۱۳۹۱ آذر ۲۵, شنبه

سیری در کاریکاتوری از دخشید قدرتی پور (3)

کاریکاتوری از کودکان خیابانی  
(کودک کارتن خواب)   
سرچشمه: 
صفحه فیس بوک 
احمد قدرتی پور 
تحلیلی از شین میم شین

·        همانطور که ذکرش گذشت، این کاریکاتورر تجسم دیالک تیک رئال و ایدئال است.
·        تجسم دیالک تیک کودک کارتن خواب و رؤیا و خیال و ایدئال او ست.
·        تجسم دیالک تیک ماده و روح است، وجود و شعور است.

·        چرا و به چه دلیل ما از دیالک تیک رئال و ایدئال سخن می گوییم؟

1
·        اولین دلیل ما در خود کاریکاتور به چشم می خورد:
·        کارتنی که کودک در درون آن خوابیده، بلحاظ کیفی با کارتنی که در عالم خواب می بیند، تفاوت دارد.
·        کارتن ایدئال (خیالی) بمراتب تمیزتر و زیباتر از کارتن رئال (واقعی) است.

2
·        دلیل دوم این است که کودک کارتن خواب در عالم رئال با کودک کارتن خواب در عالم ایدئال، هم بلحاظ مادی و اوبژکتیف  و هم بلحاظ روحی و سوبژکتیف، با کودک ایدئال تفاوت دارد.
·        به عبارت دیگر، هم لباس و ریخت و قیافه کودک ایدئال (رؤیا) و هم وضع و حال روحی و روانی سرشار از آرامش و امنیت و اطمینان آن، با کودک رئال تفاوت دارد.
·        همین ریزه کاری های معنامند نشانگر آن است که هنرمند چه سرمایه فکری و عاطفی عظیمی در این اثر خویش مصرف کرده است.

3
·        اکنون این سؤال پیش می آید که چرا کودک، خواب کارتن تر و تمیزی را می بیند و نه خواب تختخواب تر و تمیزی را.

·        پاسخ این پرسش را نیز فرید در توضیح موجز و مختصر خویش داده اند:
·        «افق دید انسانها ـ فی نفسه ـ نمی تواند فراتر از شرایط عینی زندگی آنها باشد و حداقل خود با یک پا بر زمین داغ واقعییت عینی می چسبد.»

·        منظور فرید بلحاظ فلسفی از چه قرار است؟

4
·        منظور فرید همان است که مارکس در جائی بطنز گفته است:
·        روح و شعور (رؤیا و خواب کودک) در هر حال سایه ماده و وجود را (سایه شرایط واقعی زیست را) بالای سر خود دارد.
·        روح مطلقا جدا از ماده، شعور مطلقا بی اعتنا به وجود، شعور اجتماعی مطلقا مستقل از وجود اجتماعی وجود ندارد.

·        بالای سر شعور ـ همیشه و همه جا ـ وجود حی و حاضر است و مشغول امر و نهی بی امان.

·        تخیل و رؤیای کودک ـ به قول فرید ـ علیرغم رهائی از سیطره قوانین زمینی، «حداقل با یک پایش بر روی زمین داغ واقعییت عینی چسبیده شده است.»
·        به همین دلیل است که کودک نه خواب هتلی و تخت تر و تمیزی، بلکه خواب کارتن تر و تمیزی را می بیند.

·        اگر خود کودک کارتن خواب، همین کاریکاتور را کشیده بود، احتمالا کارتن خواب و رؤیا در این حد ایدئال و کمال نمی بود.
·        فرق آثار ماکسیم گورکی با آثار نویسندگان دیگر از این بابت هم است.
·        گورکی کودک کارتن خوابی بوده که از کارتن خواب خویش کاریکاتور کشیده است.

·        اما منظور فرید از مفهوم «فی نفسه» چیست؟

فرید
«افق و دید انسانها ـ فی نفسه ـ نمی تواند فراتر از شرایط عینی زندگی آنها رفته و حداقل خود با یک پایش بر روی زمین داغ واقعییت عینی چسبیده شده است.»

·        احتمالا منظور ایشان این است که اگر شعور کودک، شعور تجربی خودپو بوده باشد، اگر کودک بطرق مختلف با تخت خواب های دیگر آشنا نشده باشد، خواب و رؤیا و ایدئالش کم و بیش کپیه زندگی رئالش خواهد بود.

·        این اما به چه معنی است؟
5
·        فرید با این مفهوم «فی نفسه» از ضرورت نفوذ آگاهی در میان کارتن خواب ها (توده های مولد و زحمتکش) سخن می گویند.
·        اگر مدل ایدئال زیست در ذهن توده ها تشکیل نشود، کسی نفی دیالک تیکی وضع موجود را به مخیله خود خطور نخواهد داد.

·        بدون آگاهی انقلابی جنبش انقلابی، بدون جنبش انقلابی، انقلابی و شیوه زیست بهتر نوینی میسر نمی شود.

·        برای روشنگری، برای بردن آگاهی به میان توده ها بدیلی وجود ندارد.
·        روشنگری انقلابی باید برغم طعنه ها، فحاشی ها، تحقیرها و توهین ها توسعه، تداوم و تعمیق یابد.
·        حدیث روشنگری حدیث کاروان پیشرفت است و عوعوی غریزی سگ های سرمایه.

6
·        اما خود این کاریکاتور فی نفسه از حقیقت امر خارائین سرسختی پرده برمی دارد:
·        کودک کارتن خواب علیرغم خفت و خواب در زباله ها، با زباله تفاوت و تضاد ماهوی دارد:
·        انسان است و به تسلیحات تفکر و تخیل مسلح!
·        انسان است و رؤیا دارد!

7
·        حتی فراتراز داشتن تفکر و تخیل و رؤیا، امید در دل و ایدئال در سر دارد، ایدئالی که از مرزهای رئال فراتر می رود و آینده بهتری را نوید می دهد.

·        به قول احمد:
·        «انسان زاده ی شرایط عینی جامعه خویش است، شرایطی که باید تغییر یابد تا انسان در شرایط زیستی نوینی، به ارزش ها و معیارهای نوینی دست یابد و پیش شرط اساسی آن آگاهی و خودآگاهی ـ به معنی طبقاتی آن ـ است.»

مادر و فرزند
اثری از رضا اولیا

8
·        افسر در پایان، علاوه بر اثر هنری، خود هنرمند را و نگرانی های او را به توضیح می نشیند:
·        «مادر (هنرمند) مانند همه مادران، فکرش نگران کودکان کارتن خوابی است که در این دنیای از خود بیگانه و به خود شیفته، فراوانند و جز با تلاش بی امان خلق های رسته از بند سامان نمی یابند.»

پایان

۲ نظر:

  1. سلام

    حقیقت امر زبانم کوتاه تر از آن است که بتواند محبتهای همیشگی بی دریغ شما را به گونه ائی شایسته پاسخ گفته و از شرمندگی شما بیرونم آورد. حقیقت دیگر آن است که در عالم واقعیت فرید به گور پدرش خندیده اگر می تواست جلا و غنای فکری شما را ادعا کرده و حسرت (مثبت) این سطح از درک و شناخت و تحلیل دیاکتیکی و ماتریالیستی از جهان بیرون و درون خود را میخورد. ولی همین امر خود نیروی محرکه ای است که فرید و فریدها را بدان وا داشته و میدارد تا همواره برای کشف حقیقت با وجود تمام سدهای پیشرو بی وقفه تلاش بی امانی را دامن زده تا این بار شرمندهء حقیقت عینی زمانهء خود نشوند. ممنون از تمام زحماتی که برای آبیاری درخت تنومند علم رهائی بخش کمونیسم کشیده و با صبوری جبران کاهلی امثال من را با کار طاقت فرسای فکری خود می کشید. این خرده بر من وارد است اما من هم دارای محدودیتهای توانی و .....هستم که شرایط عینی زندگی ام را تشکیل داده و با وجود تمام تلاشهایم برای فراروی و ازادی از آنها حداقل یک پایم با تمام قدرت بر آنها چسبیده است. این توجیه ای بر این تنبلی نیست و بیشتر قصدم توضیح شرایط عینی نامطلوبی است که اکثر ما با آن درگیر بوده و روابط ومناسبات موجود برای ما گسترده و فراهم ساخته است.
    مسئلهء دیگر اینکه مدتی است که صحفهء فیس بوک فرید توسط خیرخواه یا خیرخواهانی که گزارش و شکایت زبان درازی های وی را به فیس بوک داده یا داده اند، بلوکه شده و او حتی از دسترسی به فیس بوک خود نیز محروم شده و فعلأ فرصت شرکت در هر هماندیشی از او گرفته شده است. تلاش زیادی میکنم تا دوباره این فرصت فراهم شده و اگر این تلاش ها پاسخ نگفت، اقدام به بازگشائی صحفهء جدیدی با همین نام ولی کمی تغییر برای هماندیشی های اینده خواهم کرد....با سپاس مجدد

    دوستدار شما فرید

    پاسخحذف
  2. خیلی ممنون.
    با آرزوی غلبه بر مشکلات از هر نوع.
    مشکل آشنائی است:
    خیلی ها روشنگری را با توهین عوضی می گیرند.
    سایت ها پر شده اند از تملق گوئی های بیهوده و وقت تلف کن.
    در هر صورت، زندگی برای روشنگران همیشه دشوار بوده است.
    ممنون از لطف تان.
    ما هم به برکت نفس فریدها زنده ایم.
    با سپاس قلبی و آرزوی بهروزی

    پاسخحذف