید رفت و برگشت، تا دیالک تیکیت حقیقت، وحدت تئوری و پراتیک قوام یابد.

·         در دوره شکست، هسته حزب کمونیست آلمان، خود را حفظ کرد و بار دیگر گرد آمد 

.

·         اینکه از این هسته، دوباره جنبشی قوام یابد و رأس طبقه کارگر را تشکیل دهد، بسته به این است، که بتوانیم، بدون داشتن توهم و بدون تسلیم طلبی، به خاطر جامعه سوسیالیستی دیگری و نوینی به پیکار برخیزیم.

·         برای شناخت آماج ها و برای تعیین راه، بدون همرنگ سازی اوپورتونیستی خویش به عناصر زیر نیاز مبرم است:

·        به دقت تئوری

·        به ماتریالیسم تاریخی

·        به دیالک تیک

·        به مارکسیسم ـ لنینیسم

·         

·         از آنجا که شعور طبقاتی و همبستگی کارگری بطور خود به خودی تشکیل و حفظ نمی شود، از آنجا که شعور طبقاتی و همبستگی کارگری ببرکت شناخت موقعیت طبقاتی عام رشد می کند و تحکیم می یابد، بنابرین، تئوری، یعنی جهان بینی علمی، گشتاور مرکزی، اصلی، صرفنظر ناپذیر و تعیین کننده پراتیک است.

http://hadgarie.blogspot.de/2012/01/15_27.html