۱۳۹۱ آذر ۲۱, سه‌شنبه

سیری در کاریکاتوری از مانا نیستانی (18)

مانا نیستانی   (زادهٔ ۱۳۵۲ در تهران)

درگیرها (۳۷۴) -  بخاری‌ های هسته‌ سوز
سرچشمه
صفحه فیس بوک 
هواداران مانا نیستانی

Mana Neyestani Fan Page
   
·        حریفی پیشنهاد کرد که مصرف کنندگان کالای فرهنگی مانا را و دستاورد آنها از مطالعه آثار مانا را هم هرازگاهی مورد بررسی قرار دهیم.
·        شاید بدین طریق نیز به ارزیابی سطح توسعه فرهنگی اقشار معینی از ملت ایران پی ببریم.

غزل  
 ازین چه سود که بر من در قفس باز است

·        این برداشت غزل از این اثر مانا ست.
·        غزل ظاهرا خود را آزاد حس می کنند و به دلیل اجبار همنوعان شان به زیست در جهنم جامعه، احساس بیهودگی می کنند.

شهاب 
نماینده اردبیل در مجلس اعتراف کرد هزینه بازسازی مدارس صرف افطار و شام شده است.
خبر را جستجو کنید هست.

·        راه حلی که شهاب برای خروج از بحران و فجایع ناشی از آن بطور غیر مستقیم ارائه می دهند، عبارت است از جلوگیری از حیف و میل هزینه های تصویب شده برای بخش های مختلف جامعه.
·        بزعم ایشان، اگر هزینه بازسازی مدارس حیف و میل نشود، فجایعی از این قبیل رخ نمی دهد.
·        بنابرین، راه حل خروج از بحران، جلوگیری از صرف هزینه بازسازی مدارس به افطار و شام خواهد بود.


یاشار 
عوضش تو هرات صد افغان رو به هم رسوندیم 
چراغی که بر مسجد رواست برخانه حرام

·        بزعم یاشار، اگر حکومت یأجوج و مأجوج از صد نفر افغانی و امثالهم در منطقه حمایت نکند، فجایعی از این قبیل رخ نمی دهد.
·        رهنمود ایشان خودداری اکید از حمایت از ملل دیگر است.

مهدیه 
ای کاش اندکی تاثربرانگیزتر این فاجعه نمایش داده می شد

·        مهدیه به فرم کاریکاتور مانا انتقاد دارند و می خواهند که فاجعه تأثرانگیزتر نشان داده شود تا بیننده منقلب شود.

مانا 
خون و اشکش کم بود بله

·        مانا بحق واکنش عصبی نشان می دهند.
·  هرکس دیگر هم صدهزار نفر به آثارش لایک می زدند، می توانست از خودمختاری هنری خود با سربلندی دفاع کند.
·        این برخورد تیپیک مانا با دشمن و دوست است.
·        برایش فرقی نمی کند.

ماهرخ 
این جور چیزا آدمو به قعر نومیدی میبره 
وقتی همین روستائیان کم درآمد پول تو ضریح مکاران میریزند وعقیده دارن که هرچی خدا بخواد همون میشه

·        ماهرخ یکی دیگر از مشتریان کالاهای فرهنگی مانا ست.
·        ماهرخ سرنیزه انتقادی حواله رفته به سینه هیئت و طبقه حاکمه را برمی گرداند و در سینه شعله ور روستائیان می نشاند.
·        موضع سیاسی و ایدئولوژیکی ماهرخ موضعی دیرآشنا ست که همه نمایندگان ایدئولوژیکی بورژوازی واپسین داخلی نمایندگی می کنند:
·        بزعم حضرات، مقصر اصلی همین توده های مولد و زحمتکش بی نصیب از نعمات مادی و فرهنگی اند.
·        اگر دهاتی جماعت خرفت و خر پول به ضریح نمی ریختند و به جزم «مشیت الهی» تره خرد نمی کردند، بچه های شان در مدرسه نمی سوختند.

·        این همان تئوری وسیعا شایعی است که ما توده ستیزی نام می دهیم.
·        این تئوری را نمایندگان ایدئولوژیکی فاشیسم، فوندامنتالیسم و غیره زیر علم نیچه ئیسم، شاملوئیسم و غیره در شعر و نثر، در فلسفه و جامعه شناسی نمایندگی می کنند.
·        توده از سوی اقشار مختلف این طبقات اجتماعی انگل و مفت خور هم بلحاظ مادی غارت می شود، هم بلحاظ ایدئولوژیکی تخریب و مسموم می شود، هم همه کاسه کوزه های بحران بر سرش خراب می شود و هم از سوی هر ننه مرده ای به بهانه های مختلف از قبیل باور به خرافه و غیره مورد تحقیر و توهین بی امان قرار می گیرد.

مجید رزمجویی 
اری عمو جان بی صدا سوختند و ما تماشا کردیم

·        مجید به انتقاد از خود توخالی می پردازند.
·        ایشان همه چیز می گویند، بی آنکه چیز مشخصی گفته باشند.
·        ایشان در بهترین حالت فراموش می کنند که هر چیزی دیالک تیکی از ساختار و فونکسیون است.
·        در جامعه تقسیم کار وجود دارد.
·        دولت برای این است که امور مختلف جامعه را سامان دهد.
·        اگر دولت از عهده انجام فونکسیون محوله برنمی آید، باید سرنگون شود و جای آن را دولتی لایق و کارآمد بگیرد.
·        دولت باید به بازخواست کشیده شود.

مجتبی
افسوس مانا جان، افسوس که این داستان ادامه دارد.
و به قول یکی از دوستان چندی بعد عکسی نسوخته بر دیوار از کرامات کسی خبر میدهد. 
و این قصه دوم نیز ادامه دارد.

·        مجتبی به انتقاد ژرفتر از کردوکار طبقه حاکمه مبادرت می ورزند و از عوامفریبی تهوع آور طبقه و هیئت حاکمه پرده برمی دارند.
·        شاید مجتبی را بتوان تیزهوش ترین مشتری کالاهای فرهنگی مانا محسوب داشت.
·        ولی ایشان نیز ویراژ می دهند و از اصل مطلب فاصله می گیرند.
·        ایشان نیز تحلیلی رادیکال از علل عینی و ذهنی این فجایع و راه حلی برای جلوگیری از تکرار این فجایع ارائه نمی دهند و ظاهرا نمی توانند ارائه دهند.
·        چون در مکتب ماناها بیشتر از این نیاموخته اند.

مریم
خدایش آخه لیاقت آدمی‌ که از چنین کلمات سخیفی در سخنرانی هاش استفاده می ‌کنه بیشتر از اینه.
این آدم آبروی مقام رئیس جمهوری رو هم از بین برد. 
مقایسه کنید با احترامی که به خاتمی میگذاشتند.

·        در کامنت مریم کمترین همدردی با همنوعان خردسالش حتی به قصد عوامفریبی به چشم نمی خورد.
·        مریم فقط می خواهند که از آب گلالود ماهی چاق و چله بگیرند:
·        ایشان به نفع رئیس جمهور سابق و به زیان رئیس جمهور فعلی دست به تبلیغ می زند.

·        این افراد جسورترین و تیزهوش ترین مشتریان این اثر مانا بوده اند.

گر مسلمانی همین است که حافظ دارد 
وای اگر از پی امروز بود فردایی 
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر