عاشقانه ها
نمي دانستي !
اما من اقرار مي كنم:
قرن ها ست
تو را در پستوي فلبم پنهان كرده ام .
نمي دانستي!
اما من اقرار مي كنم:
شادي وشعف،
غرور و جسارت،
مهرباني و نرمخويي ِ من
همه از حضور تو ست .
نمي دانستي!
اما من اقرار مي كنم:
آدم بودم،
اما،
انسانيت را تو به من دادي .
زشت بودم،
زيبايم تو كردي .
پایان
سياوش مهرگان
سرچشمه:
صفحه
فیسبوک
سیاوش
مهرگان
·
طبقه بندی دلبخواهی دکتر علی شریعتی:
·
فرق گذاری میان انسان و آدم؟
شاعر
واژه
ي انسان و بار ِمعنايي آن، همواره براي من دلپذير تر از آدم بوده است.
من متأسفانه
از طبقه بندي يي كه دكتر شريعتي كرده، بي خبرم . اما " انسان " را بيشتر
از " آدم " دوست دارم.
·
خیلی ممنون.
·
انسان مقوله ای فلسفی است که ما مستقلا ترجمه و
منتشر کرده ایم.
·
اگر کسی خواست، با کمال میل برایش پست می کنیم.
·
·
آثار دکتر علی شریعتی باید مستقلا تحلیل شوند.
·
ما هنوز وقت کافی برای بررسی همه جانبه آنها
نداشته ایم.
·
·
ایشان با واژه ها دست به عوامفریبی می زنند:
·
مثلا واژه های خدا و الله و امثالهم را بطور
دلبخواهی از نو تعریف می کنند.
·
یکی را تحقیر می کنند و دیگری را مورد تجلیل قرار
می دهند.
·
انسان و آدم را نیز به همین سان.
·
البته خوشایند احساس کردن واژه ها امری طبیعی است
و کسی را از جاذبه ساختارها و فرم ها گریزی نیست.
·
واژه، ولی فرم است برای محتوای موسوم به مفهوم و
یا مقوله:
·
قصه واژه ها، قصه کوزه و جام و خم و بطری است با
محتوائی به نام شراب (مفهوم).
شاعر
در اينكه
واژه فرم است و ظرف، بحثي نيست .
بحث بر
سر مظروف اين ظرف است.
بقول ِ
شما مسئله، مسئله ي خوشايند احساس كردن است.
من شرابي را كه در اين ظرف مي چشم با شراب ِ آن
ظرف برايم فرق دارد.
اين كهنه و صد ساله است ، اما آن يكي ... حتي تا
بستر خوابم هم نمي برد.
·
خیلی
ممنون.
·
دیالک
تیک فرم و محتوا هر دو امکان را در خود دارد:
·
محتوای
واحدی (مفهوم انسان) در فرم های مختلف مطرح می شود:
·
در واژه
های مختلف آدم، انسان، هومان، منش، آدام و غیره.
·
اصولا
فرق ماهوی و محتوائی میان آدم، انسان، هومان، منش، آدام و غیره وجود ندارد.
·
اما فرم
و ساختار، جاذبه خاص خود را دارد.
·
فرم و
ساختار بویژه برای اهل هنر، مثلا شعرا زیبائی استه تیکی خاص خود را دارد:
·
یکی آن
پسندد و دیگری این.
·
یکی واژه
آدم را دوست دارد و دیگری واژه انسان را و یکی دیگر منش را و یا هومان را
·
فرم
واحدی نیز ـ به قول درست شما ـ می تواند حاوی محتواهای (مضامین) مختلف و حتی متضاد
باشد:
·
در کوزه
ای به عنوان فرم و ظرف، می توان شراب و سرکه و ترشی و آب و حتی زهر و یا نوشدارو
نگه داشت.
·
البته
فرم نیز نقش خاص خود را بازی می کند و هیچکاره و هیچ واره نیست.
·
نقش
تعیین کننده در دیالک تیک فرم و محتوا اما
از آن محتوا ست.
·
خواه
انسان بنامیم و خواه آدم، فرقی در موضوع شناخت ما پدید نخواهد آمد.
·
با
امتنان مجدد
شاعر
همان كه
شما مي گوييد: زيبايي شناختي!
بي شك در
مفهوم ِ زيست شناسانه وفلسفي ِ" انسان " و " آدم " فرق ماهوي اي
وجود ندارد.
اما ،
مسئله، مسئله ي جاذبه ودافعه ي واژه ها ست وانس ِ با آنها . من يك پيمانه آب ِ
چشمه ساران ِ دالاهو را در يك جام بلورين ترجيح مي دهم بر همان آب در فنجاني از
جنس ِ چيني
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر