۱۳۹۱ آذر ۲۱, سه‌شنبه

آشنائی با تئوری رهائی نهائی (11)

اثری از مجله ارجمند هفته

یدالله سلطان پور

با سپاس از روزبه مهرگان

·        طبیعت غیرانسانی هم سیستمی متشکل از تأثیرات متقابل عناصر خویش است.
·        در این سیستم هر چیزی با همه چیزهای دیگر پیوند نزدیک و یا دور دارد.
·         بحران ئوکولوژیکی (محیط زیستی) ما را به این وابستگی متقابل در عرصه حیاتی زمین آگاه می سازد.
·         انسان بمثابه سوبژکت کنشگر آزاد که بدون شناخت پیوندهای متقابلا مؤثر طبیعی و بی اعتنا به آنها، در طبیعت اعمال نفوذ می کند، مخروبه هائی را از خود بجا می گذارد و عواقب زیانباری، حتی برای خویشتن خویش پدید می آورد.
·         
·         از این رو ست که منافع فردی با نتایج دوربرد، دیگر نباید به امید ماکسیم های اقتصادی بورژوائی رها شوند، تا هرچه می خواهند بکنند.
·         دیالک تیک طبیعت بطرز کاملا بیواسطه ای، بمثابه گشتاوری از دیالک تیک جامعه نمودار می شود.
·        ماتریالیسم تاریخی بدون داشتن شالوده ای از جهان بینی دیالک تیکی ـ ماتریالیستی پا در هوا خواهد ماند.
·         وحدت یک جهان بینی علمی از طبیعت و تاریخ، شالوده عمل سیاسی و خودآگاهی فردی کمونیست ها ست.
·         چون کمونیست ها تنها بشرط شناخت «ضامن همپیوندی درونی دنیا» ـ به قول گوته ـ می توانند جایگاه خود را در جهان تعیین و آگاهانه اشغال کنند.
انسان ها تنها به شرط شناخت شرایطی که در آن تاریخ خود را می سازند، می توانند تاریخ خود را بسازند!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر