پروفسور دکتر الفرد کوزینگ
برگردان شین میم شین
II
تئوری شناخت ایدئالیستی
الف
افلاطون (447 ـ
347 ق. م.)
فیلسوف یونان
باستان و از شاگردان سقراط
نماینده ایدئالیسم عینی
·
جریان ایدئالیستی تئوری شناخت در
فلسفه یونان باستان را می توان در آثار زیر افلاطون دنبال کرد:
الف
·
در اثر
او تحت عنوان «فدون»
ب
·
در اثر
او تحت عنوان «تئه تت»
ت
·
در اثر
او تحت عنوان «دولت»
1
·
افلاطون
نماینده جهان بینی ایدئالیستی ـ عینی بوده که با مذهب پیوند تنگاتنگ داشته است.
2
·
بنظر افلاطون،
وجود حقیقی فقط به ایده های ابدی و تغییرناپذیر تعلق دارد.
ت
·
اشیاء
جهان مادی فقط بازسازی هائی از سایه های ایده ها هستند و مرحله میانی میان وجود و
عدم را تشکیل می دهند.
·
(افلاطون،
«فدون»، ص 48، 49، 50)
3
·
بنظر افلاطون،
فقط روح غیرمادی می تواند به شناخت ایده ها نایل آید و این کار را در بهترین حالت
وقتی می تواند انجام دهد که از تأثیرات جسم آزاد باشد.
4
·
شناخت بنظر
افلاطون، عبارت است از یادآوری مجدد و بس.
5
·
چون تمامت
شناخت ـ در هر حال ـ در اختیار روح قرار دارد.
·
(افلاطون،
«فدون»، ص 20)
6
تماشای ایده
عینی بوسیله روح در ایام تهی بودن از جسم
·
شناخت
عبارت است از یادآوری مجدد ایده ها بوسیله روح، ایده هائی که روح در ایام تهی از
جسم بودن خویش تماشا کرده است.
7
·
افلاطون شناخت
ایده ها را که بصورت مفاهیم و دانش مفهومی صورت می گیرد، شناخت حقیقی تلقی می کند.
8
·
افلاطون به
دو نوع شناخت باور دارد:
الف
·
شناخت ریاضی، که در خط وسط خرد و
نظر محض قرار دارد.
ب
·
ادراک
حسی، که نه دانش، بلکه صرفا نظرها را ارائه می دهد.
·
(افلاطون،
«دولت»، ص 20، «تئه تت»)
9
·
شناخت
افلاطونی نخستین فرم اپریوریسم است.
·
·
(اپریوریسم به جریان معرفتی ـ نظری ئی اطلاق می شود که
به وجود اصول معرفتی قبل از وقوع هر تجربه ای و به امکان شناخت مستقل از تجربه
باور دارد.
·
ماهیت
متد اپریوریستی عبارت از این است که «خواص هر چیز را با توجه به خود آن چیز نشناسد،
بلکه با توجه به مفهوم آن چیز، بکمک استدلال استخراج کند.»
·
(کلیات
مارکس و انگلس، جلد 20، ص 89) مترجم)
مراجعه
کنید به اپریوریسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ادامه دارد
با عرض تشکرازوبلاگ شما.آیا هر علم دارای مسائل اصلی تئورک میباشد؟مسلما بلی. آیا میتوان از الگوی شما استفاده کرد مثلا بنویسیم
پاسخحذف• موضوع رفتار / فیزیک
• منشاء رفتار / فیزیک
• ماهیت رفتار یا فیزیک
• مبانی رفتار یا فیزیک
• نیروهای رفتار یا فیزیک
• مراحل رفتار یا فیزیک
• فرم های رفتار یا فیزیک
• اسالیب (متدهای) رفتار یا فیزیک
اگر جواب منفی است چرا؟ سوال بعد اینکه این طبقه بندی را بر چه اصول و مبنایی استوار است؟ خواهش دارم معانی هر مورد را نیز ذکر کنید .آفرین بر عمل نیک شما.
خیلی ممنون دانش گرانقدر
پاسخحذف« آیا میتوان از الگوی شما استفاده کرد و مثلا نوشت: رفتار ـ فیزیک؟ »
راستش ما الگوئی از این دست را نمایندگی نکرده ایم.
کاش ـ اگر چنین بوده ـ به عنوان مثال، ذکر هم می کردید.
« اسالیب (متدهای فیزیک»
هر علمی متدها و اسالیب خاص خود را دارد:
علم شیمی برای شناخت چیزها از متدهای شیمیائی خاص استفاده می کند:
مثلا ماده مورد نظر را تجزیه و تحلیل آزمایشگاهی می کند.
سایر علوم هم اسالیب خاص خود را دارند.
بیولوگ ها لجنی را که از اعماق رودی در می آورند، با متد میکروسکوپیکی و غیره تجزیه و تحلیل می کنند.
مثلا با اسالیب خاص رشته خود، سلول ها، باکتری ها و میکروارگانیسم ها را شناساسائی می کنند.
در فلسفه هم متدهای مختلفی وجود دارد:
متد متافیزیکی، دیالک تیکی و غیره.
در علم منطق هم متدهای خاص آن وجود دارد: متد استقرائی، استنتاجی و غیره
این متدها نیز بتدریج ترجمه و منتشر خواهند شد.
« سوال بعد اینکه این طبقه بندی بر چه اصول و مبانی استوار است؟»
طبقه بندی اصولا و قاعدتا در هر علم بر اساس محتوای موضوعی آن صورت می گیرد:
مثلا شیمی به شیمی معدنی، آلی، آنالیزی، نظری، فیریکالیکی و غیره طبقه بندی می شود تا تخصص در هر رشته امکان پذیر گردد.
خیلی ممنون از حسن نظر
سلامت و سربلند باشید.