اثری از مجله ارجمند هفته
یدالله سلطان
پور
با سپاس از
روزبه مهرگان
رسالت تاریخی طبقه کارگر و پیشاهنگی آن
·
تحول بنیادی
جامعه سرمایه داری رسالت تاریخی طبقه کارگر است، بی اعتنا به این که او بتواند و
یا نتواند فونکسیون تاریخی خود را عملی سازد
.
·
مفهوم
رسالت تاریخی طبقه کارگر اگرچه اغراق آمیز و شورانگیز جلوه می کند، ولی در واقع، نه
یک فرمان اخلاقی است و نه برای موعظه و تهییج است.
·
در این
مفهوم، اوضاع و احوال تاریخی، بمثابه میدان واقعی تضاد میان کار مزدوری و سرمایه توصیف
می شود و از امکان واقعی نهفته در آن، سخن می رود، از این امکان واقعی سخن می رود
که با حل تضاد کار مزدوری و سرمایه، جامعه طبقاتی نیز، بمثابه جامعه طبقاتی نفی می
شود
.
·
تضاد
کارمزدوری و سرمایه، اما فقط به همت کارمزدوری قابل حل است.
·
چون کار
مزدوری پیش شرط بقای مناسبات سرمایه داری است
.
·
درک دلیل
و معنای ابژکتیف (عینی) رسالت
تاریخی طبقه کارگر دلیلتراشی های سوبژکتیف برای مبارزه بخاطر سوسیالیسم را بی
اعتبار می سازد.
·
در این
صورت، دیگر کسی نمی تواند ادعا کند، که مبارزه بخاطر سوسیالیسم، صرفا برای تأمین
منافع خصوصی توده های مزدبگیر است.
·
دیگر کسی
نمی تواند مبارزه بخاطر سوسیالیسم را بمثابه مبارزه قربانیان به اصطلاح «پیشرفت»
سرمایه داری قلمداد کند و در زمینه برقراری تعادل و همترازی میان اختلافات منافع
به صدور پیشنهاد بپردازد، کاری که در دموکراسی حزبی بورژوائی مرسوم است.
·
این حامل
آگاه گشتن طبقه کارگر و تدوین استراتژی سیاسی حاصل از آگاه گشتن، فقط و فقط می
تواند فرم یک سازمان را داشته باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر